کد خبر: 696254
تاریخ انتشار :

دعوای «کیهان» و «هم‌میهن» بر سر تتلو

«کیهان» در ستون اخبار ویژه خود با تیتر «خودزنی عجیب هم‌میهن به خاطر عقده‌گشایی علیه نظام» به مطلبی که این روزنامه اصلاح‌طلب درباره افول تتلو نوشته بود، تاخته است.

دعوای «کیهان» و «هم‌میهن» بر سر تتلو
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

 نامه نیوز: «کیهان» در ستون اخبار ویژه خود با تیتر «خودزنی عجیب هم‌میهن به خاطر عقده‌گشایی علیه نظام» به مطلبی که این روزنامه اصلاح‌طلب درباره افول تتلو نوشته بود، تاخته است. این روزنامه اصولگرا نوشته: 

روزنامه هم‌میهن می‌گوید: استرداد و بازداشت امیرحسین مقصودلو(تتلو)، نماد عصیان یک نسل است و باید بررسی کرد که او چطور از خواندن روی ناو ارتش به استرداد به عنوان مجرم رسید!

این روزنامه ضمن طعنه و کنایه می‌نویسد: «تتلو می‌تواند فرصتی عالی برای اصولگرایان در فهم خودشان و تحولات نسل جدید جامعه باشد. حتماً تعجب خواهید کرد که چگونه؟ اگر در سال 57 کسی می‌توانست تصور کند که افرادی تحت عنوان انقلاب برای جلب رای یا مخاطب، آویزان فردی چون تتلو می‌شوند، قطعاً رفتار دیگری در پیش می‌گرفت که در نقطه مقابل آن رفتار انقلابی‌اش بود و عطای چنین تحولی را به لقای آن می‌بخشید. برخی افراد هنوز متوجه اهمیت ابعاد متوسل شدن اصولگرایان به تتلو نشده‌اند. ولی جامعه ایران به مبارکی اصولگرایان حاکم از چنان ظرفیت تغییری برخوردار شده است که هنرمند رسمی و مطلوب‌شان تتلو می‌شود، در حالی ‌که همزمان چهره‌های خدوم، علمی، هنری و اخلاقی را در انزوا قرار می‌دادند. این استقبال از امیرحسین مقصودلو و آن تعاریف عجیب و غریبی که از او می‌کردند در تاریخ سیاسی این کشور باقی می‌ماند... تتلو فرصتی است برای اصولگرایان که رفتار و عمق بینش خود را بشناسند، چون تجربه مهمی برای آنان بود. اینکه برای رسیدن به قدرت به هر طناب پوسیده یا حتی پاره‌ای هم آویزان شدند و اوج تصور هنری آنان همین آقای تتلو بوده است. آقایان در حالی برای تتلو بزرگداشت می‌گذاشتند که همزمان شخصی مثل شجریان و در بستر بیماری را در انزوا قرار داده بودند.

تتلو از یک حیث دیگر هم فرصت است. او نمادی یا مرجعی برای نسلی از جوانان ایران شده بود که نه‌فقط خودشان بلکه پدران و مادران‌شان نیز تحت نظام آموزش‌وپرورش و رسانه‌ها و مقررات این جامعه بوده‌اند. نسل بزرگ‌تر این نسل نیز در این ساختار تربیت و بزرگ شده‌اند. بنابراین فرصت مغتنمی است که ارزیابی مناسبی از واقعیت این نسل جدید که به کلی با ارزش‌های رسمی بیگانه‌اند، انجام شود. بخشی از آنان را در اعتراضات سال گذشته دیدید. آوردن تتلو به ایران و حذف او از جامعه؛ واقعیت این نسل را تغییر نمی‌دهد، فقط شاید در چشم شما کمتر دیده شوند. محاکمه تتلو هیچ مشکلی از شما را حل نمی‌کند، نمی‌دانیم به چه قیمت و هزینه‌ای از ترکیه گرفته شده است، ولی او فرصت مناسبی برای شما فراهم کرد تا بدانید افراد زیادی هستند که حاضرند با هزینه‌های گزاف برای دیدن او یا کنسرت‌های آنچنانی وی به ترکیه بروند. هیچ‌کس جز تتلو نمی‌توانست چنین واقعیتی را به این عریانی و حتی بدون تتو به شما نشان دهد».

هم‌میهن همچنین نوشته است: «امیرحسین مقصودلو با کسب مجوز از مسئولان عالی‌رتبه توانست روی ناو نظامی منتسب به ارتش، قطعه‌ای را بخواند و از قدرت نظامی ایران تمجید کند. در ادامه نیز در ایام انتخابات 1396 به دیدار ابراهیم رئیسی رفت و از ارادتش به چهره‌های سیاسی و مذهبی گفت؛ اما باز هم مجوز نگرفت... بعد از مهاجرت تتلو، حواشی بسیاری از سوی او در اینستاگرام شکل می‌گرفت تا جایی که پلتفرم اینستاگرام اعلام کرد، تتلو به دلیل اشاعه فحشا و رفتارهای غیراخلاقی، دیگر با نام خودش اجازه ندارد».

باید به روزنامه هم‌میهن یادآور شد، جمهوری اسلامی اگر یک یا دوبار به تتلو فرصت خواندن روی عرشه یک ناو یا ملاقات در سال 1396 با آقای رئیسی را داده، هزاران برابر این فرصت‌ها را سیاسیون چپ‌نما و بعدا مدعی اصلاحات و اعتدال، و همچنین خوانندگانی مانند شجریان داده است. همین آقای کرباسچی مدیرمسئول هم‌میهن، زمانی استاندار اصفهان و شهردار تهران بوده و بعدا به جرم فساد بازداشت و محاکمه و محکوم شده است. یا دیگرانی از همین طیف که تا پست‌های وزارت و نمایندگی و معاونت ریاست‌جمهوری و خود ریاست‌جمهوری و نخست‌وزیری رسیده‌اند و بعد‌ها انحراف و فساد‌شان عیان شده است. آیا این تقصیر نظام و انقلاب است که به افراد مختلف مجال خدمت به کشور- در هر مقیاس کوچک و بزرگی- و یا توبه و اصلاح رفتار خود می‌دهد، یا تقصیر کسانی که مسیر انحراف و فساد را ترجیح دادند؟ جمهوری اسلامی با تتلو همان‌گونه رفتار کرده و بعد از این به نوعی دیگر رفتار خواهد کرد که با مدعیان عدالت‌خواهی و اصلاح‌طلبی و اصولگرایی رفتار کرده است. مجال خدمت به کشور و احیانا توبه و جبران لغزش‌ها در صورت خطا برای همه فراهم است؛ اما آنجا که کار به ارتکاب جرم و خیانت رسید، پای محاکمه و مجازات به میان می‌آید.

ثانیا نویسنده هم‌میهن از شدت هیجان برای عقده‌گشایی علیه نظام، دقت نکرده که از یک‌سو حکم به سقوط و انحطاط تتلو می‌دهد و از سوی دیگر، او را نماینده عصیان یک نسل معرفی می‌نماید. اگر ادعای نمایندگی یک نسل عصیانگر توسط تتلو درست باشد که نیست، طبعا این برای یک روزنامه اپوزیسیون هم جبهگی درست می‌کند؛ یعنی تتلو و حامیانش همان‌جا ایستاده‌اند که گردانندگان هم‌میهن. بنابراین اگر تتلو انسان سقوط کرده و منحطی است، همان‌جا افتاده که گردانندگان هم‌میهن ایستاده‌اند. در این صورت هم‌میهن حاضر شده برای عقده‌گشایی علیه نظام، خود را و نسل مورد اشاره را در نقطه سقوط و انحطاط جانمایی کند. تنها فرق تتلو و این طیف، در شدت نفاق این طیف است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما