کد خبر: 675642
تاریخ انتشار :

چالش جدید غرب در مواجهه با ایران / بمب ساعتی منفجر می شود؟

به نظر می‌رسد که تهدیدها و آزار و اذیت‌ها به هدف خود رسیده‌اند؛ زیرا در بحرانی‌ترین مقطع روابط با ایران از زمان توافق برجام در سال ۲۰۱۵، بسیاری از تحلیل‌گران طرفدار دیپلماسی سکوت کرده‌اند.

چالش جدید غرب در مواجهه با ایران / بمب ساعتی منفجر می شود؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

افزایش اختلاف میان ایرانیان دور از وطن (دیاسپورا) و پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران، کار سیاست خارجی واشنگتن در قبال تهران را پیچیده‌تر کرده است.

مهاجران خشمگین

به نوشته نشریه پلیتیکو، هفت ماه گذشته برای ایرانیان پر از آشوب بود. از سپتامبر گذشته، ایران صحنه ناآرامی‌های بوده که طنین آن در میان دیاسپورای ایرانی نیز شنیده شد.

اما این ماجرا که احساسات مهاجران را برانگیخت، باعث شده بسیاری از ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز توسط همتایان خشمگین خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته و تهدید شده‌اند. هدف آن‌ها زنان ساکن آمریکای شمالی و اروپا بود که شامل فعالین برابری جنسیتی، روزنامه‌نگاران و تحلیلگران سیاسی است که هر کدام به تبانی با حکومت متهم شده‌اند.

هویت بسیاری از مهاجمان مشخص نیست؛ زیرا تعداد زیادی از حملات ناشناس بوده و اغلب از حساب‌های رسانه‌های اجتماعی بدون هویت مشخص استفاده می‌کنند. احتمالاً برخی از آزار و اذیت‌ها توسط نهادها سازماندهی شده باشند، نه افراد واقعی. اما تعداد زیادی از افراد حقیقی نیز دخیل بودند. برخی از آنها چهره‌های شناخته شده جامعه مهاجران ایرانی هستند. برخی دیگر کمتر شناخته‌شده هستند؛ اما همگی آنها تندروهایی هستند که خواستار انزوای کامل ایران هستند. وجه مشترک قربانیان آن‌ها سابقه حمایت از دیپلماسی غربی با ایران یا گزارش‌های اطلاعاتی است که به ظرافت نحوه رفتار ایالات متحده و متحدانش با جمهوری اسلامی تاکید می‌کند.

صنم نراقی آندرلینی که بنیان‌گذار یک سازمان فمینیستی بوده که با طرح‌های صلح به رهبری زنان کار می‌کند، گفت: آن‌ها ادعا می‌کنند هر کسی که پیچیدگی یا جزئیاتی را در موضوع ایران گوشزد کند، یک مدافع وضع موجود است.

فوریت مسئله ایران برای غرب و نیاز به دیاسپورای ایرانی

در حال حاضر، بحث در مورد ایران به یک فوریت جدید نزد غرب تبدیل شده است. از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق هسته‌ای ایران خارج شد، تهران سخت تلاش کرد تا برنامه اتمی خود را توسعه دهد و امروز [ادعا می‌شود] به نقطه گریز هسته‌ای بیش از همیشه نزدیک شده است. یک مقام ارشد آمریکایی تخمین زده که اکنون ایران ۱۲روزه تا نقطه گریز فاصله دارد. ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده هم در جلسه استماع کنگره مدعی شده که ایران تنها چند ماه برای ساخت سلاح نیاز دارد -این در حالی است که تهران بارها تاکید کرده که برنامه تسلیحات هسته‌ای را دنبال نمی‌کند.

[به رغم انکار تهران] جو بایدن، مانند اسلاف خود متعهد شده که از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای جلوگیری کند. این در حالی است که دولت او اتهامات دیگری را نیز پیرامون جنگ اوکراین، فعالیت‌های منطقه‌ای و اعتراضات داخلی به تهران وارد می‌کند.

روشن است که رسیدگی جداگانه به هر یک از این مشکلات دشوار است. در مجموع، آنها چالشی بزرگی ایجاد کرده و بایدن در تلاش برای حل آن است؛ بنابراین، جای تعجب نیست که بسیاری از طرفداران و مخالفان دیپلماسی موافق‌اند که موضوع ایران به ابتکار بالایی، به ویژه از سوی دیاسپورا نیاز دارد.

واسطه‌ها هدف اصلی تهاجم

اغلب چهره‌های پیشروی آمریکا و اروپا در موضوع ایران اصالتاً اهل این کشور بوده که آنها را در برابر آزار و اذیت آسیب‌پذیرتر می‌کنند و به نظر می‌رسد که تهدیدها و آزار و اذیت‌ها به هدف خود رسیده‌اند؛ زیرا در بحرانی‌ترین مقطع روابط با ایران از زمان توافق برجام در سال ۲۰۱۵، بسیاری از تحلیل‌گران طرفدار دیپلماسی سکوت کرده‌اند.

علی واعظ، مدیر پروژه ایران در مؤسسه حامی دیپلماسی گروه بین‌المللی بحران گفت: «هدف این کمپین ارعاب و ساکت‌کردن افراد است». او نسبت به این مسئله عمیقاً ابراز نگرانی کرد که اگر کارشناسان و ناظران نتوانند راحت بحث کرده، حرفشان را بزنند و سیاست جدیدی تعیین کنند، وضعیت خطرناک‌تر خواهد شد. واعظ گفت: «این به معنای واقعی کلمه یک بمب ساعتی است».

داستانی نه چندان تازه

در میان گروه‌های دیاسپورا، دعوای سیاسی چیز جدیدی نیست. آمریکایی‌های کوبایی از زمانی که فیدل کاسترو در سال ۱۹۵۹ قدرت را به دست گرفت، در مورد شدت و حدت برخورد آمریکا با این کشور بحث می‌کردند. ونزوئلایی‌هایی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند نیز وضعیت مشابهی در واکنش به نیکلاس مادورو داشتند. 

یهودیان آمریکایی نیز که گروه‌های قدرتمندی را شکل داده‌اند، بر سر حمایت واشنگتن از اسرائیل اختلاف نظر دارند. حتی دیوید فریدمن، سفیر ترامپ در اسرائیل که یک یهودی است گفته بود که منتقدان یهودی لیبرال او بسیار بدتر از «کاپوها» هستند. کاپوها یهودیانی بودند که به نازی‌ها در اداره اردوگاه‌های کار اجباری کمک کردند.

اتهام همکاری با حکومت بسیار رایج است. اما این حملات فراتر از توهین و افتراهای معمولی است. فرناز فصیحی، خبرنگار نیویورک‌تایمز که مکرراً در مورد ایران می‌نویسد، تهدید به مرگ و تجاوز جنسی شده و نشانی منزلش نیز فاش شده بود. برای نراقی آندرلینی نیز یک پیام توییتری با تصویر یک طناب ارسال شده است.

دیاسپورا در خارج آمریکا نیز مورد هدف قرار گرفته‌اند. هنگامی که روزبه پارسی، چهره‌ای دانشگاهی و مخالف تحریم‌ها در یک پنل گفتگو در مورد اعتراضات ایران شرکت کرد، تظاهرکنندگان بیرون سعی کردند به این ساختمان حمله کنند. همچنین در برلین، یک اندیشکده آلمانی مرتبط با حزب حاکم این کشور، پس از تهدید‌هایی علیه اعضای میزگرد و کارمندان، رویدادی در مورد ایران لغو کرد.

تزریق سم در دیپلماسی

واعظ، مشاور سابق رابرت مالی، نماینده کنونی آمریکا در امور ایران گفت که این حملات کل موضوع دیپلماسی را «سمی» کرده است.

اگرچه ایرانیان بیشتر آزار و اذیت را دریافت کرده‌اند، اما این حملات به جامعه دیاسپورا محدود نمی‌شود. کلسی دَوِنپورت، مدیر سیاست منع اشاعه انجمن کنترل تسلیحات گفت که پس از نوشتن مقاله‌ای دیپلماسی هسته‌ای بین آمریکا و ایران، دَوِنپورت و فرزندانش چندین بار تهدید شدند.

این آزار و اذیت علاوه بر ناامیدکردن طرفداران دیپلماسی، هزینه‌های شخصی زیادی را متوجه قربانیان کرده است. نراقی آندرلینی می‌گوید که خانواده‌اش به دفاع از حکومت متهم شده و شرایط سختی برای آن‌ها ایجاد کرده است.

البته ایرانیان خارج‌نشینی که در طرف مقابل ماجرا ایستاده‌اند، قضیه را متفاوت می‌بینند. از نظر آنها و بسیاری از کسانی که موافق سیاست‌های سخت‌گیرانه هستند، بهترین راه متوقف‌کردن تهران، انزوای شدید آن از سایر نقاط جهان است. اما بر خلاف دیگر تندروها، این گروه دیپلماسی را نه فقط بی‌فایده و مضر دانسته، بلکه آن را مساوی حمایت از حکومت می‌دانند.

پای هوش مصنوعی در میان است؟

با این حال، مقیاس آزار و اذیت‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از حملات اصلاً از سوی افراد حقیقی انجام نمی‌شود. به عنوان مثال، در مقطعی، روزانه بیش از ۵۵ هزار حساب کاربری توییتر علیه یک روزنامه‌نگار آزاد و از موافقان دیپلماسی مورد حمله قرار می‌گرفت که برای چنین فردی رقمی بالایی است. از این ۵۵ هزار حساب، حداقل ۱۶ هزار اکانت فالوور کمی داشته یا اصلاً دنبال‌کننده‌ای نداشتند و بیش از ۱۰۰ بار در روز توییت می‌زدند. یک حساب کاربری ۱۶۰۰ بار در روز توییت می‌زد.

مارک اوون جونز، استاد دانشگاه حمد بن خلیفه و نویسنده کتاب اقتدارگرایی دیجیتال در خاورمیانه، گفت: پای هوش مصنوعی در میان است. جونز گفت شواهد زیادی مبنی بر تلاش‌های سازمان‌یافته‌ای برای شکل‌دادن به این بحث‌ها وجود دارد و صحبت از مزارع ترول داخل کشور وجود دارد.

همچنین ممکن است برخی از حملات توسط دشمنان ایران تأمین شود. به عنوان مثال، در آوریل ۲۰۲۱، فیس‌بوک صدها حساب جعلی مرتبط با مجاهدین خلق را حذف کرد و در دوران دولت ترامپ، وزارت امور خارجه ایالات متحده از پروژه نشر اطلاعات نادرست علیه ایران حمایت مالی کرد؛ طرحی که حامیان دیپلماسی و روزنامه‌نگاران را لابی‌گر نظام می‌نامید. این طرح پس از شکایت قربانیان غربی، حمایت دولتی خود را از دست داد. مدیریت توییتر این پروژه از سال ۲۰۱۹ غیرفعال بوده است. اما مریم معمارصادقی، بنیان‌گذار این طرح، در جریانات اخیر به صورت آنلاین فعال بوده و از سرزنش‌کردن مخالفین خود ابایی نداشته است.

به نظر می‌رسد بسیاری از حملات تندروی دیاسپورا توسط متخصصان طراحی شده و توسط ربات‌ها عملیاتی می‌شود. اما دلیلی وجود دارد که تعداد زیادی از مهاجران عادی نیز در حال بازتوییت و ارسال این تهدیدها هستند. تراما و خاطرات بد جامعه دیاسپورای ایران عمیق است‌.

اما روزنامه‌نگاران دیاسپورا و دیگر اعضای دیپلماسی‌خواه در تهران هم تحت فشار قرار. دارند. چند تن از خاله‌ها و عموهای نراقی آندرلینی به زندان افتادند. فصیحی توسط رسانه‌های دولتی ایران به جاسوسی آمریکا متهم شده و نمی‌تواند به ایران برگردد. آخرین باری که الهه هیکس به ایران رفت، پیامی ناشناس در هتل خود دریافت کرد که می‌گفت مأمور سیا است و کشته خواهد شد. جیسون رضائیان، روزنامه‌نگار واشنگتن‌پست که در مورد ارزش دیپلماسی نوشته، بیش از ۵۰۰ روز را در زندان اوین گذراند. یک کاربر توییتر نوشت که رضاییان به «سندرم شدید استکهلم» (حالتی روانی که زندانی به زندانبان خود احساس تعلق و علاقه پیدا می‌کند) مبتلا شده است.

  چه باید کرد؟

در غرب،  حتی بدون کینه و تراما، استدلال علیه دیپلماسی بسیار زیاد به نظر می‌رسد. اما استدلال به نفع دیپلماسی نیز قانع‌کننده است. توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ توانست توسعه هسته‌ای ایران را تا زمان خروج واشنگتن در کنترل بگیرد. توافق جدید نمی‌تواند برنامه اتمی ایران را به همان سطح برگرداند، اما همچنان هرگونه توقف مزایایی برای غرب خواهد داشت. 

البته ممکن است هر جایگزینی برای دیپلماسی، شامل اقدام نظامی شود. حتی برخی از تحلیلگران می‌ترسند که کمپین ایذای ایران نیز برای هموارکردن راه حمله طراحی شده باشد.

واعظ گفت: در آستانه جنگ عراق، جامعه تبعیدی این کشور، یا موقعیت خوبی برای گوشزدکردن و افزودن جزئیات مهم به موضوع عراق نداشته یا طرفدار مداخله نظامی ایالات متحده بودند. هنوز دیاسپورای ایرانیان در چنین موقعیتی قرار نگرفته‌اند. اما واعظ نگران است که با وجود همه تهدیدها این اتفاق به زودی رخ دهد.

منبع: اقتصادنیوز

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها