کد خبر: 678603
تاریخ انتشار :

جنگ بزرگ بین ایران و طالبان در مرزها ؟/ چرا تهران به طالبان امتیاز می‌دهد

یک ارشناس مسائل افغانستان گفت: بروز درگیری نظامی بین ایران و طالبان در مرزها کاملا منتفی است. اما جمهوری اسلامی ایران می‌تواند از ابزارهای دیگری که در اختیار دارد، در این مسیر استفاده کند.

جنگ بزرگ بین ایران و طالبان در مرزها ؟/ چرا تهران به طالبان امتیاز می‌دهد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به نقل از اعتمادآنلاین، محمدرضا عسگری، تحلیل‌گر مسائل افغانستان، در پاسخ به این سوال که در چند هفته گذشته، بحث حق‌آبه هیرمند به موضوعی تنش‌زا میان ایران و امارت اسلامی طالبان بدل شده است. چرا این موضوع تا به حال حل نشده و ریشه آن به کجا برمی‌گردد، گفت: حق‌آبه هیرمند از جمله مباحثی است که در روابط ایران و افغانستان ظرف چند دهه اخیر به عنوان یکی از عوامل و پارامترهای تأثیرگذار بر مناسبات دوجانبه تاثیرگذار بوده است.

در چند دهه اخیر، یکی از دلایل اصلی که سبب شده توافقنامه ایران و افغانستان درباره حق‌آبه ایران از هیرمند محقق نشود، عدم ثبات سیاسی داخلی در افغانستان بوده است.

اساسا طالبانی که به قواعد بین المللی پایبند نیست، به فضای داخل، به منشور و میثاق ملی و قانون اساسی پایبند نیستند بر سر کار می‌آیند و جامعه جهانی هم طی دو سال گذشته از پذیرش طالبان اجتناب کرده است.

این موضوع نشان‌دهنده این است که دولت‌های مختلف در سطح نظام بین‌الملل به ویژه همسایگان افغانستان، امکان تعامل براساس قانون و دیپلماسی را ندارند و به رغم اینکه موضوع حق‌آبه ایران از هیرمند یک بحث تاریخی، حقوقی و قانونی دارد، مقامات حاکم بر افغانستان در شرایط فعلی از تمکین در مقابل این حق‌آبه امتناع می‌کنند و این موضوع سبب شده که ظرف روزها و هفته‌های اخیر این بحث به یک موضوع مشاجره‌برانگیز در ادبیات سیاسی مقامات حاکم بر افغانستان و برخی مقامات جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود.

بنابراین موضوع عدم‌اجرایی شدن حق‌آبه ایران از هیرمند را باید به بحث بی‌ثباتی سیاسی در افغانستان در دهه‌های گذشته و نوع نگاه قومی و سیاسی که همواره بر فضای حاکمیت بر افغانستان حاکم بوده نسبت داد.

متاسفانه نوع جریان و نگرش سیاسی که در افغانستان حاکم است، نگرش‌های مربوط به توافقات یا تعهدات قبلی که افغانستان در ادوار گذشته داشت را تحت‌تاثیر قرار داده است. به طور مثال زمانی آقای کرزای بر مسند قدرت بود و روابطش با ایران مناسب بود، شاید لازم بود تعهدات قبلی که افغانستان در ادوار گذشته به آن واقف بود را محقق کند.

اما در یک دوره‌ای که در حال حاضر طالبان قدرت را در دست دارد، ممکن است به لحاظ نگرش‌های سیاسی، قومی و مذهبی با جمهوری اسلامی ایران در یک وضعیت غیرهمساز قرار بگیرند که این مساله باعث می‌شود نوع نگاه حاکمان فعلی افغانستان به مساله تعهدات و توافقاتی که از گذشته با ایران داشتند را به شدت تضعیف کند.

بنابراین موضوع عدم‌پایبندی دولت‌های مختلف در افغانستان طی چند دهه گذشته، به مساله حقابه ایران از هیرمند را باید به فضای بی‌ثبات سیاسی داخلی در افغانستان نسبت بدهیم. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که متاسفانه جریان‌ها، قومیت‌ها و نحله‌های سیاسی که در افغانستان بر سر کار آمدند، نوع تعهد خود به این نوع توافقنامه‌ها و تعهدات را، براساس نوع روابط و عمیق یا غیرعمیق بودن روابط‌شان با ایران مورد ارزیابی قرار می‌دهند.

جمهوری اسلامی ایرا در دو سال اخیر براساس اصول حسن همجواری و نگاه بشردوستانه که به مسائل داخلی افغانستان داشت و طی چند دهه گذشته هم پذیرای نزدیک به دو میلیون مهاجر افغان بر اثر جنگ داخلی و اشغال خارجی افغانستان بوده، در دوره بی‌ثباتی سیاسی طی دو سال گذشته که طالبان قدرت را در این کشور در اختیار داشته و نوعی انسداد سیاسی بین‌المللی هم برای افغانستان به علت عدم‌ تمایل جامعه جهانی برای همکاری با طالبان شکل گرفته، تلاش کرده تا کمک‌های بشردوستانه به مردم مسلمان افغانستان را متوقف نکند.

شاید این مساله باعث سوء‌استفاده و سوء‌برداشت مقامات حاکم بر افغانستان شده و به نوعی برخی از محافل نزدیک به مقامات طالبان در افغانستان این مساله را مطرح می‌کنند که ایران به دلیل نگرانی‌های امنیتی که از طرف طالبان دارد، تلاش می‌کند برخی امتیازات اقتصادی یا سیاسی را به طالبان بدهد تا بتواند امنیت را در مرزهای خود حفظ کند.

این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران مقتدرانه فراتر از مرزهای خود امنیت خود را تأمین می‌کند. ایران در سال‌های اخیر به ویژه در مساله مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آسیا نشان داده که هم به امنیت کشورهای منطقه توجه دارد و هم تلاش می‌کند امنیت خود را صدها یا هزاران کیلومتر فراتر از مرزهای ایران تعریف کند. جمهوری اسلامی ایران این اقتدار را دارد که بتواند منافع خود را در نوع روابطش با افغانستان تأمین کند.

اما متاسفانه در دو سال گذشته نوع نگاه بشردوستانه‌ای که ایران به افغانستان داشته موجب سوء‌برداشت‌ها از طرف حاکمان افغانستان شده و آنها این را به غلط به نقطه ضعف ایران تلقی کردند.

در حالی که این مساله حتما برای مردم افغانستان و برخی مقامات افغانستان که از روش‌های منطقی و عقلایی در تحلیل مسائل استفاده می‌کنند، روشن است که نوع مواجهه آرام و توأم با طمأنینه سیاسی در برخورد با طالبان نه تنها نشانه ضعف نیست بلکه جمهوری اسلامی تلاش می‌کند از تشدید مسائلی که منجر به افزایش مشکلات برای مردم افغانستان می‌شود، خودداری کند و مسائل و موضوعات مرتبط با حاکمیت فعلی افغانستان را از طریق دیپلماسی و گفت‌وگو حل کند.

این در حالی‌ است که مقامات افغانستان، در طول چند دهه گذشته از ابزار زور و قدرت برای رسیدن به یک جایگاه سیاسی استفاده کردند و نشان دادند که آن انعطاف لازم و فهم دقیق از مسائل سیاسی را ندارند و اساسا با موضوع دیپلماسی و گفت‌وگو هم بیگانه هستند.

به رغم اینکه در دو سال گذشته بارها جامعه بین‌المللی از حاکمیت افغانستان خواسته که مردم را برای مشارکت برای مسائل سیاسی دعوت کند و از همه قومیت‌ها برای یک حکومت فراگیر استفاده کنند، متاسفانه نسبت به این مساله برخورد منفی دارند و تأکید بر استفاده از یک نگرش و تفکر خاص در اداره حکومت افغانستان در عرصه حکمرانی داشتند که این نشان‌دهنده عدم انعطاف آنها و برخورد بسته و دگماتیسم جریان حاکم بر طالبان است که این مساله حتی در سیاست خارجی فعلی افغانستان و هم در تنظیم‌گری روابط سیاسی افغانستان با کشورهای همسایه کاملا مشهود است.

به نظر جمهوری اسلامی ایران و حاکمان فعلی افغانستان از مسیر گفت‌وگو و دیپلماسی باید برای حل این مناقشه استفاده کنند. طالبان هم بعد از  به دست گرفتن مجدد قدرت در افغانستان، باید به این مساله واقف شده باشد که نمی‌تواند در شرایط فعلی از ابزار زور یا گفتمان‌های غیردموکراتیک و غیرسازنده برای پیشبرد امور خود استفاده کند.

همچنان که در حال‌حاضر همین رویه‌های نامتعارف در عرصه سیاست داخلی طالبان سبب شده که جامعه جهانی نسبت به گذشته تردیدهای بیشتری را نسبت به شناسایی حکومت رسمی طالبان ابراز کند و به همین دلیل است که از جمله کشورهای غربی هم حاضر نیستند که حاکمیت طالبان در افغانستان را به رسمیت بشناسند، در حالیکه  با شناسایی رسمی حاکمیت طالبان در افغانستان مسیر ادامه کمک‌های بشردوستانه به افغانستان تسهیل خواهد شد.

خیلی از کارشناسان معتقد هستند تا زمانی که حاکمان فعلی در افغانستان برای موازین بشردوستانه، حقوق‌بشری مردم افغانستان به صورت فردی و جمعی احترام قائل نباشند، حق اشتغال و تحصیل برای زنان را در نظر نگیرند، امکان فعالیت آزاد رسانه‌ها و احزاب در افغانستان فراهم نباشد و همه گروه‌های سیاسی، قومی و مذهبی در افغانستان در مسیر دولت و ملت‌سازی مشارکت نداشته باشند، هرگونه کمک به افغانستان در تعمیق پایه‌های حاکمیت در افغانستان تأثیرگذار خواهد بود. از همین حیث است که متاسفانه بر اثر روی کارآمدن طالبان، هزینه‌های تحریم‌های افغانستان را مردم افغانستان می‌پردازند.

جمهوری اسلامی ایران در چند دهه گذشته نشان داده که همواره رویکرد مسالمت‌آمیز، بشردوستانه و براساس حس نوع‌دوستی نسبت به افغانستان دارد و همه سیاست‌های خود را بر همین اساس برنامه‌ریزی و استوار کرده است.

در شرایط فعلی به‌رغم دیدگاه‌های مستبدانه از سوی طالبان در عرصه سیاست خارجی، همچنان جمهوری اسلامی ایران مسیر گفت‌وگو و دیپلماسی را باز نگه‌ داشته و امیدواریم این عقلانیت در مقامات طالبان ایجاد شود که با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور برادر و دوست مردم افغانستان در یک مسیر تعامل سازنده قرار بگیرد و بحث حق‌آبه هیرمند را هم به عنوان یک توافق و تعهد تاریخی افغانستان نسبت به مردم ایران در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان انجام دهد.

بروز درگیری نظامی بین ایران و طالبان در مرزها کاملا منتفی است. اما جمهوری اسلامی ایران می‌تواند از ابزارهای دیگری که در اختیار دارد، در این مسیر استفاده کند.

تقریبا در دو سال گذشته هیأت‌های مختلفی از مقامات طالبان را به ایران دعوت کردیم. در سمینارها و نمایشگاه‌های اقتصادی ما شرکت داشتند، اخیرا در اکسپوی صادراتی ایران در ۲۰۲۳، هیأت‌ بلندپایه‌ای از مقامات طالبان از افغانستان در ایران حضور پیدا کردند.

چنانچه طالبان در فرآیند انجام تعهدات خود برای حق‌آبه ایران از هیرمند بخواهد همچنان بر سیاست گذشته خود اصرار داشته باشد، به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران سیاست‌های خود را مورد بازنگری قرار می‌دهد و تعاملی که در حال حاضر با حاکمان فعلی در افغانستان دارد، تا حد قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها