هتتریک آقای اژهای
سه اقدام پیاپی و بیتعارف اژهای نشان داد عدالت، اگر ارادهای در کار باشد، میتواند از سایهروشنهای قدرت عبور کند و به جایگاه اصلیاش در متن ساختار نظام بازگردد.

در حالی که افکار عمومی زیر شدیدترین عملیات روانی رسانههای معاند و دشمنان ایران قرار دارد،عملیاتی که هدف اصلیاش القای فساد ساختاری درنظام جمهوری اسلامی است، غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضاییه، بیاعتنا به ملاحظات محفلی و مصلحتسنجیهای مرسوم، مسیر اجرای عدالت را با صراحت و شجاعت طی کرد. سه اقدام پیاپی و بیتعارف او نشان داد عدالت، اگر ارادهای در کار باشد، میتواند از سایهروشنهای قدرت عبور کند و به جایگاه اصلیاش در متن ساختار نظام بازگردد. این رویکرد برای کل حاکمیت پیام روشنی دارد: دوران مصونیت خواص، حتی اگر در لباس قضا یا روحانیت باشند، گذشته است.نخستین گام مهم، ورود بیتعارف به پرونده فساد مالی شرکت چای دبش بود، شرکتی که به واسطه روابط پشتپرده با بخشی از بدنه دولت، از رانتهای خاص بهرهمند شده بود. اما قوه قضاییه با ایستادن در برابر این شبکه فساد و بازداشت برخی چهرههای اقتصادی و مرتبط با دولت، این پیام را به جامعه مخابره کرد که در اجرای عدالت، میز ومنصب وارتباط سیاسی، نه تنها سپرمحافظ نیست، بلکه گاه بار گناه را سنگینتر میکند.
گام دوم، اما شاید از منظر نهادی اهمیت دوچندانی داشت، برکناری محمد مصدق، مشاوررئیس ومعاون اول رئیس قوه قضاییه، آن هم به دلیل تخلفات فرزندش. این اقدام نمادین و مهم، حامل یک پیام شفاف بود که نشان می داد نهتنها فساد و تخلف اقتصادی قابل اغماض نیست، بلکه حتی تخلف نزدیکان مسئولان عالیرتبه نیز میتواند به قیمت کنار گذاشته شدن آنها تمام شود. این تصمیم، دستگاه قضایی را از درون پالایش داد و تراز آن را درافکار عمومی بالا برد.
و سومین ضربه از این "هتتریک عدالت"، همان است که این روزها تیتر رسانهها شده یعنی برخورد قاطع با بستگان آیتا... صدیقی، امام جمعه موقت تهران، شخصیتی که سالها درصفوف نخست نمازجمعه وتریبونهای رسمی نظام حضور داشته است. اما این جایگاه معنوی وسیاسی نیزمانع از اجرای قانون نشد.این اقدام قضایی، اگرچه پرهزینه بهنظر میرسید، اما درمیدان اعتماد عمومی، سودی بلندمدت و بنیادین برای نظام در پی خواهد داشت.
در مجموع، این سه اقدام، یک واقعیت مهم را احیا کرد: اعتماد عمومی، نه با شعار، بلکه با عمل بازسازی میشود. مردمی که سالهاست به دلیل برخی مصلحت اندیشی های اشتباه و روابط درهمتنیده، نسبت به نهادها بیاعتماد شدهاند، حالا بارقهای از امید دردلشان جوانه زده است. اگرقوه قضاییه بتواند این مسیر را با همین صراحت، استمرار ببخشد، قطعا بخشی از بحران اعتماد عمومی حل خواهد شد. محسنیاژهای، درسکوتی صبورانه و بدون سروصدای تبلیغاتی، مسیری را گشوده که میتواند به یکی ازنقاط عطف دوره تحول درقوه قضاییه بدل شود و«عدالت» به عنوان یک اصل زنده، قابل لمس و محترم، به حافظه مردم بازگردد.
منبع: خراسان
دیدگاه تان را بنویسید