اتحاد ایران و روسیه فروپاشید؟ / ادعای رسانه انگلیسی درباره شکاف در محور تهران-مسکو
یک رسانه انگلیسی با این ادعا که «روابط استراتژیک ایران و روسیه در حال فروپاشی است» نوشت: مقامات روس شاید از حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران غافلگیر شدند، اما پوتین هیچگاه قصدی برای حمایت نظامی از تهران نداشت.

وبسایت خبری و تحلیلی بریتانیایی آنهرد (Unherd) طی گزارشی مدعی شده که روابط ایران و روسیه که روزی بهعنوان پایههای نظم چندقطبی نوظهور شناخته میشد، به دلیل بیاعتمادی متقابل و تضاد منافع، بهشدت تضعیف شده است؛ این شکست، نشاندهنده ناپایداری نظم جهانی چندقطبی است که به جای همکاری، بر پایه اختلافات و رقابتهای نامنظم شکل گرفته است.
در این گزارش آمده است: ده سال پیش، تحلیلگران از روسیه و ایران بهعنوان «زوج قدرتمند نوظهور» در سیاست جهانی یاد میکردند؛ دو کشوری که با هم میتوانستند «نظم چندقطبی» جدیدی را جایگزین سلطه آمریکا پس از جنگ سرد، کنند. کشورهای در حال توسعه با اشتیاق، پایان یافتن «نظم بینالمللی مبتنی بر قواعد» (که برای بسیاری کنایه از اعمال یکجانبه قدرت توسط واشنگتن بود) را انتظار میکشیدند.
این رسانه با بیان اینکه «پس از جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، روابط تهران و مسکو به ظاهر عمیقتر شد» ادعا کرده که ایران هزاران پهپاد شناسایی برای کمک به عملیات هوایی روسیه علیه کییف فرستاده است. (لازم به ذکر است که ایران بارها ادعاهایی از این دست را تکذیب کرده و موضوع پهپاد دادن به روسیه را بیاساس خوانده است.)
حمله آمریکا به ایران، نقطه عطف در روابط ایران و روسیه
«آنهرد» با اشاره به گسترده روابط اقتصادی ایران و روسیه، نوشت: تهران به گروه بریکس (BRICS) پیوست و در ژانویه گذشته، روسای جمهور پوتین و پزشکیان «پیمان همکاری استراتژیک جامع» امضا کردند. تحلیلگران این تحولات را نشانهای از تعهد مشترک دو کشور به ساخت نظم چندقطبی میدانستند؛ نظمی که با پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۵، به نظر میرسید بدون مانع از سوی واشنگتن رشد کند.
این وبسایت انگلیسی با ادعای تضعیف روابط ایران و روسیه ، نوشت: در این میان دو اتفاق پایههای اتحاد مسکو و تهران را لرزاند:
۱. بیتفاوتی پوتین به حملات اسرائیل و آمریکا علیه ایران
۲. افشای اسناد محرمانه روسیه که از عملیات وسیع جاسوسی و بیاعتمادی عمیق میان دو کشور حکایت داشت
در ادامه این گزاش آمده است: مقامات روس شاید از حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران غافلگیر شدند، اما پوتین هیچگاه قصدی برای حمایت نظامی از تهران نداشت. ارتش روسیه از جنگ فرسایشی در اوکراین به شدت آسیب دیده است و از سوی دیگر، پوتین همواره از تحریک اسرائیل، که جمعیت بزرگی از روسزبانها را در خود جای داده، پرهیز کرده است. همچنین با رشد ظرفیت تولید نظامی در داخل روسیه، وابستگی این کشور به فناوری پهپادی ایران کاهش یافته است. حتی اگر توان نظامی برای کمک وجود داشت، پوتین دلیلی برای ورود مستقیم به بحران ایران نمیدید.
اگرچه مقامات دو کشور در نشستهای خبری سخنان مهمی بیان میکنند، از جمله تهدید مبهم دیمیتری مدودف به ارسال سلاح هستهای به ایران که سریعا هم پس گرفته شد، اما این تعهدها، در نهایت چیزی بیش از آرزو و شعار نبودهاند.
این رسانه انگلیسی در ادامه شرایط را برای تقویت روابط ایران و چین مناسب ارزیابی کرده و در تحلیل خود نوشته است: اتحاد کشورهایی که نه دیدگاه مشترکی دارند و نه قدرت یا ارادهای برای حمایت نظامی از یکدیگر سست است و در این فضای شکننده، قدرتهایی مانند چین، که رابطهاش با روسیه و ایران صرفا از روی منفعت است، به راحتی میتوانند دست بالا را داشته باشند.
چشم انداز تغییر در نظم جهانی
«آنهرد» با تاکید بر یانیکه «ایجاد نظم چندقطبی، از آغاز حکومت پوتین، هسته مرکزی سیاست خارجی او بوده است» نوشت: در ژانویه سال ۲۰۰۰، «مفهوم امنیت ملی جدید» روسیه، که پس از بمباران کوزوو توسط ناتو منتشر شد، استفاده آمریکا از قدرت نظامی را محکوم کرد. پوتین بارها به این موضوع بازگشته است. او در سال ۲۰۰۷ گفت: یک کشور (که مشخصا آمریکا است) از همه مرزهای ملی عبور کرده است. او در سال ۲۰۲۲ نیز اعلام کرد که نظم چندقطبی، وسیلهای برای جبران ظلمهایی است که غرب بر کشورهای دیگر روا داشته: برای پس گرفتن سهم عادلانهشان از ثروت.
نویسنده این مقاله با اشاره به اینکه «اما این چشمانداز از نظم جهانی، بر پایه همکاری و توافق نیست؛ بلکه بر پایه خشم، تحقیر و احساس بیعدالتی استوار است» نوشته است: در واقع، ایران هم پروژه چندقطبی را نه بر اساس ارزشهای مشترک، بلکه در چارچوب «واقعگرایی سیاسی» (realpolitik) دنبال میکند. اشتراک نظر تهران و مسکو تنها تا زمانی برقرار است که پای مخالفت با سلطه آمریکا در میان باشد. اما اینکه چه کسی و چگونه باید در نظم جدید تعیینکننده باشد، نامشخص است، زیرا صحبت درباره آن، پای اختلافات بنیادی را به میان میکشد چراکه در ابتدا ایران یک حکومت دینی و شدیدا یهودستیز است و روسیه، ساختاری قومی-ملیگرا دارد که رویای احیای تمدن اورآسیایی در قلمرو شوروی سابق را دنبال میکند. در چنین اختلافات بنیادینی، «رنج مشترک» نمیتواند جایگزین منافع مشترک بلندمدت شود یا اختلافات را حل کند.
وی افزوده است: پوتین ممکن است حملات به ایران را «غیرقابلتوجیه» بداند، و مدودف در فضای مجازی غوغا کند، اما اینها در عمل به حمایت واقعی منجر نخواهد شد. از سوی دیگر، ایران هم ممکن است پهپادهایی به روسیه بفرستد تا در جنگی دور در اوکراین به آن کمک کند، اما اگر رژیم پوتین واقعا در خطر باشد، هیچ اقدامی فراتر از بیانیه نخواهد کرد.
همین را در سال ۲۰۲۳ دیدیم، وقتی یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، به سمت مسکو حرکت کرد (تنها تهدید واقعی علیه حکومت پوتین در دو دهه اخیر) و ایران فقط با صدور بیانیهای آن را بخشی از «جنگ شناختی غرب» دانست.
آشفتگیهای اخیر نشان میدهد که «نظم چندقطبی» در عمل یعنی چه: نوسانات و بحرانهای مداوم و پیشبینیناپذیر. اسرائیل ایران را تحریک میکند؛ ایران واکنش نشان میدهد؛ آمریکا وارد عمل میشود. هر حرکت، واکنشی ناگهانی و بدون راهبرد مشخص است که فقط بر بیثباتی میافزاید.
نظم چندقطبی عدالت میآورد یا آشوب؟
این رسانه انگلیسی در پایان نوشته است: سیاست مبتنی بر خشم، فقط خشم بیشتری به دنبال دارد. با افول نفوذ آمریکا در دوران ترامپ و رفتارهای خودویرانگرانه او، بیاعتمادی میان شرکایی مانند روسیه و ایران احتمالا بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر، مرزهای ژئوپلیتیک در حال فروپاشی است؛ جنگها با فناوریهای نوین مانند پهپاد و حملات ترکیبی بازتعریف شدهاند؛ و فشارها مدام افزایش مییابند.
دوران چندقطبی نه تنها نوید ثبات یا عدالت نمیدهد، بلکه حامل آشوب بیشتر، بیاعتمادی عمیقتر و ترس همیشگی است. اگر مسکو از دخالت آمریکا در ایران یا افشای عملیات جاسوسی ایران شوکه شده، نباید باشد؛ این وقایع، بازتاب همان نظمی هستند که پوتین طی ۲۵ سال گذشته در پی ساختنش بوده است. قدرت روسیه و شخص پوتین در این جهان همواره رو به افول خواهد بود و سلطهاش بر «خارج نزدیک» همیشه محدود به ترس از حمله از هر سو خواهد ماند.
منبع: رویداد 24
دیدگاه تان را بنویسید