به نقل از دیگران؛
در پساوفاق چه کنیم؟
فرهیختگان نوشت: برای تداوم وفاق در عرصه اجرای حکمرانی باید ایدههایی مشخصتر، واضحتر، عملیاتیتر و مصداقیتر داشت. بدون چنین ایدههایی، هیچ امکان جدی برای ایجاد توافق و وفاق وجود نخواهد داشت
نامه نیوز - شعار پزشکیان از آغازین لحظات تبلیغات انتخابات و بعد از انتخاب نهایی، تاکید بر وفاق ملی بهویژه در سطح نظام حکمرانی بود. او با آسیبشناسی درست از تضاد و بعضا تناقضهای درونی نظام حکمرانی، این وضعیت را مانع اصلی رسیدن به اهداف و مصادیق اصلی توسعه میدانست. دعواهایی که منابع درونی را هدر میدهد و ظرفیتهای پیشرو را میسوزاند. اما مشکل این هدفگذاری پزشکیان از جایی شروع میشود که بپرسیم وفاق حول چه محوری؟
در سطح مسالهشناسی، یک فهم دقیق و درست وجود دارد که میتوان برای نشان دادن عمق آن چه در نظام حکمرانی و چه در درون جامعه، صدها صفحه متن نوشت و شواهد را مرور کرد. اما وقتی به عرصه ایجاب میرسیم، ایده چندان واقعیای وجود ندارد. باید فهم کرد وفاق به معنای جریانی از توافق بین کنشگران در یک مجموعه از مسائل است. ایجاد توافق هم نیاز به پایههای اولیه مورد تایید از طرفین دارد. یعنی گروههای دخیل باید بر سر یکسری مسائل کلی با هم شباهت نظر داشته باشند و بعد براساس گفتوگوی بیشتر، دایره این شباهتهای نظری و فکری را گسترش دهند تا به راهحلی یکسان برای مشکلات و مسائل خود برسند و درواقع بر سر راهحلها توافق کنند. لذا توافق نیازمند هسته مرکزی از ایدههای مشابه و گزارههای منطبق با هم است. برای وفاق باید سطوح مختلفی از موارد مورد توافق را در نظر داشت. وفاق حتما نیاز به توافق در سطوح بسیار کلی و اساسی مانند اعتقاد به اسلام سیاسی و اصل نظام جمهوری اسلامی دارد. لذا در اینجا باید مروری خودآگاهانه توسط تمام کارگزاران نظام حکمرانی صورت گیرد. یعنی بهوضوح مرور شود که این قواعد کلان و کلی مورد تایید همگان است و موضوع از ابهام احتمالی خارج شود. البته وقتی موضوع از کارگزاران نظام خارج میشود، شاید نیاز به تغییر برخی مفاهیم برای رسیدن به توافقهای همهشمولتر و بزرگتر باشد. برای مثال به مفهوم «ایران قوی» که رهبر معظم انقلاب از مهر 1401 به میان آوردهاند، توجه کنید. این مفهوم فارغ از توافق در زمینه اصل اسلام سیاسی، به دنبال ایجاد وفاق اجتماعی کلان در میان آحاد جامعه است. چه جمهوری اسلامی را قبول داشته باشند و چه نداشته باشند، همه میتوانند بر قوی بودن ایران و نفع این قدرت (در تمامی عرصهها) برای همه شهروندان این کشور توافق کنند. وقتی چنین توافقی در سطح کارگزاران و توافقی با حدود محدودتر در سطح تمام شهروندان ایجاد شد، تازه بحث بر سر مصادیق و راهحلهای ایران قوی هم شروع خواهد شد. جمهوریت نظام هم دقیقا در همین نقطه خود را نمایان میسازد؛ چراکه مردم درنهایت تصمیم میگیرند از بین مصادیق و راهحلهای مختلف برای رسیدن به ایران قوی، یکی را انتخاب کنند و دیگر موارد را کنار بگذارند. اسلامیت هم قبل از آن، کلیت صالح بودن گزینههای حاضر در رقابت انتخاباتی را تایید کرده است. اینجا یکی از مشکلات نظام انتخاباتی و غیرحزبی کشور نمایان میشود. وضعیتی که به جای انتخاب از بین رویکردها، انتخاب افراد عموما بدون ایده مشخص در انتخابات رخ میدهد و حتی وضعیت وخیمتر هم میشود؛ چراکه انتخابات به جای انتخاب یک طرف، به عدم انتخاب و نه گفتن به طرف دیگر تبدیل میشود و اساسا جنبه سلبی پیدا میکند.
حال اگر از این مشکلات ریشهدار عبور کنیم، به این سوال برمیگردیم که وفاق باید حول چه چیزی صورت گیرد. آن هم زمانی که رئیسجمهور منتخب در عمل نشان داده به دنبال این وفاق است و مجلس هم در یک همراهی کمسابقه، این رویکرد را تایید کرده است. برای تداوم وفاق در عرصه اجرای حکمرانی باید ایدههایی مشخصتر، واضحتر، عملیاتیتر و مصداقیتر داشت. بدون چنین ایدههایی، هیچ امکان جدی برای ایجاد توافق و وفاق وجود نخواهد داشت؛ چراکه توافق گرچه در سطوح انتزاعیتر مثل ایران قوی رخ داده است اما در سطوح اجرایی انجام نشده و بستر اختلافات بعدی خواهد بود. درواقع خطر اصلی این است که فضای مثبت کنونی در عرصه حاکمیت که این روزها بین مجلس و دولت خود را بروز داده، به سرعت در عرصه عمل تمام شود و حتی خود را به بگومگوی سیاسی یا حتی مخاصمه بدهد. آنچه امروز وجود دارد، امری مبتنیبر «اجرا در دولتداری» نیست و تفاوت در مشی اجرایی حتما منجر به بروز اختلافات خواهد شد، مگر آنکه توافق واقعا رخ داده باشد و مصادیقی مشخص را شامل شود. احتمالا تاکید دکتر پزشکیان بر «اسناد بالادستی» و «برنامه هفتم توسعه» به معنای همین سطح از توافق در نظر ایشان است. اما باید دقت داشت که این موارد هم به دلایل مختلفی نمیتواند محور وفاق باشد؛ چراکه بیشتر از جنس اهداف است تا شیوه اجرا. مصوبهای مربوط به دولت و مجلس قبل است و از همه مهمتر، شامل یک رویکرد یا یک کل واحد نیست. لذا توافق حتی بر سر اجرای کامل برنامه هفتم گرچه مفید و ارزشمند است اما کافی نیست. آنچه باید موضوع توافق قرار گیرد امری متفاوت است.
رویکرد حکمرانی مانند آنچه در برخی اصطلاحات مربوط به سیاستگذاری استفاده میشود، یکی از اجزای بسیار لازم برای قرار گرفتن در مرکز امر وفاق است. اینکه دولت پزشکیان، دولتی با رویکرد چپ میانه است یا چپ توسعهگرا یا دولت رفاهی است با برخی قواعد و... باید مورد بحث و بیان واضح ایشان و اعضای دولتشان قرار گیرد. تازه در آن نقطه است که میتوان از گفتوگو برای وفاق سخن گفت. آنجاست که میتوان یک نخ تسبیح برای دولت پزشکیان پیدا کرد. آنجاست که میتوان نقد مبتنیبر قواعد پیشگفته خود آقای پزشکیان از دولتشان را آغاز کرد. بدون اینها باید انتظار داشت که در اولین شکستهای محتمل دولت پزشکیان، نشانههای افتراق و جدایی از این فضای وفاقآمیز رخ دهد؛ چراکه در وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران اکنون، اصل بر تخالف است و نه وفاق و طرفهای مختلف به دنبال تکثر و مرزبندی خواهند رفت. حتی در درون دولت و اصلاحطلبان که در قدرت حضور دارند، هم این اصل کلی وجود دارد که «قدرت همیشه به دنبال تقسیم شدن است.» لذا حامیان دولت هم منطقا به سمت تخالف و خالصسازی قدرت حرکت خواهند کرد. از همین جهت وفاق نیازمند یک ایده مرکزی واحد و سپس پیروزی در اجرای بخشی از آن ایده است. نیاز نیست تمام ایده به پیروزی برسد، بلکه حتی بخشی از آن هم میتواند جامعه و نخبگان را قانع کند که ایده کار میکند ولو نیاز به زمان بیشتری داشته باشد. همین تصور، وفاق را ممکن خواهد ساخت.
فقر ایده و رویکرد، دست دولت برای نشان دادن توفیق در بخشی از مسیر را هم خواهد بست. یعنی امکان راضی نگه داشتن جامعه در این فرآیند مبتنیبر ایده را از بین برده و سرابی پیشروی مردم میگذارد که مشخص نیست اساسا چه خواهد بود. وقتی هدفی در پیش مشخص نشده باشد، همراهی عمومی و اجتماعی نیز ممکن نخواهد بود. وقتی هدف دارای یک رویکرد و فرآیند دارای سنجش مشخص نباشد هم همین اتفاق خواهد افتاد و همراهی و همگامی عمومی و نخبگانی، ناممکن خواهد بود. حضور برخی افراد دارای ایده در دولت کنونی مانند میدری، میتواند به این مساله پاسخ درست دهد. باید از پاسخ سیاسی به این مشکل پرهیز کرد و رویکرد حکمرانی را در آن جاری ساخت. این امر نیاز به دانشمندان سیاستگذاری، جامعهشناسی و مدیریت دارد تا بتوانند با کمک و نقشآفرینی مستقیم پزشکیان در آن، به این ساختار اساسی در ایده حکمرانی و رویکرد منتخب آن، دست یابند. ایده حکمرانی، شرایط را برای حرکت موفق دولت در ایجاد وفاق مهیا خواهد ساخت. باید بیشتر به ابعاد لازم در ایجاد این ایدههای حکمرانی پرداخت تا دولت محترم هم امکان بیشتری برای ایجاد آن داشته و مسیر راحتتری داشته باشد.
منبع: روزنامه فرهیختگان
دیدگاه تان را بنویسید