تحلیل موسویان از عوامل موفقیت و شکست برجام و مهمترین موانع احیا
جماران/ دیپلمات پیشین ایران با بیان اینکه ایران در تابستان 1401 دچار اشتباه استراتژیک شد، نوشت: ایران با احیاء برجام در اوت 2022، ایران می توانست به یکی از منابع کلیدی تامین نفت و گاز اروپا و بلوک غرب تبدیل شود؛ ضمن اینکه با احیاء برجام گشایشهای مهم اقتصادی برای دولت آقای رئیسی هم بوجود می آمد اما...
سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی ایران در ژورنال آمریکایی ایندو-پاسیفیک عوامل موفقیت و شکست برجام و مهمترین موانع احیاء آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است:
بعد از آغاز اولین دور مذاکرات مستقیم جان کری وزیرخارجه آمریکا و جواد ظریف وزیر خارجه ایران در سپتامبر 2013، توافق هسته ای با نام برجام حاصل شد. این توافق جامع ترین سند تاریخ عدم اشاعه هسته ای بود که ظهور آن موجب تحولاتی مهمی در روابط سیاسی و اقتصادی ایران با آمریکا، اروپا و جهان غرب شد.
اسرائیل از ابتدای مذاکرات وزرای خارجه ایران و آمریکا با تمام ظرفیت تلاش کرد که مانع توافق هسته ای شود. در این دوران از مذاکرات، نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کنگره آمریکا در یک سخنرانی توهین آمیز نسبت به اوباما رئیس جمهور، برجام را یک توافق بد خواند و خواستار لغو آن شد. در تاریخ آمریکا بیسابقه بود که رئیس یک کشور خارجی، در کنگره آمریکا، رئیس جمهور این کشور را به چالش کشیده و مورد توهین قرار دهد.
جان کری وزیر خارجه آمریکا هم بعدا فاش کرد که در هر ملاقاتی با اسرائیلی ها و سعودیها و اماراتی ها و مصریها داشتم؛ آنها خواستار توقف مذاکرات مستقیم آمریکا با ایران و انجام حمله نظامی آمریکا به ایران بودند. اوباما در مقابل فشارهای اسرائیل ایستادگی کرد اما ترامپ با خروج از برجام و اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران؛ در حقیقت خواسته آنها را محقق ساخت و سقوط برجام را رقم زد.
نتانیاهو رسما اعلام کرد که او توانسته ترامپ را در مورد خروج ار برجام قانع کند. سه گروه مهم لابی اسرائیل در آمریکا یعنی: "ایپک"، "بنیاد دفاع از دموکراسی" و "اتحاد علیه ایران هسته ای" تلاشهای بسیار گسترده ای برای خروج ترامپ و ایجاد موانع جدید برای احیاء برجام انجام دادند. اسرائیل و لابی قوی آن یکی از مهمترین عوامل تصمیم ترامپ در مورد تعیین سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی بودند.
تا اینکه بایدن در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا پیروز شد و اعلام کرد که برای بازگشت به برجام آماده است. منتهی چند عامل زیر موجب عدم احیاء برجام شد:
الف: چهار تاخیر:
تاخیر اول: بایدن در ژانویه 2021 آغاز بکار کرد اما با تاخیر حدود 4 ماهه، نماینده جدید آمریکا در مذاکرات هسته ای را انتخاب کرد. رابرت مالی نماینده جدید عملا در آوریل 2021 کار را آغاز کرد که تا انتخابات جوئن ریاست جمهوری ایران زمان کمی باقی مانده بود.
تاخیر دوم: مذاکرات عباس عراقچی با رابرت مالی و نماینده گان پنج قدرت هسته ای از آوریل 2021 آغاز و بیش از 80% موضوعات را ظرف سه ماه به نتیجه رساند که مصادف شد با انتخاب آقای رئیسی بعنوان رئیس جمهور جدید ایران در ژوئن 2021. ایران تصمیم گرفت ادامه مذاکرات به بعد از شروع بکار دولت جدید موکول شود. مراسم تحلیف آقای رئیسی بعنوان رئیس جمهور جدید در اوت 2021 انجام شد و لذا یک تاخیر سه ماهه جدید در روند مذاکرات رخ داد. اگر مذاکرات در این مرحله متوقف نمیشد، احتمال نهایی شدن احیاء برجام بسیار زیاد بود.
تاخیر سوم: رئیس جمهور جدید، آقای علی باقری کنی را به عنوان مذاکره کننده جدید هسته ای جایگزین عباس عراقچی کرد. دولت جدید ایران، مذاکرات هسته ای را با تاخیر حدود سه ماه یعنی در نوامبر 2021 آغاز کرد.
تاخیر چهارم: مذاکرات هسته ای شش قدرت جهانی با تیم هسته ای دولت جدید ایران حدود 9 ماه طول کشید تا اینکه دراوت 2022 متنی که حداقل از سوی شش قدرت جهانی به عنوان متن نهایی تلقی میشد، آماده امضاء بود اما ایران آن را امضاء نکرد و خواستار برخی تغییرات در آن شد. البته برخی درتهران به این تصور دامن زدند که بحران انرژی حاصل از جنگ روسیه علیه اوکراین و قطع نفت روسیه به اروپا، موجب بحران بی سابقه انرژی در اروپا و غرب و نیاز شدید آنها به نفت و گاز ایران خواهد شد و لذا ایران خواهد توانست با چند ماه تاخیر در مذاکرات هسته ای، امتیازات بیشتری بگیرد.
این تاخیر مصادف شد با بروز ناآرامی های ایران بعد از مرگ مهسا امینی و ادعای جهان غرب مبنی بر کمک پهپادی و نظامی ایران به روسیه درجنگ علیه اوکراین. بهرحال اروپا زمستان 2022-2023 را در حالی بدون بحران انرژی پشت سرگذاشت که به وابستگی خود به نفت و گاز روسیه خاتمه داد و نفت و گاز از آمریکا و کشورهای عربی مثل قطر را جایگزین کرد.
این تاخیر یک اشتباه استراتژیک ایران بود زیرا با احیاء برجام در اوت 2022، ایران می توانست به یکی از منابع کلیدی تامین نفت و گاز اروپا و بلوک غرب تبدیل شود ضمن اینکه با احیاء برجام گشایشهای مهم اقتصادی برای دولت اقای رئیسی هم بوجود می آمد.
ب: نفوذ سرویسهای خارجی در آژانس بین المللی انرژی اتمی:
از زمان آغاز مذاکرات هسته ای ایران با سه کشور اروپایی در سال 2003،اطلاعات گزارشهای محرمانه هسته ای ایران به آژانس به رسانه های خارجی درز میکرده است. از آن زمان به بعد خرابکاریهای زیادی علیه برنامه هسته ای ایران رخ داده و دانشمندان هسته ای زیادی به قتل رسیدند که ایران معتقد است درز اطلاعات محرمانه هسته ای توسط بازرسان آژانس به آمریکا و انگلیس، عامل این خرابکاریها بوده است. این بی اعتمادی سابقه دار ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی، در دوران آقای رئیسی ادامه یافت که مانعی برای گسترش همکاریها و رفع ابهامات فنی آژانس بوده است.
ج: فشار علیه دولت بایدن:
تشدید فشارها داخلی و خارجی علیه دولت بایدن یکی از موانع دیگر احیاء برجام بوده است. بعد از حدود سه سال از روی کار آمدن بایدن، نهایتا دولت او بجای احیاء برجام، به یک توافق موقت تن داد که شامل تبادل زندانیان؛ آزاد کردن 6 میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی، همکاری بیشتر ایران با آژانس و مهار تقابلات منطقه ای و رفع موانع وجوه بلوکه شده ایران در عراق است.
د: جنگ روسیه علیه اوکراین:
اروپا و آمریکا مدعی همکاری نظامی ایران با روسیه در جنگ اکراین شده که این امر به یکی ار موانع مهم تبدیل شده است. یک مقام آمریکایی ادعا کرد که ایران به تامین کننده اول سلاح برای روسیه در جنگ اوکراین تبدیل شده است. اروپا معتقد است که جنگ روسیه علیه اکرایت یک تهدید موجودیتی برای آنهاست ولذا با احیاء برجام و رفع تحریمهای ایران را موافقت نمیکنند.
راه پیش رو:
علاوه بر مشکلات و موانع فوق، عوامل مانع پیشرفت مذاکرات است:
عامل اول: دولت بایدن با وجودی که مکررا بر ضرورت دیپلماسی با ایران تاکید میکند، همزمان تصریح می کند که احیاء برجام در دستور کار نیست و لذا سیاست "نه برجام، نه بحران" را در پیش گرفته است و قصد دارد که این سیاست را تا انتخابات سال آینده ریاست جمهوری آمریکا ادامه دهد.
عامل دوم: عدم وجود مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکاست.
لذا شش محور زیر میتواند موجب گفتگوهای جامع بین ایران، قدرتهای جهانی و هشت کشور حوزه خلیج فارس باشد:
1- آغاز مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا با دستور کار احیاء برجام براساس متن اوت 2022.
2- درچهل سال گذشته توافقات آمریکا و ایران همگی "تک موضوعی" بوده و نهایتا هم به شکست انجامیده است. حل پایدار موضوع هسته ای ایران بی ارتباط با تفاهمات منطقه ای نیست. گفتگوهای ایران و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس در مورد موضوعات منطقه بهترین گزینه است. بهبود روابط ایران و عربستان زمینه مقدماتی برای تشکیل یک سیستم همکاری و امنیت جمعی در خلیج فارس را بوجود آورده است که دبیرکل سازمان ملل میتواند این مهم را در قالب قطعنامه 598 و طرح صلح هرمز ایران، آغاز کند.
3- با ایجاد سیستم همکاری و امنیت خلیج فارس میتوان:
الف) اصول برجام را منطقه ای کرد و نگرانیها در مورد آینده برجام را از بین برد،
ب) خلیج فارس عاری از سلاحهای هسته ای وکشتارجمعی را شکل داد،
ج) علاوه برآن، هشت کشور حاشیه خلیج فارس میتوانند روی ترتیبات جدید درمورد "سلاحهای متعارف" نیز توافق کنند.
4- در قالب سیستم جدید همکاری و امنیت جمعی در خلیج فارس، می توان ترتیبات جدید برای ایجاد یک کنسرسیوم مشترک جهت "تولید سوخت و غنی سازی مشترک" در این منطقه را شکل داد،
5- آغاز گفتگو های کاری و فوری بین ایران و اروپا در مورد اختلافات راجع به اوکراین جهت رفع شبهات مداخله ایران در جنگ اوکراین.
6- اسرائیل و ایران در یک وضعیت شبه جنگ بسر می برند که نیازمند یک ابتکار بین المللی برای مهار این وضعیت شبه جنگی است. چین و آمریکا علیرغم اختلافات شدید دوجانبه، در مورد مهار وضعیت شبه جنگی بین اسرائیل و ایران تفاهم دارند. آمریکا با اسرائیل روابط نزدیک دارد و چین هم با ایران. لذا دو کشور میتوانند در مهار وضعیت خطرناک شبه جنگی بین اسرائیل و ایران، نقش مثبت ایفاء کنند.
دیدگاه تان را بنویسید