کد خبر: 705881
تاریخ انتشار :

پیروزی قطعی پوتین در انتخابات و آتش زیر خاکستر در روسیه | چرا روس‌ها علیه پوتین به خیابان نمی‌ریزند؟

همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در روسیه، آمار‌ها از رشد اقتصادی خبر می‌دهند و مردم این کشور نسبت به آینده امیدوارند. اما سیاست پوتینیسم همچنان وابسته به وضعیتی است که هیچ چیزی قدرت رئیس جمهور را به چالش نکشد.

پیروزی قطعی پوتین در انتخابات و آتش زیر خاکستر در روسیه | چرا روس‌ها علیه پوتین به خیابان نمی‌ریزند؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

جاشوا یافا نویسنده نشریه نیویورکر روز شنبه همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در روسیه یادداشتی درباره وضعیت این کشور و جایگاه پوتین بعد از حمله به اوکراین نوشته است.

به گزارش مجله آمریکایی «نیویورکر» برگزاری یک انتخاب مجدد برای ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور روسیه یک اضافه کاری عجیب و غریب و مراسمی تهی از معنا به نظر می‌رسد. پوتین نزدیک به ربع قرن ایت که بر این کشور حکومت کرده است. در طی دو دهه هیچ کاندیدای اپوزیسیون واقعی اجازه حضور در انتخابات ریاست جمهوری را نداشته است. از آغاز تهاجم روسیه به اوکراین، در فوریه ۲۰۲۲، پوتین به چیزی شبیه یک دیکتاتوری نظامی تمام عیار تبدیل شده است. فوریه امسال، الکسی ناوالنی، تنها سیاستمدار اپوزیسیون معتبر با پیروان واقعی و سراسری، در زندانی در قطب شمال روسیه درگذشت.

انتخابات اخیر، که روز یکشنبه به پایان رسید، فرصتی برای ارزیابی وضعیت حکومت پوتین و چگونگی پشت سر گذاشتن دو سال جنگ فراهم می‌کند. نظام پوتین به گونه‌ای از یک شهروند غیرفعال وابسته است. مردم از سیاست دور ماندند، و اگر شما یکی از معدود افرادی نباشید که انقد احمق هستند که مستقیماً دولت را به چالش بکشند، سیاست از زندگی شما فاصله می‌گیرد. جنگ، از نظر تئوری، می‌توانست بهانه‌ای برای تقویت جامعه روسیه باشد. بر اساس برآورد‌های غربی، حدود سیصد و پنجاه هزار سرباز روس در اوکراین کشته یا زخمی شده اند. در سپتامبر ۲۰۲۲، پوتین آنچه را که «بسیج جزئی» نامید، راه‌اندازی کرد و طی آن تاکنون حدود سیصد هزار نیروی روسی را فراخوانده است. در همین حال، مجموعه‌ای از قوانین را وضع کرد که با آن نه تنها انتقاد علنی از جنگ، بلکه صحبت صادقانه در مورد تهاجم را جرم انگاری کرد. تحریم‌ها اقتصاد روسیه را منزوی کرد. در پی حمله به اوکراین، روبل سقوط کرد، تورم افزایش یافت و دستمزد‌های واقعی کاهش یافت.

با این حال، پس از گذشت دو سال از جنگ، موقعیت روسیه در اوکراین مانند همیشه قوی به نظر می‌رسد و تسلط پوتین، حداقل در حال حاضر، کاملاً استوار است. یکی از نخبگان سیاسی کشور به نیویورکر گفته که در جریان ضد حمله ارتش اوکراین در سال گذشته، پوتین نگران بود. این فرد با اشاره به بازپس گیری قلمرو اوکراین در تابستان و اوایل پاییز ۲۰۲۲ گفت: «او مطمئن نبود که جبهه‌هایی در مناطق خارکف و خرسون فرو نمی‌ریزد.»، اما در سال ۲۰۲۳، خطوط روسیه تا حد زیادی حفظ شد و پوتین به این نتیجه رسید که با توجه به حمایت متزلزل غرب، بعید است که اوکراین در آینده نزدیک به دستاورد‌های بیشتری در میدان جنگ دست یابد. یکی از افراد اویگارشی روسیه در مورد پوتین به نیویورکر گفته: "روحیه پوتین عالی است. او در انتظار لحظه‌ای است که غرب بگوید، دیگر بس است، بیایید این جنگ را متوقف کنیم، اما معتقد است که عجله‌ای برای این لحظه وجود ندارد. هر ماه وضعیت برای اوکراین بدتر می‌شود. "

