کد خبر: 689429
تاریخ انتشار :

حواشی بیلبوردهای شهری دفاع مقدس با تصاویر بازیگران

اگر این روز‌ها در سطح شهر تهران تردد کرده باشید حتماً بیلبورد‌هایی با تصاویری از بازیگران مرد سینما و تلویزیون ایران را در سطح شهر دیده‌اید. تصاویری از حضور آن‌ها در فیلم‌هایی با موضوع دفاع مقدس، همراه با دیالوگ‌هایی از آن آثار.

حواشی بیلبوردهای شهری دفاع مقدس با تصاویر بازیگران
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

نرگس کیانی در هم میهن نوشت: اتفاقی که سازمان زیباسازی شهرداری تهران در موردش گفته است، برای گرامیداشت یاد شهدا، دیالوگ‌های ماندگار فیلم‌های تاثیرگذار دفاع مقدس را در بیلبورد‌های شهری اکران کرده است. دیالوگ‌های اکران‌شده از فیلم‌هایی، چون «تنگه ابوقریب»، «آژانس شیشه‌ای»، «دوئل»، «اخراجی‌ها»، «شوق پرواز»، «به نام پدر»، «غریب»، «منصور» و سریال‌هایی مانند «شوق پرواز» و... انتخاب شده است که در کنار تصاویر بازیگرانی مانند پرویز پرستویی، شهاب حسینی، جواد عزتی، بابک حمیدیان، کامبیز دیرباز و... در سطح شهر تهران نصب شده‌اند.

حاشیه و متن یک اعتراض

روز چهارشنبه، پنجم مهرماه که اعتمادآنلاین از «انتقاد شدید بابک حمیدیان از شهرداری تهران و تصاویر بیلبورد‌های دفاع مقدس» نوشت، احتمالاً گمان نمی‌کرد این خبر چنین واکنش‌های گسترده‌ای برانگیزد. در خبر مذکور آمده بود که اکانتی به‌نام بابک حمیدیان در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) یادداشتی را منتشر کرده مبنی بر اینکه شهرداری تهران حق ندارد از تصاویر شهدا سوءاستفاده کند و ادامه داده است در اعتراض به مقاصد آشکار و پنهان این اقدام، سیمرغ جشنواره فجرش برای بازی در نقش اصغر وصالی در فیلم سینمایی «چ» را عودت می‌دهد.

این خبر واکنش‌های بسیاری را برانگیخت و موجب تاختن عده‌ای به حمیدیان و هم‌داستانی عده‌ای دیگر با او شد. در همین حال عکسی قدیمی از این بازیگر سینمای ایران دست‌به‌دست شد که روی آن نوشته شده بود: «من بابک حمیدیان واقعی هستم و هیچ‌گونه صفحه‌ای در دنیای بی‌اهمیت مجازی ندارم».

با انتشار این عکس، کسانی آن را قدیمی دانستند و عده‌ای واکنش‌های آن صفحه مجازی را به بابک حمیدیان واقعی، نزدیک خواندند. در طول شکل‌گیری تمام این حواشی، هیچ تایید و تکذیبی از سوی بابک حمیدیان در گفتگو با هیچ رسانه‌ای منتشر نشد تا به این ماجرا پایان دهد. یک‌هفته پیش از این اتفاق، چهارشنبه ۲۹شهریورماه، ایسنا نوشت پرویز پرستویی با انتشار عکس یکی از بیلبورد‌های شهری با جمله؛ «قرار بود ما بجنگیم، شما مراقب بچه‌هامون باشید. وجدانتون‌رو قاضی کنید، کی کم‌فروشی کرد؟»، از فیلم سینمایی «موج مرده»، به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا، نوشته است: «معتقدم ما نه‌تن‌ها از جوانان این سرزمین مراقبت نکردیم، بلکه کم‌فروشی هم کردیم. به‌همین‌دلیل نمی‌دانم هدف شهردار تهران از نصب این جمله‌ها در بزرگراه‌های شهر چیست؟»

امکان وقوع شکلی پیشرفته از تحریف

در نگاهی کمینه‌گرا، استفاده از آثار هنری برای تبلیغ یک مفهوم، فارغ از نزدیکی یا دوری ما به آن و عقیده‌مان درخصوص آن مفهوم، نسبت به بیانی مستقیم و خشک، امیدوارکننده‌تر به‌نظر می‌آید. وحید آگاه، حقوقدان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی صحبت‌هایش را درخصوص اتفاق رخ‌داده با این رویکرد، مثبت آغاز و در ادامه به، اما و اگر‌هایی قابل‌تأمل اشاره می‌کند. او در گفتگویی می‌گوید: «ما به احکام قانونی می‌پردازیم و تطبیق مصادیق اکران‌شده در سطح شهر با این احکام را به خواننده وامی‌گذاریم. چراکه اگر قصدمان صحبت مصداقی باشد، باید به ریز اطلاعاتی دسترسی داشته باشیم که هم‌اکنون در دسترس‌مان نیست.»

او با اشاره به دو مفهوم مالکیت مادی و مالکلیت معنوی ادامه داد: «مالکیت مادی شامل همه مواهب مالی اثر برای پدیدآورنده آن است. طبق ماده یک قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، تصویب‌شده در سال ۱۳۴۸ نیز، پدیدآورنده شامل مؤلف، مصنف و هنرمند است. پس این مالک مادی است که می‌تواند اقدام به استفاده تبلیغاتی از اثر و فروش آن در همه قالب‌ها ازجمله بیلبورد‌های شهری و کسب درآمد از آن کند.

در کنار مالکیت مادی، مالکیت معنوی نیز متعلق به صاحب اثر -ولو آنکه سرمایه‌گذار یا تهیه‌کننده اثر نباشد- است. مالکیت معنوی محدود به زمان و مکان نیست و طبق ماده چهار قانون مورد اشاره، برخلاف مالکیت مادی قابل انتقال نیست و الی‌الابد غیرقابل انتقال است. هم در مالکیت مادی و هم در مالکیت معنوی، تحریف یا تغییر اثر ممنوع است و طبق ماده ۱۹ قانون مذکور که هم‌اکنون نیز لازم‌الاجراست، جرم‌انگاری شده و آمده است هرگونه تحریف و تغییر در آثار مورد حمایت این قانون و نشر آن بدون اجازه پدیدآورنده، ممنوع است. ضمن اینکه در ماده ۲۵ برای جرم مذکور، حبس در نظر گرفته شده است.»

هر اثری توسط تهیه‌کننده یا سرمایه‌گذار تهیه و تولید می‌شود و اگر این دو، یک‌نفر باشند آن‌وقت تهیه‌کننده و اگر دو نفر باشند، سرمایه‌گذار صاحب حقوق مالکیت مادی اثر است. اگر بیلبورد‌های اکران‌شده عایدی مالی و درآمدی به‌همراه داشته‌اند، اکران‌کنندگان موظف به کسب اجازه از مالکان مادی اثر هستند. آگاه با اشاره به این مسئله می‌افزاید: «هرچند ممکن است اعلام شود، از این بیلبورد‌ها درآمدی به دست نیامده و به قصد آگاهی‌بخشی و انجام رسالتی‌خاص صورت گرفته است که اگر این‌گونه باشد، باید موردبه‌مورد بررسی کرد که آیا تصاویر و دیالوگ‌های انتخابی عیناً همان چیزی است که در فیلم‌های مذکور آمده است یا خیر؟ که اگر این‌گونه نباشد، می‌تواند طبق ماده‌های ۱۹ و ۲۵ قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان، تصویب‌شده در سال ۱۳۴۸، جرم‌انگاری شود.»

آگاه در پاسخ به اینکه اگر عین دیالوگ‌های مورد استفاده در بیلبورد‌های شهری در فیلم‌های مذکور آمده باشد و ازاین‌نظر مشکلی وجود نداشته باشد، اما در بستری و برای منظوری مورد استفاده قرار گرفته باشند که منظور فیلم‌ساز نبوده است، می‌تواند به‌عنوان تغییر و تحریف مورد اعتراض قرار بگیرد یا خیر، می‌گوید: «زمانی تغییر و تحریف در شکلی اتفاق می‌افتد که به‌سبب سادگی ازسوی همگان قابل تشخیص است، اما این اتفاق می‌تواند در چنان شکل پیشرفته‌ای نیز رخ دهد که تنها از چشم یک متخصص قابل تشخیص باشد. در شکل پیشرفته، اثر به‌عنوان مثال از مسئله «الف» می‌گوید، اما در موقعیتی متفاوت و برای القای مسئله «ب»، مورد استفاده قرار می‌گیرد. اتفاقی که تشخیص آن تنها از عهده یک کارشناس رسمی دادگستری در امور مالکیت فکری یا یک حقوق‌دان یا سینماگری برجسته برمی‌آید. خاطرتان هست که در سنوات ماضی، محمدرضا شجریان اعلام کرده بود، قطعه‌ای را برای موقعیتی خاص خوانده است و نمی‌خواهد که در موقعیت دیگری از آن استفاده شود. پس این مسئله، قصه امروز و دیروز نیست و پیش‌ازاین نیز شاهد آن بوده‌ایم.»

در نظام کپی‌رایت مواردی وجود دارد که استفاده از یک اثر بدون رضایت پدیدآورنده، نقض کپی‌رایت محسوب نمی‌شود که به آن استفاده منصفانه می‌گویند و شامل مواردی مانند نقد، اظهارنظر، تهیه گزارش خبری و استفاده‌های آموزشی و پژوهشی می‌شود. مهدی زاهدی، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس هیئت‌مدیره انجمن علمی حقوق مالکیت فکری نیز با اشاره به موضوع فوق می‌گوید: «این موارد باید دارای شرایطی باشد. ازجمله اینکه هدف از استفاده از اثر جنبه تجاری نداشته باشد، میزان و ماهیت بخش استفاده شده در برابر کل اثر کوتاه باشد، همچنین استفاده منصفانه بر بازار بالقوه اثر اصلی یا ارزش آن، اثر منفی نداشته باشد.» او در پاسخ به این سوال که آیا استفاده سازمان زیباسازی شهرداری از تصاویر بازیگران و دیالوگ‌های فیلم‌های مذکور را می‌توان مشمول استفاده منصفانه دانست یا خیر؟ می‌افزاید: «از مجموع عرایض فوق معلوم می‌گردد استفاده شهرداری از تصاویر و دیالوگ‌های فیلم‌ها در بیلبورد‌ها از آن‌جایی که یک استفاده غیرتجاری است، با هدف آموزشی انجام می‌گیرد، کوتاه و کم است و به بازار فیلم و شهرت بازیگران صدمه نمی‌زند، می‌تواند استفاده منصفانه قلمداد شود.»

پرسشی بی‌پاسخ

درمجموع اقدام سازمان زیباسازی شهرداری تهران در انتخاب دیالوگ‌هایی از فیلم‌های دفاع مقدسی و اکران آن در قالب بیلبورد‌های شهری هرچند با عباراتی، چون «اقدام پسندیده»، «حرکت فرهنگی»، «ادای دین به شهدا و تلاش سینماگران برای ثبت تصویری رشادت‌های آنان» و... مورد تقدیر جناح موافق آن، قرار گرفت، اما حجم واکنش‌های منفی به آن نیز کم از واکنش‌های مثبت نداشت.

واکنش‌هایی منفی که با سوالی بی‌پاسخ همراه است. حتی اگر طبق گفته مهدی زاهدی، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس هیئت‌مدیره انجمن علمی حقوق مالکیت فکری، استفاده شهرداری از دیالوگ‌هایی از فیلم‌های دفاع مقدسی و اکران آن در قالب بیلبورد‌های شهری را استفاده منصفانه قلمداد کنیم، باز هم با سوالی بی‌پاسخ مواجه‌ایم. سوالی که با یادآوری یک اتفاق شکل می‌گیرد و وحید آگاه هم به آن اشاره کرد. آنجایی که زنده‌یاد محمدرضا شجریان نسبت به پخش تصاویری انتخابی روی تصنیف «ایران‌ای سرای امید» از تلویزیون اعتراض کرد و گفت، آن اثر برای آن موقعیت تولید نشده است. همین اعتراض موجب شکل‌گیری این سوال می‌شود که آیا مالکان مادی و معنوی آثار مذکور نسبت به اکران بیلبورد‌هایی از آثارشان در این مقطع زمانی خاص و به قصد انتقال مفاهیمی خاص، رضایت داشته‌اند یا خیر؟ رضایت خاطری که به‌نظر می‌رسد باتوجه به اعتراض‌های موجود جلب و تامین نشده است.

منبع: روزنامه هم میهن

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما