رویای آشفته نتانیاهو
به تازگی شاهد انتشار اخبار مختلف از اراضی اشغالی در مورد نیات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس برای مناطق شمالی نوار غزه که همجوار با فلسطین اشغالی هستند، بوده ایم.
به گزارش نامهنیوز، الف نوشت: به تازگی شاهد انتشار اخبار مختلف از اراضی اشغالی در مورد نیات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس برای مناطق شمالی نوار غزه که همجوار با فلسطین اشغالی هستند، بودهایم. در این راستا، روزنامه صهیونیستی "هاآرتص" به تازگی در گزارشی تاکید کرده که ارتش اسرائیل به فرمان نخست وزیر این رژیم سعی دارد کل مناطق شمالی نوار غزه را عاری از سکنه فلسطینی کند و زمینه را برای شهرک سازی و الحاق این منطقه به قلمرو اشغالی صهیونیستها فراهم کند.
چند ماه قبل نیز گمانه زنیهایی در این رابطه مطرح میشد با این حال، به نظر میرسد که اکنون این دستورکار به نحوی جدی مورد توجه نتانیاهو و افراطیون متحد وی در قدرت است. با این حال، حداقل به ۲ دلیل عمده، صهیونیستها با چالشهایی جدی در مسیر محقق کردن رویاهای آشفته خود برای شمال نوار غزه رو به رو هستند.
اولا، رژیم اشغالگر قدس در مورد تضعیف جنبش حماس و گروههای مقاومت فلسطین در نوار غزه به ساکنان فسلطنی اشغالی و البته افکار عمومی جهان دروغ میگوید. به اعتراف مقامها و برخی رسانههای غربی، جنبش حماس توانسته بخش قابل توجهی از گردانهای نظامی خود را در شمال نوار غزه احیا کند. مسالهای که یک چالش بزرگ برای رژیم صهیونیستی است.
در عین حال، اگر ادعاهای اسرائیل مبنی بر تضعیف حماس، واقعی و درست بود، باید از این رژیم پرسید که چرا قادر به آزادسازی اسرای خود که در بندِ حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی هستند، نیست؟ از سویی، چرا این رژیم در مذاکرات آتشبس با حضور میانجیگران بین المللی و البته جنبش حماس شرکت میکند و سعی دارد به توافقی مطلوب با مقاومت فلسطین برسد؟ توافقی که تاکنون به دلیل تاکیدات حماس بر حقوق ملت فلسطین و مقابله با زیاده خواهیهای صهیونیستها راه به جایی نبرده است.
بگذریم که برخی از چهرههای ارشد نظامی رژیم اشغالگر قدس نیز به صراحت تاکید دارند وضعیت صهیونیستها به قدری بحرانی است که در واقع این اسرائیل است که به توافق آتشبس در قالب جنگ غزه نیاز دارد نه حماس. حال در چنین شرایطی، اینکه اسرائیل تصور کند میدانی باز رو به روی آن قرار دارد و میتواند به راحتی شمال نوار غزه را نیز به قلمرو اشغالی خود الحاق کند، چندان واقعی بینانه به نظر نمیرسد.
نکته دوم اینکه رژیم اشغالگر قدس حتی قبل از آغاز جنگ غزه نیز با فشارهای جدی و گستردهای در محیط بینالمللی به دلیل توسعه دامنه شهرک سازیهای خود در اراضی فلسطینی رو به رو بود. حال اینکهاین رژیم اکنون بخواهد در نوار غزه دست به پیشروی و شهرکسازی بزند، موضوعی است که به هیچ عنوان از اعتبار و مشروعیت بین المللی برخوردار نیست و میتواند مقدمهای جهت تشدید فشارها علیه تل آویو باشد.
این مساله زمانی ماهیت جدی تری به خود میگیرد که توجه داشته باشیم در ماه دوازدهم جنگ غزه هستیم و تاکنون صهیونیستها بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی را به شهادت رسانده و یا موجب زخمی و مفقود شدن آنها شده اند. مسائلی که همه و همه اسرائیل را در ضعیف ترین موقعیت ممکن از منظر نگاه افکار عمومی بین المللی بهاین رژیم قرار داده اند. موقعیتی که فضا را برای انجام هر اقدامی از سوی این رژیم علیه ملت فلسطین تا حد زیادی محدود میکند و البته که در نوع خود فشارهای قابل ملاحظهای را به ویژه به متحدان غربی رژیم اشغالگر قدس وارد میکند.
بگذریم که اساسا دولت نتانیاهو که اکنون با سیلی از فشارهای داخلی، منطقهای و بین المللی رو به رو است و در عین حال، چالشهای امنیتی و اقتصادی و سیاسی علیهاین دولت در مدت اخیر به اوج رسیده اند، اساسا در موقعیتی نیست و سرمایهای ندارد که بتواند دستورکارهای مطلوب خود را در شمال نوار غزه پیاده سازی کند.
دیدگاه تان را بنویسید