پوتین چگونه حلقه وفادارانش را راضی نگه داشت؟/  فروش کارخانه‌های مصادره‌ای به رفقا

در روسیه، شوک تهاجم مدتهاست که گذشته است. پس از آنکه غرب تعداد زیادی از تاجران برجسته روسیه را تحریم کرد و روابط اقتصادی خود را با شرکت‌های روسی قطع کرد، نخبگان تجاری این کشور چشم‌انداز‌های تجاری خارج از کشور را از دست دادند، اما در روسیه، تلاش‌های جنگی فرصت‌های جدیدی برای پول‌سازی ایجاد کرد: کارخانه‌های خودروسازی، که قبلاً متعلق به تویوتا و رنو بود، و استارباکس و فرنچایز‌های ikea یا به طور کامل مصادره شده‌اند یا به زور با تخفیف‌های زیاد به افراد وفادار فروخته شده اند. یک تاجر بانفوذ روسی به نیویورکر می‌گوید: پوتین باهوش بود. پیام او این بود، ببین، آن‌ها تو را نمی‌پذیرند، اما تو به اینجا خوش آمدی. بسیاری از نزدیکان من به خود می‌گویند، "اگر قرار است ما طرد شویم، بهتر است رانده‌های پیروز باشیم تا بازنده. "

مردم روسیه چه احساسی درباره حمله پوتین به اوکراین دارند؟

واکنش نخبگان روسی به جنگ آنقدر‌ها هم قابل توجه نبود، اما تحول نگرش عموم مردم پیچیده‌تر و شگفت‌انگیزتر بوده است. یک پروژه تحقیقاتی که توسط گروهی به نام آزمایشگاه جامعه شناسی عمومی انجام شده، احساسات عمومی را از آغاز جنگ ردیابی کرده است. یکی از گزارش‌ها از پاسخ‌دهندگان - روس‌های تحصیل‌کرده و ماهر در شهر‌های بزرگ - پرسیده بود که آیا با حمله روسیه به اوکراین مشکل دارند یا خیر. متخصص آی تی روسی احساسات خود را در روز‌های بعد از جنگ توصیف کرده و گفته بود "من معتقد بودم که ما اشتباه وحشتناکی مرتکب می‌شویم. ما شیطانی هستیم. " همین متخصص هشت ماه بعد از جنگ گفته: من جنگ را تصمیمی بسیار دردناک، دشوار، اما اجتناب ناپذیر می‌بینم. " او تهاجم روسیه را به عنوان آخرین مورد در صف طولانی درگیری‌های انسانی توجیه کرده و گفته «به نظر می‌رسد که همیشه جنگ وجود دارد، همیشه جایی در این سیاره جنگ وجود دارد.»

یک صاحب کسب و کار زن در ابتدای جنگ گفته که سعی کرده از اخبار اوکراین دوری کند. او گفته: «اگر این فرصت را داشتم که به نحوی بر وضعیت تأثیر بگذارم، اگر چیزی به من بستگی داشت، مطمئناً همه چیز را برای جلوگیری از جنگ انجام می‌دادم. «اما تماشای اخبار جنگ و بحث در مورد آن با همه؟ من هم نمی‌خواهم این کار را انجام دهم. فایده آن چیست؟ وظیفه من بسیار ساده است - مراقب خودم، خانواده و حلقه نزدیکم باشم.» ۶ ماه بعد، دیدگاه‌های او سرسخت‌تر هم شده بود. او گفته: "من این احساس را دارم که کشورم به طور ناعادلانه مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. الان من حتی میهن پرست‌تر از همیشه هستم. "

 اقتصاد روسیه بعد از حمله به اوکراین چگونه است؟

G.D.P روسیه در سال گذشته بیش از میانگین جهانی بالاتر بوده است. در مورد ارتش و امنیت ملی، روسیه بیش از دو برابر درصدی از G.D.P؛ که ایالات متحده در طول جنگ عراق به دفاع اختصاص داده بود، هزینه در نظر گرفته. همزمان مخارج هنگفت دولتی، توزیع مجدد گسترده منابع را در پی داشته که پایه حمایت پوتین از بخش‌های فقیرتر و حاشیه‌ای جامعه را تقویت کرده است. این گروه‌ها از اقدامات پوپولیستی مانند افزایش یارانه‌ها و سایر پرداخت‌ها به خانواده‌ها و گسترش صنعت جنگ بهره‌مند شده‌اند. وابستگی این طبقه متوسط رو به رشد به دولت، متمایز از طبقه‌ای است که در دهه گذشته ظاهر شد، که تمایل بیشتری به تحصیل، شهرنشینی و فعالیت در بخش خصوصی داشت.

الکساندرا پروکوپنکو، مشاور سابق بانک مرکزی روسیه، محاسبه کرده که از زمان شروع جنگ، متوسط حقوق ماهانه یک جوشکار در یک کارخانه تولیدی از بیست و پنج هزار روبل- حدود دویست و هفتاد دلار آمریکا - امروز به صد هزار روبل رسیده است. کسانی که مشاغل مشابهی در اوکراین تحت اشغال روسیه دارند می‌توانند ماهیانه سیصد هزار روبل درآمد داشته باشند. پروکوپنکو به نیویورکر گفته "این افراد هرگز چنین پولی را در زندگی خود ندیده اند. " وی افزود که کرملین تنها می‌تواند تا حدود یک سال دیگر چنین سیاست اقتصادی را حفظ کند، در این مرحله با انتخاب‌های سختی روبرو خواهد شد: آیا دولت دستمزد نیرو‌های ارتش و سرویس‌های امنیتی را کاهش می‌دهد؟ شیفت کاری در کارخانه‌هایی که برای تولید اسلحه و تجهیزات جنگی اضافه خواهد شد؟

آیا مردم روسیه به آینده کشور با پوتین خوشبین اند؟

اما در حال حاضر، همانطور که دنیس ولکوف، مدیر مرکز لوادا، یک آژانس نظرسنجی مستقل به نیویوکر گفته، داده‌های نظرسنجی نشان می‌دهد که روس‌ها نسبت به دوره‌های قبلی ریاست جمهوری پوتین، چشم انداز مثبت تری برای کشور خود دارند. سهم روس‌هایی امروز قادر به خرید تلویزیون و لوازم خانگی دلخواه خود هستند، در حال افزایش است. درصد پاسخ دهندگانی که فکر می‌کنند چشم انداز اقتصادی روسیه در پنج سال آینده صعودی خواهد بود، نسبت به سال ۲۰۲۲ تا کنون ۳۵ درصد افزایش یافته است. ولکوف می‌گوید: «اگر به داده‌ها نگاه کنید، این احساس را خواهید داشت که مردم معتقدند هرگز به این خوبی زندگی نکرده‌اند.»

جنبه‌های تاریک‌تر جنگ، از جمله کشته شدن ده‌ها هزار سرباز، عمدتاً مخفی نگه داشته می‌شوند و به صورت فردی و خارج از حوزه عمومی به آن پرداخته می‌شود. کرملین قول داده که مبلغی معادل پنج میلیون روبل، حدود پنجاه و پنج هزار دلار آمریکا، به خانواده‌های کشته‌شدگان بدهد – این مبلغ قابل‌توجهی، به‌ویژه برای مناطق فقیرتر است. پوتین در یک جلسه مدیریت شده با مادران سربازان روسی نگرش خود را نسبت به کشته شدگان جنگ اعلام کرد. او به زنی که پسرش در لوهانسک کشته شده بود، گفت: «بعضی از مردم در اثر ودکا می‌میرند و زندگی آن‌ها هدر می‌رود، اما پسر شما واقعا زندگی کرد و به هدفش رسید. او بیهوده نمرد.»

پوتین، خود را نه به عنوان یک مستبد که کشور را گروگان گرفته، بلکه به عنوان کسی که سرنوشت تاریخی روسیه را رقم می‌زند، می‌بیند. او حق دارد هر طور که می‌خواهد حکومت کند، زیرا در واقع در حال خدمت و محافظت از کشور است.

دو رویدادی که بنیان کرملین را به لرزه در آورد

با این حال، در چند ماه گذشته، روسیه شاهد دو رویداد سیاسی گسترده بوده که هیچ یک در حمایت از پوتین یا جنگ نبودند. اولین مورد در ژانویه اتفاق افتاد، زمانی که صف‌هایی از مردم به طور خودجوش در سراسر کشور ظاهر شدند تا حمایت خود را از نامزدی بوریس نادژدین، سیاستمدار لیبرال ناشناخته اعلام کنند. نادژدین پایان دادن به «عملیات ویژه نظامی» را محور مبارزات انتخاباتی خود قرار داد و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شد. کرملین در نهایت از تایید صلاحیت او برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری امتناع کرد. این حرکت نشان داد که تصویر مردمی که در سرمای شدید هوا ایستاده بودند تا حمایت خود را از جایگزینی برای پوتین اعلام کنند، کاخ کرملین را به لرزه در آورده است. بر اساس گزارش مدوزا، خبرگزاری روسی مستقر در خارج از کشور، نظرسنجی‌های داخلی کرملین پیش‌بینی کرده بودند که نادژدین بیش از ده درصد آرا را به دست آورده است. این با لفاظی پوتین در مورد یک کشور متحد در تضاد بود. یک منبع نزدیک به کرملین به مدوزا گفته که چنین نتیجه‌ای "ناگهان این تصور را ایجاد می‌کند که بخش قابل توجهی از مردم مشتاق پایان عملیات نظامی ویژه هستند. "

رویداد دوم مراسم تشییع جنازه ناوالنی بود. ناوالنی لزوماً از نظر انتخاباتی محبوبیت نداشت. محبوبیت او در روسیه در سال ۲۰۲۱، مدت کوتاهی پس از مسموم شدن او توسط مأموران کرملین، به اوج خود رسید و به بیست درصد رسید. اما او طنین قدرتمندی در جامعه روسیه داشت. با انتقاد صریح خود از فساد اداری، حس شوخ طبعی و جسارت چشمگیرش، او تبدیل به نماینده‌ای برای آینده‌ای بدیل و خوش بینانه‌تر شد. او یک شبکه سراسری از دفاتر میدانی ایجاد کرد و پیوسته هزاران نفر را در سراسر کشور به تظاهرات کشاند.

اول مارس، جمعیت در خیابانی در مسکو صف کشیدند تا ماشین نعش کش حامل جسد ناوالنی را بدرقه کنند. هزاران نفر دیگر به گورستان بوریسفسکی هجوم آوردند. مردم شعار‌های «روسیه بدون پوتین»، «نه به جنگ» و حتی «اوکراینی‌ها مردم خوبی هستند» سر دادند سایت‌های خبری از حضور ۲۷ هزار مسافر در ایستگاه نزدیک به قبرستان خبر دادند.

نظام سرکوب پوتین چگونه کار می‌کند؟

سایت تحقیقاتی روسی Proekt، اخیراً تعداد افرادی را که در دوره شش ساله ریاست جمهوری پوتین در پرونده‌هایی با انگیزه سیاسی تحت تعقیب کیفری قرار گرفته اند، محاسبه کرده است. این رقم بیش از ده هزار نفر بود که از ارقام قابل مقایسه در زمان رهبران شوروی نیکیتا خروشچف و لئونید برژنف پیشی گرفته است. در گزارش پروکت آمده است: «علاوه بر سرکوب گسترده مخالفان و فعالان ضد جنگ، روسیه یک سیستم فشار اجتماعی دارد که در آن شهروندان به‌خاطر بی‌اهمیت‌ترین جنایت‌ها به شدت مجازات می‌شوند». با این حال، سرکوب‌های کنونی به اندازه‌ای سختگیرانه است که همه بتوانند پیام را دریافت کنند، اما نه آنقدر سخت که به احساس عادی بودن شرایط خدشه وارد کنند. الکسی مینیایلو، فعال سیاسی و یکی از بنیانگذاران یک پروژه تحقیقاتی جامعه‌شناختی به نام کرونیکلز، که اقامت در مسکو را انتخاب کرده است، به نیویورکر گفته: «اگر واقعاً دوران استالینیستی بود، یک سال پیش تیرباران می‌شدم این رژیم به یک درصد سرکوب و نود و نه درصد تبلیغات متکی است.»

نباید عدم وجود مخالفت را با حمایت قلبی اشتباه گرفت. کرملین نمی‌تواند استادیوم‌ها را با حامیان خشمگین و متعهد پر کند. (شاید بتواند آن‌ها را به زور سوار اتوبوس کند و به استادیوم ببرد یا گوش کارمندان دولتی را بپیچاند، اما ایجاد شور و اشتیاق واقعی بسیار سخت است.) تاتیانا استانووایا، یکی از اعضای ارشد مرکز اوراسیا کارنگی روسیه، به سخنرانی سالانه پوتین در اواخر فوریه اشاره کرده و می‌گوید، او در مورد افرادی صحبت کرد که «نامه و بسته و لباس‌های گرم و تور‌های استتار به جبهه می‌فرستند. آن‌ها از پس انداز خود پول اهدا می‌کنند.» او می‌گوید که پوتین باید جنگ را نه به عنوان چیزی که او به تنهایی راه اندازی کرده، بلکه به عنوان یک تلاش مورد حمایت و درخواست مردم ببیند. استانوایا به سرود نبرد شوروی، به نام "جنگ مقدس" که به خاطر سطر آغازین آن که می‌گوید "برخیز‌ای کشور بزرگ! " شهرت دارد اشاره کرده و میگوید: امروز «کشور تمایلی به بلند شدن ندارد.»

پاییز گذشته، والری فدوروف، رئیس یک آژانس نظرسنجی دولتی اعتراف کرد که حزب به اصطلاح جنگ تنها ده تا پانزده درصد مردم را تشکیل می‌دهند. او گفت: "اکثریت روس‌ها خواستار تصرف کیف یا اودسا نیستند. " «آن‌ها از جنگیدن لذت نمی‌برند. اگر دست آن‌ها بود، عملیات نظامی را شروع نمی‌کردند، اما از آنجایی که شرایط از قبل به این شکل پیش رفته، پس ما باید پیروز شویم.»

پوتین چگونه تاریخ را جعل می‌کند؟

پوتین تا حد زیادی این واقعیت را پذیرفته است. دولت او قصد دارد کتاب‌های درسی تاریخ مدارس را بازنویسی کند تا روسیه را به گونه‌ای نشان دهد که دائماً از خود در برابر دشمنان خارجی دفاع می‌کند و جنگ در اوکراین را به پیروزی اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم مرتبط می‌کند. اکنون نیرو‌های روسی مانند پدربزرگ‌های خود برای "خوبی و حقیقت" می‌جنگند.

هیچ استراتژی یا چشم انداز بزرگی وجود ندارد. برخلاف ایدئولوژی دوره شوروی، پوتینیسم هیچ ارزش گسترده‌ای را ارائه نمی‌دهد که بتوان اقدامات یا سیاست‌های خاص را با آن سنجید. این واقعیت، همراه با بی‌علاقگی پوتین به حکمرانی سخت، به این معنی است که فضای بیشتری برای اقدامات خودسرانه دستگاه‌های دولتی وجود دارد. بسیاری از دستگیری‌ها و پرونده‌های جنایی بدون آگاهی مستقیم پوتین باز می‌شوند - F.S.B مدت‌ها پیش چک سفید امضایی دریافت کرد تا هر طور که می‌خواهد عمل کند. پاییز گذشته، زمانی که دولت‌های منطقه‌ای برای محدود کردن حقوق سقط جنین اقدام کردند، پوتین در یک موقعیت ناخوشایند قرار گرفت و با این که از ناراحتی عمومی در جامعه با چنین محدودیت‌هایی آگاه بود، برای جلوگیری از آن‌ها وارد عمل شد.

اما، زمانی که سیستم با یک بحران واقعی روبرو می‌شود، نهاد‌های دولتی و محافظان احتمالی ساکت می‌شوند. برای مثال، در ژوئن گذشته، در جریان شورش کوتاه مدت به رهبری یوگنی پریگوژین و مزدوران واگنر، چنین بود. بسیاری از مقامات دولت منطقه‌ای و سرویس‌های امنیتی یخ زده و شاهد حرکت پریگوژین و افرادش به سمت مسکو بودند. پویایی مشابهی در اکتبر گذشته رخ داد، زمانی که یک گروه یهودی ستیز در فرودگاهی در داغستان هجوم آوردند و ساعت‌ها طول کشید تا آن‌ها را از آسفالت بیرون کنند.

شولمان، دانشمند علوم سیاسی، به نیویورکر گفته: "ما تصویری از جهان می‌بینیم که در آن غرب از روسیه متنفر است و همیشه به آن حمله می‌کند، زیرا ارزش‌های آن‌ها ناسازگار است و این ارزش‌ها ذاتی و غیرقابل تغییر هستند. غرب هرگز دست از حمله بر نمی‌دارد. روسیه هرگز شکست نخواهد خورد. رویارویی ابدی است.» برای پوتین راحت است، برخلاف «عملیات نظامی ویژه»، این نوع مبارزه پایانی ندارد. برای همیشه ادامه دارد، یعنی حکومت او نیز باید ادامه داشته باشد.

آیا پوتین در انتخابات ریاست جمهوری پیروز می‌شود؟

پوتین مطمئناً برای پنجمین دوره در بهار تحلیف خواهد شد. اما آیا او محبوب است؟ و اصلاً مهم است؟ نظرسنجی اخیر مرکز لوادا نشان می‌دهد که میزان محبوبیت او بالای هشتاد درصد است.

اما میلینیالو، از پروژه Chronicles، نسبت به جدی گرفتن چنین ارقامی هشدار داده است. او به نیویورکر گفته: «این که بخواهیم با پرسیدن این سوال که شما به کدام نامزد رأی خواهید داد، بفهمیم مردم چه می‌خواهند، بی معنی است. سیاست در روسیه به این سادگی نیست، بنابراین این سوال اهمیت کمی دارد.»

آتش زیر خاکستر در روسیه/ چرا روس‌ها علیه پوتین به خیابان نمی‌ریزند؟

مینیایلو نتایج یک نظرسنجی اخیری را که گروهش انجام داده بود، بازگو کرد که نشان می‌دهد بین سیاست‌هایی که مردم دوست دارند (هزینه بیشتر برای برنامه‌های اجتماعی) و سیاست‌هایی که از پوتین انتظار دارند (هزینه‌های بیشتر برای ارتش)، تفاوت رو به رشدی وجود دارد. برای مثال در مورد مسئله دستیابی به آتش بس با اوکراین یا احیای روابط با غرب نیز همین امر صادق بود. تعداد پاسخ دهندگانی که با این سیاست‌ها برای آینده روسیه موافقند بیست درصد بیشتر از کسانی بودکه اینکه انتظار دارند پوتین این سیاست‌ها را اجرا کند. در حال حاضر، این داده‌ها فقط نشان دهنده یک نارضایتی نهفته و منفعل است که ممکن است به چیزی بزرگتر تبدیل شود.

تداوم ثبات حکومت پوتین به محبوبیت او بستگی ندارد، بلکه به فقدان مکانیسم‌هایی بستگی دارد که مردم را وادار می‌کند بر اساس ناراحتی، نارضایتی و ناامیدی خود عمل کنند. در دو دهه گذشته، کرملین این ابزار‌ها را از بین برده است: دیگر رسانه مستقلی وجود ندارد که دولت را پاسخگو کند. هیچ حزب مخالف معتبری وجود ندارد و هیچ سیستم قضایی قادر به کنترل قدرت نیست. گرگ یودین، فیلسوف سیاسی روسی در پرینستون، به نیویورکر گفته: «همیشه در سخنرانی‌هایم در غرب می‌شنوم: اگر مردم خوشحال نیستند، پس باید در خیابان‌ها بریزند. اما این جمعیت قرار است چه کار کنند؟»

یودین به تشییع جنازه ناوالنی و جمعیتی که روز به روز برای گل گذاشتن سر مزار او می‌آیند اشاره کرده و میگوید: «در یک کشور صد و چهل میلیونی افراد شجاع زیادی وجود دارد. اما این هرگز مشکل نبوده است. نکته مهم‌تر این است که مشخص نیست با این شجاعت چه باید کرد، آن را به کجا هدایت کرد، و برای چه هدفی.» او خاطرنشان کرده: مردم نه احمق هستند و نه خودکشی می‌کنند؛ و این یک موقعیت منحصراً روسی نیست.

بنابراین، آینده نظام پوتین تا حد زیادی به تداوم یا عدم تداوم ابزار‌ها یا راه‌هایی که نظام را به طور معناداری به چالش می‌کشد، بستگی دارد.

منبع: رویداد 24

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما