تهران و مثلث ترور
حشمت الله فلاحت پیشه در نوشتاری پیرامون آسیب شناسی امنیتی ایران در پی حمله تروریستی کرمان چنین می نویسد: در شورای تامین تجهیزاتی وجود دارد که به راحتی میتوانند تشخیص دهند که در مسیر برگزاری راهپیمایی و تجمعات مردمی چه شی یا اشیای مشکوکی وجود دارد؛ این در حالی است که طبق موضعگیری مقامات استانداری کرمان و همچنین برخی از نمایندگان در مسیر راهپیمایی و سالگرد سردار سلیمانی دو کیف انفجاری وجود داشته است و متاسفانه مسئولین شورای تامین استان و همچنین مسئولین برگزاری این مراسم توجهی به آن نکردند. لذا اگرچه این جنایت به شدیدترین لحن ممکن محکوم است و حق ایران برای پاسخگویی به آن باید به رسمیت شناخته شود، اما این موضوع نافی کم کاری و سهل انگاری مقامات امنیتی و انتظامی کشور در برقراری امنیت چنین مراسماتی نیست. لذا باید مسئولین ذیربط در این خصوص پاسخگو باشند. یقیناً اگر این پاسخگویی وجود نداشته باشد، بعد از مدتی این حادثه تلخ تروریستی به فراموشی سپرده خواهد شد و امکان تکرار دوباره آن وجود دارد.
کاش مسئولان نظامی و امنیتی کشور، اعم از پدافند عامل و غیرعامل موضوع امنیت ملی ایران را آنگونه میدیدند که سردار سلیمانی میدید و آنگونه پیگیری میکردند که شهید سلیمانی پیگیری میکرد. آن چیزی که حاج قاسم را از دیگر مقامات کشور به خصوص در حوزه نظامی و امنیتی متمایز و برجسته میکرد، این بود که شهید سلیمانی برای اجرای راهبرد امنیتی ایران از خود گذشتگی تام و تمامی نشان داد. اگر ناامنی و تروریسم در هر نقطه و در هر مرزی به ۴۰ کیلومتری خاک ایران نزدیک می شد، سردار سلیمانی مستقیماً ورود پیدا میکرد؛ کما اینکه زمانی که تروریسم داعش به ۴۰ کیلومتری مرز ایران در خاک عراق رسید، حاج قاسم راسا و شخصا به این موضوع ورود پیدا کرد و جبهه مبارزه با تروریسم را در لبنان و عراق مدیریت کرد و در نهایت تروریسم داعش با مبارزه سردار سلیمانی نابود شد.
این در حالی است که ایالات متحده آمریکا با حمایت ۴۰ کشور تحت عنوان ائتلاف نیروهای مبارزه با تروریسم داعش نتوانستند به این موفقیت دست پیدا کنند. اما متاسفانه اکنون در فقدان سردار سلیمانی مقامات امنیتی کشور در حوزه پدافند عامل و غیرعامل با این در برقراری امنیت و مبارزه با تروریسم در داخل خاک ایران ناکام هستند؛ چنانی که بیشترین حملات پدافند غیرعامل به ایران بوده است که یقیناً آسیبهای جدی را متوجه کشور خواهد کرد.
تا لحظه نگارش این یادداشت اگرچه گمانه زنیها و مواضعی را از سوی مقامات داخلی و منطقهای شاهد بودیم و انگشت اتهامات به سمت رژیم صهیونیستی رفته است، اما تاکنون هیچ بازیگر منطقهای و فرامطقهای رسماً مسئولیت این حمله را نپذیرفته است. با این وجود و با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات کنونی منطقه باید این را در نظر گرفت که انجام این حمله تروریستی به سود چه کسانی یا چه کشورها یا چه بازیگرانی است؟
پیرو این موضوع یقیناً باید این جنایت هولناک در کرمان را در درون یک مثلث دید که یک ضلع آن را دستگاههای اطلاعاتی، عملیاتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا است. ضلع دیگر آن را بازماندههای داعش و به خصوص داعش خراسان دانست و از طرف دیگر باید اذعان داشت که ضلع دیگر این مثلث میتواند گروههای تروریستی اجارهای یا رهنی باشند که برای آنها ایدئولوژی یا دلیل انجام عملیات تروریستی تفاوت نمیکند و با رهن و اجاره هر کشور و بازیگری حاضر به انجام عملیات تروریستی هستند. با توجه به آنچه گفته شد حتی اگر یک ضلع این مثلث تروریسم، مسئولیت فاجعه تلخ کرمان را هم بر عهده بگیرد نمیتوان آن دو ضلع دیگر را مبری دانست و قطعاً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم د طراحی یا اجرای این عملیات تروریستی که به شدت محکوم است، نقش داشتهاند.
از طرف دیگر باید به این کم کاری و نقصان دستگاه های امنیتی داخلی هم اذعان کرد. به هر حال جمهوری اسلامی ایران طی ۴۵ سال گذشته همواره به دلیل مناسبتهای مختلف شاهد برگزاری راهپیمایی، تجمعات و اعتراضات مختلفی در سراسر کشور بوده است. به همین دلیل وظیفه شورای تامین هر استان و شهرستان این است که مسیرهای مربوط به برگزاری این تظاهرات، راهپیمایی و مراسمات را کاملا امن نگه دارند و برای رسیدن به این منظور علاوه بر نیروهای زبده امنیتی، نظامی و انتظامی، تجهیزات به روز و به اندازه ای هم در هر استان و شهرستان وجود دارد.
در شورای تامین تجهیزاتی وجود دارد که به راحتی میتوانند تشخیص دهند که در مسیر برگزاری راهپیمایی و تجمعات مردمی چه شی یا اشیای مشکوکی وجود دارد؛ این در حالی است که طبق موضعگیری مقامات استانداری کرمان و همچنین برخی از نمایندگان در مسیر راهپیمایی و سالگرد سردار سلیمانی دو کیف انفجاری وجود داشته است و متاسفانه مسئولین شورای تامین استان و همچنین مسئولین برگزاری این مراسم توجهی به آن نکردند. لذا اگرچه این جنایت به شدیدترین لحن ممکن محکوم است و حق ایران برای پاسخگویی به آن باید به رسمیت شناخته شود، اما این موضوع نافی کم کاری و سهل انگاری مقامات امنیتی و انتظامی کشور در برقراری امنیت چنین مراسماتی نیست. لذا باید مسئولین ذیربط در این خصوص پاسخگو باشند. یقیناً اگر این پاسخگویی وجود نداشته باشد، بعد از مدتی این حادثه تلخ تروریستی به فراموشی سپرده خواهد شد و امکان تکرار دوباره آن وجود دارد.
دیدگاه تان را بنویسید