بازگشت کنسرسیوم غنیسازی؛ گامی بهسوی حل بحران یا سناریویی تازه؟
این روزها پیرامون پرونده هسته ای ایران بیش از هر اصطلاح دیگری ، کنسرسیوم غنی سازی به گوش می رسد . عبارتی که به نظر می رسد می تواند در میان دعوای پر چالش امروز ایران و آمریکا گره های کور را باز کند و توافقی را که در زمان هایی خیلی نزدیک و در مقاطعی خیلی دور به نظر می رسد، به نتیجه برساند .

روزنامه خراسان نوشت: به نظر می رسد با دو مدل کنسرسیومی مواجه هستیم؛ اول غنی سازی در خاک ایران و دوم غنی سازی در خارج از خاک ایران. آنچه مسلم است ایران، مشکل اصولی و کلی با ایجاد کنسرسیوم غنی سازی ندارد اما تاکید می کند که مرکز غنی سازی در این کنسرسیوم باید در داخل خاک کشورمان باشد .
در این صورت ایران می تواند در مشارکت با کشورهای منطقه همچون عربستان و امارات که به تازگی به سمت صنعت هسته ای رفته اند و حتی کشورهای پیشرفته همچون اروپایی ها و آمریکا و روسیه و چین ، این کنسرسیوم را تشکیل دهد . در چنین وضعیتی غنی سازی در خاک ایران که مهم ترین خط قرمز تهران است، حفظ خواهد شد و تاسیسات برچیده نخواهد شد .
در این صورت کشورهای مشارکت کننده نیز می توانند ناظر و همکار در تولید مواد غنی شده از مرحله معدن تا مصرف و دفن زباله اتمی باشند و حتی به صورت یک ذی نفع فعال برای استفاده های خودشان از این تولیدات استفاده کنند . با این حال این حالت موانع و مشکلاتی هم دارد که باید در نظر گرفت؛ از جمله این که حضور کارشناسان کشورهای ذی نفع می تواند احتمال جاسوسی را بالا ببرد.
از سوی دیگر هرگونه توافقی میان آمریکا و ایران در خصوص چنین کنسرسیومی طبق قانون INARA در آمریکا باید به تایید کنگره برسد که می تواند چالش بزرگی باشد. همچنین دوره زمانی فعالیت این کنسرسیوم هم مهم است و به نظر می رسد ایران مایل نباشد که بدون بندهای غروب آفتاب این توافق به امضا برسد.
اما مدل مطلوب طرف آمریکایی مدلی است که کنسرسیوم غنی سازی در شرایطی تشکیل شود که مرکز غنی سازی در خارج از خاک ایران شکل بگیرد . در چنین شرایطی به نظر می رسد کنسرسیوم می تواند با شراکت ایران و اعراب و آمریکا و اروپا و... در قزاقستان یا روسیه یا عمان ، کار غنی سازی را انجام دهد و مواد تولید شده برای نیازهای ایران به خاک کشورمان منتقل شود. این شرایط می تواند برای آمریکایی ها و غرب اطمینان ساز باشد. با این حال چنین موضوعی از خط قرمز ایران در غنی سازی داخل کشور فاصله دارد و می تواند خطرناک باشد . تجربه گذشته در خصوص تامین مواد غنی شده ۲۰درصد برای رآکتور تهران و بدعهدی غرب در تامین آن و نیز دبه کردن در مورد قرارداد انتقال مواد به ترکیه و برزیل در سال ۲۰۱۰ و خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ نمونه هایی است که نگاه تهران را کاملا شک آلود کرده است . ضمن این که احتمالا در این طرح ایران باید تاسیسات غنی سازی خود را برچیند؛ در حالی که تهران به موضوع غنی سازی خود علاوه بر نیازهای داخلی نگاه اقتدارآمیز و بازدارندگی هم دارد و طرح کنسرسیوم خارج از ایران این توان را هم از کشورمان خواهد گرفت.
در مجموع به نظر می رسد آنچه فراتر از همه این ها اهمیت دارد این است که هر نوع کنسرسیومی باید نقش مکمل را در صنعت هسته ای ایران داشته باشد و نه جایگزین . حفظ توانمندی بومی ایران و استمرار حداقل غنی سازی (۳.۶۷درصد) ضروری است. برای همین هم ایران باید رفع موثر تحریم ها و دریافت تضمین های قوی برای عدم بدعهدی های تجربه شده را مطالبه کند . برای رسیدن به این شرایط مسیر سخت و پیچیده ای در ادامه وجود دارد و طرف مقابل نیز از همه ابزارهای چماق و هویچ گونه خود استفاده می کند . تیم دیپلماتیک ایران البته که نباید همچون روزهای گذشته مقهور چنین بازی هایی شود.
منبع: خراسان
دیدگاه تان را بنویسید