اعتراضات ۱۴۰۱ باعث افزایش قدرت تندروهای ایران شد؟
هر چه اعتراضات در ایران بیشتر شود، قدرت تندروها نیز افزایش مییابد. برخی گروههای اپوزیسیون امیدوارند که تصاحب قدرت توسط تندروهای ایران، اعتراضات را گستردهتر کند. اما آیا این گزاره درست است؟
رویداد نوشت: در پنج ماه گذشته موجی از اعتراضات ایران را به لرزه درآورد. زنان جوانی که خواستار پایان قانون حجاب اجباری بودند، دانشجویان و کارگران خواستار حقوق فردی، اصلاحات سیاسی و حتی پایان دادن به خود جمهوری اسلامی شدند. این تظاهراتها مهمترین تهدید برای حکومت ایران از سال ۱۹۷۹ بود و این گمانه را تقویت کرد که حکومت تئوکراتیک امروز ممکن است در نهایت راه سلطنت دیروز را طی کند.
در حال حاضر، به لطف سرکوب نیروهای امنیتی و فقدان رهبری و هماهنگی میان معترضان، جمهوری اسلامی همچنان دست بالا را دارد، اما خشم مردم همچنان در حال افزایش است و شرایط وخیم اقتصادی اعتراضات بیشتر را اجتنابناپذیر میکند.
موقعیت به قدری متزلزل است که بسیاری از خودیها راهشان را از خط حاکمیت جدا کردهاند. برخی مراجع نجف و قم، مقامات ارشد دولتی و حتی نظامی از واکنش به اعتراضات انتقاد کرده و گروهی که اطراف ابراهیم رئیسی را گرفتهاند، محکوم کردهاند. برخی خبرگزاریهای محبوب تندروها علناً رئیسی را به دلیل سوءمدیریت اقتصادی مقصر میدانند و سران سابق نظام از جمله سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی و علی لاریجانی واکنش تند به اعتراضات را محکوم کردهاند. اما هیچ مدرکی دال بر اینکه کسی به انتقادات گوش دهد وجود ندارد!
ولی رضا نصر استاد علوم سیاسی دانشگاه جان هاپکینز و مشاور کابینه باراک اوباما که مطالعات گستردهای در حوزه ایران و جهان اسلام داشته، در تحلیلی که در نشریه آمریکایی فارین افرز منتشر شده، درباره وضعیت ایران در بحبوحه اعتراضات نوشته «از زمان شروع بحران، تندروها کنترل خود را بر ارکان قدرت تشدید کردهاند. این جناح مخالف تعامل با غرب است و مایل به بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ نیست. داخل کشور، طرفدار انزواگرایی و کنترل شدید حوزههای اجتماعی و سیاسی است. در خارج از کشور طرفدار سیاستهای تهاجمی منطقهای و افزایش همکاری با روسیه است. به عبارت دیگر، نظامی که اکنون از مرحله اولیه ناآرامی بیرون آمده، بیش از هر زمان دیگری تهاجمی شده است.»
رویکرد تهاجمی نظام پس از اعتراضات
ولی نصر نوشته «چرخش ضدغربی ایران ناشی از تمایل به دفاع از ایدئولوژی اسلامی رژیم نیست. از زمان شروع تظاهرات، سران جمهوری اسلامی در هر سخنرانی غالبا در مورد دخالت خارجی حرف زدهاند و اعتراضات را توطئه آمریکا میدانند که در هماهنگی با اسرائیل و عربستان سعودی برای تضعیف ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی طراحی شده است. در ذهن آنها، ایران باید تمام امکانات خود را برای پاسخ به این حمله بسیج کند.»
مقامات امنیتی، ایستگاههای تلویزیونی ماهوارهای و شبکههای اجتماعی با منشأ اروپایی را عامل ایجاد ناآرامی در ایران و بسیج افکار عمومی علیه جمهوری اسلامی میدانند. آنها همچنین ناآرامی در مناطق بلوچ و کردستان ایران را نتیجه مداخله خارجی میدانند. پاییز گذشته، ایران نیروهای خود را در امتداد مرز با آذربایجان بسیج کرد و به عراق هشدار داد ممکن است برای بستن اردوگاههای جداییطلبان کرد، از مرز عبور کند و وارد این کشور شود.
مقامات نظام به جای توجه به مطالبات تظاهرکنندگان یا توجه به توصیههای منتقدان، به سرکوب روی آوردهاند. هزاران معترض و ناراضی اکنون در زندان هستند. چهار نفر پس از محاکمههای اجمالی اعدام شدهاند و تعدادی دیگر با مجازات اعدام روبرو هستند. جمهوری اسلامی از روش نظارت پیچیده استفاده کرده است؛ تهدید مترضان و فشار برای فرونشاندن ناآرامیها.
در ایران بیشتر به مشاوره سازمانهای اطلاعاتی، مجلس و رسانههای تندرو تکیه میشود چون درک مشترک دارند و در بیاعتمادی خود به غرب شریک هستند و با توافق هستهای به عنوان تلهای که برای به دام انداختن ایران طراحی شده، مخالفند. در ذهن آنها، بیاعتمادی به اثبات رسیده است، بنابراین باید به آنها قدرت داد تا از غرب دوری کنند، اینترنت را محدود و سانسور کنند و استقلال اقتصادی و فرهنگی را دنبال کنند. این دیدگاهها مدتهاست که در اتاقهای فکر قدرت وجود داشته، اما اعتراضها بر شدت آن افزوده است.
اعتراضات همچنین چشمانداز بازگرداندن توافق هستهای ۲۰۱۵ را کمرنگ کرده است. از زمان شروع تظاهرات در سپتامبر ۲۰۲۲، رهبران غربی از این احتمال که تحریمها به عنوان بخشی از توافق هستهای لغو شود، پشیمان شدهاند. دولت بایدن حتی تمایلی به پیگیری آزادی زندانیان آمریکایی در ایران هم ندارد زیرا از واکنشهای داخلی که در صورت آزاد شدن داراییهای مسدود شده ایران به عنوان بخشی از هر توافقی با ایران میترسند. اما تندروها در تهران، با وجود تشدید تحریمها و احتمال قرار گرفتن نام سپاه در فهرست گروههای تروریستی اروپا همچنان با سرکوب شدید معترضان جوان، تحریمهای بیشتری را به جان خریدهاند.
وضعیت جمهوری اسلامی در نهادهای بینالمللی
به گزارش رویداد۲۴ ایران در سازمان ملل نیز به سمت آبهای متلاطم میرود. نقض تعهدات هستهای تهران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نگران کرده است. رئیس آژانس اخیراً به پارلمان اروپا گفته ایران به اندازه کافی اورانیوم غنیشده برای «چند سلاح هستهای» جمعآوری کرده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند به زودی پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد و این احتمال را افزایش میدهد که تحریمهای سازمان ملل دوباره اعمال شود، بهویژه اینکه فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده همگی مشتاق حفظ تحریم فروش تسلیحات و موشک به جمهوری اسلامی ایران هستند.
ایران تهدید کرده است که با خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای به چنین سناریویی پاسخ میدهد و عملاً اعلام میکند که به یک کشور هستهای تبدیل خواهد شد. انجام این کار میتواند منجر به رویارویی با اسرائیل شود، اسرائیلی که ماه گذشته به یک مرکز تولید تسلیحات در شهر اصفهان ایران، احتمالاً با هماهنگی ایالات متحده، حمله کرده است. همانطور که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا بارها اعلام کرده، دولت او تبدیل شدن ایران به یک کشور هستهای را تحمل نخواهد کرد.
پیوند عمیق ایران و روسیه
ایران با نزدیک شدن به روسیه، به انزوای بینالمللی خود پاسخ داده است. جمهوری اسلامی مدتهاست کرملین را متحدی حیاتی میدانند. ایران و روسیه دیدگاههای مشابهی نسبت به غرب دارند.
جنگ روسیه در اوکراین، کینهتوزی مشترک تهران و مسکو علیه ایالات متحده را در کانون توجه بیشتری قرار داده است. سران ایران انتقادات داخلی نخبگان حاکم را نادیده گرفتند و با ارسال پهپادهای پیشرفته به مسکو موافقت کردند؛ پهپادهایی که ارتش روسیه از آن در جنگ با اوکراین استفاده کرده است.
استدلال آنها این است که در شرایطی که ایالات متحده و شرکای اروپایی و خاورمیانهای آن علیه جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند، ایران باید روابط خود را با روسیه در جایی که بیشترین اهمیت را دارد، یعنی در میدان نبرد، تحکیم بخشد.
عملکرد نظامی روسیه در اوکراین، مسکو را به شریک راهبردی ارزشمندتری تبدیل میکند، زیرا تا زمانی که کرملین به سلاحهای ایرانی نیاز دارد، بعید است که به تهران پشت کند.
افزایش قدرت تندروها در ایران
تصمیم ایران برای ارسال هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه به طور قابل پیشبینی خشم غرب را نسبت به جمهوری اسلامی عمیقتر کرد و همین مساله هم به نوبه خود تهران را حتی به مسکو نزدیکتر کرد. در این چرخه معیوب، برنده تندروهایی خواهند بود که همیشه طرفدار روابط نزدیکتر ایران و روسیه و جدا شدن از غرب بودهاند. همانطور که ایران بیشتر در مدار روسیه پیش میرود، قدرت تندروها افزایش مییابد و شانس برتری آنها در نبرد جانشینی آینده ایران تقویت میشود.
ایران اکنون به دنبال این است که در جنگ روسیه در اوکراین به یک بازیگر ضروری تبدیل شود. هر چه پوتین به ایران بیشتر نیاز داشته باشد، احتمال نادیده گرفتن تحریمهای غرب و ارائه سخت افزار و فناوری نظامی حیاتی، از جمله جتهای جنگنده پیشرفته و سیستمهای دفاع هوایی، بیشتر میشود.
رسانههای مرتبط با سپاه ماه گذشته گزارش دادند که ایران تا ماه مارس ۲۲ فروند جنگنده پیشرفته روسی سوخو-۳۵ را دریافت میکند و به دنبال دستیابی به بالگردها و سامانه پدافند هوایی پیشرفته اس-۴۰۰ است که قادر به رهگیری جنگندههای اف-۳۵ است.
چنین خریدهایی به طور قابل توجهی توانایی نظامی ایران را تقویت و آن را قادر میکند تا با نیروی هوایی اسرائیل در سوریه و عراق و همچنین فشار نظامی ایالات متحده در خلیج فارس مقابله کند. آنها همچنین به تهران این اطمینان را دادهاند که فشار غرب را خنثی کنند و برای حمله نظامی احتمالی برنامهریزی کنند.
به همه این دلایل، همسایگان ایران به طور فزایندهای از حرکت تهران به سمت مسکو نگران میشوند، زیرا میترسند که تندروهای ایران را تثبیت و ایران را خطرناکتر کند. در نهایت، غرب نه تنه با بحرانهای جداگانهای از سوی روسیه و ایران درگیر خواهد شد، بلکه با مشکل مدیریت رفتار مشترک آنها نیز مواجه میشود؛ مشکلی که بزرگتر از مجموع هر یک از این مشکلات خواهد بود.
افزایش قدرت تندروها، اعتراضات ایران را گستردهتر میکند؟
برخی از تحلیلگران غربی و گروههای اپوزیسیون امیدوارند که تصاحب قدرت توسط تندروهای ایران، اعتراضات را تسریع کند و در نهایت منجر به تغییر رژیم شود اما امید جایگزین ضعیفی برای عمل است.
تاکنون، ایالات متحده و کشورهای اروپایی برای جلوگیری از رفتار تهاجمی ایران بر تحریمها و تهدید به جنگ تکیه کردهاند. اما اسرائیل ناآرام است و میتواند تلاشهای خود را برای خرابکاری در برنامههای نظامی و هستهای تهران افزایش دهد. انجام این کار تنها اعتقادات ستیزهجویانه ضد غربی ایران را تقویت میکند و ایالات متحده و متحدانش را در وضعیت قرار میدهد که با توجه به بنبستشان در رابطه با روسیه و چین، نمیتوانند از عهده آن برآیند.
واشنگتن و متحدانش باید یک استراتژی برای کاهش سرعت چرخش ایران به سمت تندروها طراحی کنند. چنین راهبردی مستلزم همراه کردن تهدیدها با گفتگو در مورد فوریترین خطرات ناشی از جمهوری اسلامی، از جمله نقش ایران در جنگ اوکراین و گسترش برنامه هستهای تهران است.
مقامات ایرانی و اوکراینی اخیرا در عمان دیدار کردند تا درباره نقش ایران در جنگ گفتگو کنند. این شروع خوبی بود. اروپا و ایالات متحده باید بر اساس چنین تلاشهایی، ابتکار دیپلماتیک گستردهتری را آغاز کنند که فراتر از مذاکرات متوقف شده هستهای است و اوکراین و مسائل منطقهای را در بر میگیرد. در غیر این صورت، تندروهای ایران به سوق دادن کشور در مسیری خطرناکتر ادامه خواهند داد.
دیدگاه تان را بنویسید