شکاف اصولگرایان در انتخابات،قالیباف شانس بیشتری داشت؟
قالیباف میتوانست در دور اول برنده انتخابات شود
« بدنه اصلی اصولگرایی نقدهای تندی علیه جلیلی مطرح میکند مبنی بر اینکه اگر جلیلی کنار میرفت شانس قالیباف برای پیروزی در انتخابات میتوانست بالا برود و حتی برخی میگویند که قالیباف میتوانست در دور اول برنده انتخابات شود.»
انتخاب نوشت: اصولگرایان انتخابات را باختند؛ باختی سنگین که مشخص کرد نهتنها آراء خاکستری و طبقه متوسط بلکه آن بخشی از جامعه که به صورت سنتی به جبهه اصولگرایی رأی میدادند نیز از این جبهه سیاسی ناامید شدهاند. آنها حتی درون خود نیز نتوانستند به وحدتی یکپارچه برسند، زیرا از زمانی که با پدیده حاکمیت یکدست اصولگرایان مواجه شدیم، شاهد بودیم که به تدریج نیروهای این جبهه سیاسی نهتنها کشور را به وحدت درونتشکیلاتی اداره نکردند بلکه میل به قدرتطلبی هر یک از طیفهای اصولگرایی بیشتر و بیشتر شد که نمونهاش بارزش را میتوان در همین انتخابات اخیر ریاستجمهوری مشاهده کرد.
در انتخابات اخیر شاهد حضور پنج نامزد اصولگرا و یک نامزد اصلاحطلب بودیم به طوری که محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی، علیرضا زاکانی و مصطفی پورمحمدی در گروه نامزدهای اصولگرا بودند و مسعود پزشکیان تنها نامزد اصلاحطلبان محسوب میشد.
در این بین گرچه پورمحمدی به عنوان نامزد مورد قبول اصولگرایان سنتی بود، اما بیشترین انتقادها را نسبت به عملکرد اصولگرایان حاضر در قدرت ارائه میکرد. در آن سو قالیباف خود را نواصولگرا میداند و مورد حمایت بدنه تکنوکرات اصولگرایی بود و زاکانی، قاضیزاده و جلیلی هم از سوی طیف پایداری یا نزدیکان فکری پایداری حمایت میشدند. مشخص بود که قاضیزاده، زاکانی و پورمحمدی رأی خاصی در میان جامعه ندارند که زاکانی و قاضیزاده بدون اینکه مشخص کنند به نفع کدام یک از نامزدهای اصلی اصولگرایان یعنی قالیباف و جلیلی از از ادامه رقابت انتخاباتی انصراف میدهند، کنار کشیدند و پورمحمدی که منتقد جدی جلیلی و قالیباف بود، در صحنه ماند.
در اینجا بحث بر سر قالیباف و جلیلی به عنوان نامزدهای جریان اصولگرایی است که هیچ یک راضی به انصراف به نفع دیگری نشد. اصولگرایان میدانستند با وجود تکنامزد بودن اصلاحطلبان، همه نیروهای اصلاحطلب از او حمایت میکنند و هرچه قدر از سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان پای صندوق انتخابات حاضر شوند، حتما به پزشکیان رأی خواهند داد. خود آنها حتی میگفتند که اگر به یک نامزد واحد نرسند ممکن است تجربه سال ۹۲ تکرار شود، اما نه قالیباف صحنه را ترک کرد و نه جلیلی.
حالا باید بررسی کرد که کدام یک اگر کنار میرفتند، اصولگرایان شانس بیشتری در انتخابات به دست میآوردند؟
در اینجا دو فرضیه وجود دارد؛ نخست آنکه قالیباف به نفع جلیلی کنار میرفت. در این صورت بدنه رأی جلیلی که همان پایداری است بر جای خود باقی میماند و آراء قالیباف میان جلیلی و پزشکیان تقسیم میشد؛ زیرا بدنه رأی قالیباف عمدتا اصولگرایان توسعهگراست و در سالهای اخیر نشان داده است که سرسازش با بدنه رادیکال اصولگرایی ندارد. کمااینکه این فرضیه به شکل دیگری در دور دوم انتخابات ثابت شد و وقتی قالیباف از در دور اول رأی لازم را نیاورد، در رقابت بین جلیلی و پزشکیان حتی بسیاری از نیروهای ستادی قالیباف و بلکه حامیان عمومیاش به پزشکیان رأی دادند؛ با این اوصاف مشخص بود که سبد رأی قالیباف و پزشکیان میتواند همپوشانی نسبی داشته باشد.
حالا میرسیم به فرضیه دوم یعنی کنار رفتن جلیلی به نفع قالیباف. در این صورت بیتردید هیچ رأیی به پزشکیان اضافه نمیشد و اکثر قریب به اتفاق آراء جلیلی به سبد قالیباف اضافه میشد و حتی اگر بدنه حامی پایداریها یعنی همان حامیان جلیلی راضی به حمایت از قالیباف نمیشدند، رأی سفید در صندوق میانداختند تا هم به زعم خود به تکلیف شرعیشان عمل کرده باشند و هم آنکه رأیی به هیچ از نامزدها نداده باشند، اما در هر صورت رأی آنها به نفع پزشکیان نمیشد.
حالت سوم هم همانی است که رخ داد یعنی حضور توأمان قالیباف و جلیلی در انتخابات که باعث شکست اصولگرایان شد.
حالا بدنه اصلی اصولگرایی نقدهای تندی علیه جلیلی مطرح میکند مبنی بر اینکه اگر جلیلی کنار میرفت شانس قالیباف برای پیروزی در انتخابات میتوانست بالا برود و حتی برخی میگویند که قالیباف میتوانست در دور اول برنده انتخابات شود.
کار تا جایی پیش رفت که گویا برخی مقامات با جلیلی تماس میگیرند و از او میخواهند که به نفع قالیباف کنار برود اما او بعد از آنکه مدتی، جواب هیچ تماسی را نمیدهد، نهایتا به توصیه نزدیکانش به مشهد می رود؛ جلیلی در آنجا نیز پس از شرکت در یک جلسه چندنفره، باز هم حاضر به کناره گیری نمی شود؛ این در حالی است که در جلسه برای او اثبات شد که قالیباف در رقابتِ دونفره با پزشکیان، توان رایآوری بیشتری نسبت به جلیلی دارد.
به هر روی اکنون اصولگرایان به استثنای طیف پایداریها جلیلی را برهمزننده اتحاد اصولگرایان میدانند و حتی برخی این رفتار جلیلی را مقایسه میکنند با تکروی پایداریها در هر انتخابات مجلس که تا آخرین لحظه بر ارائه لیست مستقل اصرار میکردند و تنها زمانی راضی به ائتلاف میشدند که سهم حداکثری از لیست اجماعی دریافت کرده باشند. حالا هم جلیلی متهم میشود که به دلیل حب ریاستجمهوری مانع پیروزی اصولگرایان شد تا جایی که در همین مناظرههای انتخاباتی اخیر مصطفی پورمحمدی خطاب به جلیلی گفت که تو سالهاست برای ریاستجمهوری زنبیل گذاشتهای!
دیدگاه تان را بنویسید