ماشاالله شمسالواعظین: ایران دست نتانیاهو را خواند و پاس گل نداد
پژوهشگر ارشد حوزه غرب آسیا و شمال آفریقا گفت: ایران دست نتانیاهو را خواند و چنین پاس گلی به او نداد.معتقدم رهبران ایران به شدت صحنه بازی را تحتنظر دارند و با کنترل دقیق اجازه دادند مناسبات ارتباطی مربوط به امریکا و اسراییل همچنین اروپا و اسراییل به شکل تازهای بروز کند و عامل ایران این فضای تازه را بههم نزند.
ماشاء الله شمسالواعظین در گفتوگو با روزنامه اعتماد درباره همه احتمالات پیش روی ایران و اسراییل گفته است.
بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تنها فردی که موافق گسترش نبرد بود، نتانیاهو بود (توجه کنید نمیگویم ارتش و حاکمیت اسراییل).
نتانیاهو وعده پیروزی مطلق را به افکار عمومی اسراییل داده است. حتی کارشناسان اسراییلی هم به این ادعا خندیدند.
نتانیاهو احساس کرد نه تنها بدنه اجتماعی کشورها را از دست داده بلکه تداوم این روند روی گفتمان دولتها هم اثر گذاشته است. فشارهای داخلی اسراییل، خانوادههای اسرا و رقبای سیاسی هم وجود داشت؛ همه این گزارهها باعث شد نتانیاهو به این نتیجه برسد که باید به منافع ایران حمله کرده و عامل ایران را وارد معادله کند.
ورود ایران به ماجرای جنگ به هر اندازه که باشد (منظورم واکنش به حمله به کنسولگری نیست) بدون تردید باعث ورود امریکا به مناقشه میشود. معاهدهای میان دو کشور وجود دارد که هر زمان امنیت اسراییل به خطر بیفتد، امریکا موظف به ورود در معادله یاد شده به نفع اسراییل است. نتانیاهو قصد داشت با ورود امریکا، پای اروپا و ناتو را هم به موضوع باز کند و برای خود دستاورد خلق کند.
در ارتباط با ایران با زدن یک هدف مهم (کنسولگری) احساس نتانیاهو این بود که ایران بلافاصله وارد عمل میشود. سردار زاهدی عنصر مهمی در سپاه قدس محسوب میشد و حمله به مرکز دیپلماتیک ایران بسیار عجیب بود. معتقدم سرلشکر باقری به درستی این حرکت را جنونآمیز خطاب کرد.
نگاه نتانیاهو این بود که ایران سریعا وارد عمل میشود و در نتیجه اسراییل از بنبست غزه خارج شده و جنگ هم منطقهای میشود. با منطقهای شدن مناقشه، اسراییل نفس راحتی میکشد و فشارها بین کشورهای ناتو و امریکا تقسیم میشود. ایران دست نتانیاهو را خواند و چنین پاس گلی به او نداد.
معتقدم رهبران ایران به شدت صحنه بازی را تحتنظر دارند و با کنترل دقیق اجازه دادند مناسبات ارتباطی مربوط به امریکا و اسراییل همچنین اروپا و اسراییل به شکل تازهای بروز کند و عامل ایران این فضای تازه را بههم نزند. معتقدم ایران این عمل را هوشیارانه و مطالعه شده انجام داده است.
در امور نظامی، صبر استراتژیک به هیچ وجه به معنای ضعف نیست. اتفاقا به معنای هوشمندی و هوشیاری است. در واقع ایران در حال ایجاد فرصتباروری و عمیقتر کردن شکافهای میان دولتهای بایدن و نتانیاهو است.
به نظرم به زودی شاهد تحولات مثبتی در منطقه خواهیم بود. نه اسراییل دیگر امکان حمله رفح را دارد نه امریکا چنین اجازهای به او میدهد. فضای بینالمللی و منطقهای هم مساعد نیست و بنابراین وضعیت غزه به سمت نوعی از راهحلهای مورد تایید فلسطینیها در حال انجام است.
ترامپ هم در نخستین گفتوگوهای خود درخصوص مسائل منطقه خاورمیانه خواستار پایان دادن اسراییل به جنگ است و اعلام کرده اوضاع به ضرر اسراییل در حال حرکت است. دیگر جناحی در امریکا باقی نمانده که نسبت به رفتارهای اسراییل مواضع منتقدانه نداشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید