کد خبر: 760606
تاریخ انتشار :

پاسخ تند اطلاعات به تندروها: اکثریت مردم پشت پزشکیان ایستاده‌اند!

هنوز از شرایط سخت و بحرانی که اوج آن در جنگ و مقاومت ۱۲ روزه نمود یافت، خارج نشده ایم. با این حال برخی، فرصت را مغتنم جسته تا نانشان را به روغن تفرقه چرب کنند و اندیشه وحدت و طریقتِ وفاق را نابود نمایند. برای آنان زدنِ گردن این جریان بهترین کار است. پس مستقیم به سراغ رئیس جمهور پزشکیان رفته و او را هدف قرار داده اند.

پاسخ تند اطلاعات به تندروها: اکثریت مردم پشت پزشکیان ایستاده‌اند!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

روزنامه اطلاعات نوشت: یک عضو شورای شهر رشت دست به دامن نتانیاهو شده و در شبکه اجتماعی توصیه کرده که چرا اسرائیل لطف نمی کند و همچون شهید رئیسی، پزشکیان را نیز به شهادت نمی رساند! و بعد هم رندانه و تفرقه اندازانه افزوده بود که: چرا یک اصلاح طلب در حمله صهیونیستها شهید نشده است؟!! عجبا که این غفلت زده فکر می کند سرداران شهید و گرامی مملکت، ربطی به او و نوگلان تازه انقلابی چون ایشان دارند که دیکته های استادان پشت پرده را می نویسند تا تشنگان قدرت بتوانند تست بزنند و معیارسنجی کنند. 

قیقت آن است که ما هنوز در زمان جنگ هستیم و تضعیف دولت تکلیف روشنی دارد؛ بازی در جبهه دشمن است و همکاری با ستون پنجم. نمی گویم فضا را گردآلود و خصومت زده سازیم، اما در ایران فقط یک دولت در کار است که منتخب ملت و مورد تایید رهبری است و بقیه کاسبان و شکست خوردگان و طمعکارانی هستند که می شناسیم و نام نمی بریم. پس مماشاتی در کار نخواهد بود و اگر نایرۀ جنگ دوباره درگیرد باید سخت مراقب این جریان و اهداف آن بود.

یک نمونه جالبتر از این، سخنان تکان دهنده ابوالفضل ظهره‌وند نماینده گلچین شده مجلس است که از جمله فرموده اند "من کارشناسم و تحلیل می‌دهم و اتفاقا حضرت آقا به نظر کارشناسی توجه دارند" و به این وسیله هم شخصاً خود را منتسب رهبری فرض کرده و هم تحلیلگر و کارشناس خودخوانده و مورد توجه رهبری قلمداد فرموده و دانسته یا ندانسته خود را تا بدان مقام برکشیده است.

او خود را در غیاب فرماندهان شهید، مشاور و نصیحت گوی آن بزرگان می خواند که پیشگویی کرده بود، ولی متاسفانه فرماندهان بزرگ و شهید در اثر بی کفایتی رئیس جمهور و دولتیان شهید شدند و به حرف ظهره وند و دوستانش گوش ندادند.

نمونه ادعاهای ایشان در اندرز و هشدار به فرماندهان را بخوانیم: «قبل از شهادت فرماندهان در جلسه‌ای که خدمتشان بودیم، همه‌ی هشدارها را دادیم......قبل از شروع جنگ فرماندهان را زدند؛ یعنی از درون زدند... غیر از کودتا چه می‌شود گفت؟»

گزیده دیگری از سخنان ایشان چنین است:  «... دولت فعلی تا پایان کارش می‌خواهد کار جمهوری اسلامی را تمام ‌کند... بحث بر سر براندازی از درون است...با شنیدن صحبت‌های آقای پزشکیان وحشت کردم؛ ایشان فاقد حداقل صلاحیت برای این پست است.

حرف‌های تخت‌روانچی را آقای پزشکیان تکرار کرد که شرط مذاکره این است که در حین آن حمله نشود؛ یعنی بعد از مذاکره حمله کنید! یعنی استیصال برای تسلیم! صحبت‌های آقای پزشکیان با کجای قانون اساسی می‌خواند؟

به این نتیجه رسیده‌ام که کارویژه‌ی این دولت بستن پرونده انقلاب اسلامی است.می‌گویند مجلس استیضاح کند، اکثریت مجلس در وفاق با دولت هستند. باید علیه کودتا، کودتا کرد. با وجود اینها، بعد از هر مذاکره، جنگ خواهد شد...اینها با موجودیت ایران بازی می‌کنند... کودتا چیزی غیر از این است؟! ...اینها از فرماندهان و رهبری رد شده‌اند...»

این سخنان را از آن جهت نقل کردیم که حساسیت فضای پیش رو را گوشزد کنیم. این سخنان روی پرده، حتما پشت پرده ای گسترده دارد. افراط و تفریط و میدان دادن به جریانهای تندرو ممکن است کار دست همه بدهد.

ازقضا در اولین روزهای مخاصمه، سران قوا و شخص مسعود پزشکیان در جلسه ای مهم هدف حمله جنایتکاران صهیونی قرار گرفتند که به لطف الهی در امان ماندند و کشور از مدیریت ایشان بهره مند شد.

دولت پزشکیان به شهادت دوست و دشمن، تا این لحظه بسیار کوشیده و فراتر از انتظار کوشیده تا امنیت و نیازهای مملکت، مردم و قشون نظامی را برای مقاومت و پاسخگویی به دشمن آماده سازد. از مروت و شرافت به دور است چنین پندارها، چنین گفتارها، چنین سنگ بر راه افکندن...

ایران، سرزمین بزرگ و سترگ ما، مادر کهنسال و مهربان ما، دولتها و سلسله ها و حکومتها دیده و قصه های تلخ و شیرین فراوان در سینه دارد. این خاک پر است از مردان جنگاور و زنان دلسوخته...؛ اما در گوشه و کنار، داستان خیانت و خدعه و نیرنگ و فرار و دورویی هم کم نیست.

ایرانیان در پیروزی و شکست سربلند بوده و به تاریخ بازگشته و درس داده اند. اما کمتر سرافکندگی و زشتکاری در کارنامه داشته اند. این مقاومت بزرگ ۱۲روزه در برابر ایالات متحده - به مثابه ابرقدرت قرن - و مستعمره منطقه ای آن رژیم صهیونیستی، به راستی از هر جهت مایه سربلندی و افتخار بود. دولت پزشکیان و ملت ایران هیچ کم نگذاشتند و همه را شگفت زده کردند.

جماعتی از این شگفتی عصبانی هستند و می خواهند دوباره روایت دژم و ناخوش بگویند و اشعار سست و ناتندرست خود را به جای شعر فردوسی، غزل حافظ و سعدی، یا سرودهای محبوب ملت جا بزنند. 

مردم در کنار دولتی که خود برگزیده اند همچنان ایستاده اند.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما