چگونه اسرائیل قربانیان را شناسایی میکند؟ از اسطوخودوس تا «بابا کجاست»!
جنگ اسرائیل علیه غزه یادآور آشکاری از شکست کامل تمام سازوکارهای موجود سازمان ملل متحد است. گزارش جدید "آلبانیز" یک گام فراتر میرود و این بار از کل بشریت میخواهد که موضعی اخلاقی اتخاذ کنند و با کسانی که نسل زدایی صورت گرفته توسط اسرائیل را ممکن ساختهاند، مقابله کنند.

گزارش "فرانچسکا آلبانیز" گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در فلسطین اشغالی، شاهدی بر مفهوم بیان حقیقت به قدرت است. این "قدرت" صرفاً توسط اسرائیل یا حتی ایالات متحده تجسم نیافته، بلکه توسط جامعه بینالمللی که ارتباط جمعی آنان به طرز غم انگیزی نتوانسته مانع نسل زدایی جاری در غزه شود، تجسم یافته است.
تازهترین گزارش او با عنوان "از اقتصاد اشغال تا اقتصاد نسل زدایی" که هفته گذشته به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه شد، نشاندهنده یک مداخله تکان دهنده است. در آن گزارش با قاطعیت از شرکتهایی نام برده شده که نه تنها به اسرائیل اجازه دادهاند جنگ و نسل زدایی خود علیه فلسطینیان را ادامه دهد، بلکه با کسانی که در مواجهه با این وحشت آشکار سکوت کردهاند نیز مقابله میکند.
"اقتصاد نسل زدایی" نوشته شده توسط "آلبانیز" چیزی فراتر از یک تمرین دانشگاهی یا یک بیانیه اخلاقی صرف در جهانی است که وجدان جمعی آن به طرز وحشیانهای در غزه مورد آزمایش قرار میگیرد. این گزارش به دلایل متعدد و به هم پیوستهای قابل توجه است. نکته مهم این است که آن گزارش مسیرهای عملی برای پاسخگویی ارائه میدهد که فراتر از لفاظیهای دیپلماتیک و حقوقی است. هم چنین، آن گزارش رویکردی بدیع به حقوق بینالملل ارائه میدهد و آن را نه به عنوان یک اقدام متعادلکننده سیاسی ظریف، بلکه به عنوان ابزاری قدرتمند برای مقابله با همدستی در جنایات جنگی و افشای شکستهای عمیق سازوکارهای بینالمللی موجود در غزه قرار میدهد.
اهمیت گزارش "آلبانیز" در چیست؟
برای درک اهمیت این گزارش، که کیفرخواستی قاطع علیه دخالت مستقیم شرکتها، نه تنها در نسل زدایی مداوم توسط اسرائیل در غزه، بلکه در کل پروژه شهرکسازی-استعماری اسرائیل محسوب میشود، بستر و زمینهای حیاتی وجود دارد.
آن گزارش به دلایل متعددی اهمیت دارد. در فوریه ۲۰۲۰ میلادی پس از سالیان متمادی تاخیر، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد پایگاه دادهای را منتشر کرد که فهرستی از ۱۱۲ شرکت درگیر در فعالیتهای تجاری در شهرک نشینهای غیرقانونی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی را ارائه میداد. آن پایگاه داده، چندین غول شرکتی را به دلیل کمک به اسرائیل برای حفظ اشغال نظامی و آپارتاید خود افشا کرد.
این امر به ویژه با توجه به شکست مداوم سازمان ملل در مهار اسرائیل یا پاسخگو کردن کسانی که جنایات جنگی آن رژیم را در فلسطین مرتکب میشوند، بسیار تکاندهنده بود. انتشار آن پایگاه داده گامی مهم بود که به جوامع مدنی اجازه داد تا پیرامون مجموعهای خاص از اولویتها بسیج شوند و در نتیجه شرکتها و دولتهای منفرد را برای اتخاذ مواضع اخلاقی تحت فشار قرار دهند.
اثربخشی این استراتژی به وضوح از طریق واکنشهای اغراقآمیز و خشمگینانه ایالات متحده و اسرائیل آشکار شد. ایالات متحده اعلام کرد که این تلاشی از سوی شورای "بیاعتبار" "برای دامن زدن به انتقام جویی اقتصادی" است، در حالی که اسرائیل آن گزارش را "تسلیم شرمآور" در برابر فشار نامید.
با این وجود، جنگ اسرائیل علیه غزه، که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی آغاز شد، یادآوری آشکاری از شکست کامل همه سازوکارهای موجود سازمان ملل متحد در دستیابی به حتی کمترین انتظارات برای تغذیه یک جمعیت گرسنه در زمان نسل زدایی است. به طور قابل توجهی، این همان نتیجهگیری ارائه شده توسط "آنتونیو گوترش" دبیرکل سازمان ملل متحد بود که در سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی اظهار داشت که جهان "مردم غزه را ناامید کرده است".
این شکست ماهها ادامه یافت و با ناتوانی سازمان ملل متحد در مدیریت توزیع کمکها در نوار غزه برجسته شد، چرا که اسرائیل و ایالات متحده در عوض، بنیاد بشردوستانه غزه، یک دستگاه خشن و مزدور که هزاران فلسطینی را به شهادت رسانده و مجروح ساخته است، را به آن سپردند. البته شخص "آلبانیز" نیز پیش از این به نتیجه مشابهی رسیده بود، زمانی که در نوامبر ۲۰۲۳ میلادی، جامعه بینالمللی را به دلیل "شکست حماسی" در توقف جنگ مورد انتقاد قرار داد.
گزارش جدید "آلبانیز" یک گام فراتر میرود و این بار از کل بشریت میخواهد که موضعی اخلاقی اتخاذ کنند و با کسانی که نسل زدایی را ممکن ساختهاند، مقابله کنند. در بخشی از آن گزارش آمده است: "تلاشهای تجاری که امکان نابودی جان مردم بیگناه را فراهم میکنند و از آن سود میبرند، باید متوقف شوند" و به طور کنایهآمیزی خواستار آن شده است که "شرکتهای بزرگ باید از همدستی در نقض حقوق بشر و جنایات بینالمللی خودداری کنند یا در غیر این صورت پاسخگو باشند".
در آن گزارش، دستههای همدستی در نسل زدایی، به تولیدکنندگان سلاح، شرکتهای فناوری، شرکتهای ساختمانی و عمرانی، صنایع استخراجی و خدماتی، بانکها، صندوقهای بازنشستگی، بیمهها، دانشگاهها و خیریهها تقسیم شدهاند. دانش فنی، ماشینآلات و جمعآوری دادههای جمعی آنان به اسرائیل اجازه داده است تا به امروز جان بیش از ۵۷ هزار نفر را در غزه گرفته و ۱۳۴۰۰ را مجروح کند، در حالی که رژیم آپارتاید خود را در کرانه باختری نیز حفظ میکند.
آن چه گزارش آلبانیز سعی در انجام آن دارد، صرفا نام بردن و رسوا کردن شرکای نسل زدایی اسرائیل نیست، بلکه میخواهد به ما به عنوان جامعه مدنی بگوید که اکنون یک چارچوب مرجع جامع داریم که به ما امکان میدهد تصمیمات مسئولانهای اتخاذ کنیم و این غولهای شرکتی را تحت فشار قرار دهیم و پاسخگو نگه داریم.
آلبانیز با اشاره به افزایش شدید هزینههای نظامی اسرائیل که از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ میلادی به میزان ۶۵ درصد تخمین زده میشود و به ۴۶.۵ میلیارد دلار رسیده است، مینویسد: "نسل زدایی جاری یک سرمایهگذاری سودآور بوده است". بودجه نظامی به ظاهر بیپایان اسرائیل، حلقهای عجیب از پول است که در ابتدا توسط دولت ایالات متحده تأمین میشد، سپس از طریق شرکتهای آمریکایی دوباره به چرخه درآمد و در نتیجه ثروت را بین دولتها، سیاستمداران، شرکتها و پیمانکاران متعدد پخش میکند. با افزایش حسابهای بانکی، اجساد فلسطینیان بیشتری در سردخانهها و گورهای دسته جمعی انباشته میشوند یا در خیابانهای جبالیا و خان یونس پراکنده میشوند.
این جنون باید متوقف شود و از آنجایی که سازمان ملل قادر به متوقف کردن آن نیست، پس دولتها، سازمانهای جامعه مدنی و مردم عادی باید این کار را انجام دهند، زیرا جان فلسطینیان باید بسیار ارزشمندتر از سود و طمع شرکتها باشد.
مرگ مبتنی بر داده؛ ماشین جنگی هوش مصنوعی اسرائیل قربانیان فلسطینی را شناسایی میکند
تحقیقات تازه روزنامه اماراتی "نشنال" نگرانیهای جدی در مورد کشتار غیرنظامیان با حداقل نظارت انسانی و پرسشهایی در مورد "امتیاز دهی به اهداف مورد سوءظن فلسطینی" را آشکار میکند.
در بحبوحه ویرانی غزه بسیاری از فلسطینیان معتقدند که حضور هوش مصنوعی نامرئی و فراگیر وجود دارد که در حال تماشا، گوش دادن و منتظر ماندن برای هدف قرار دادن آنان است تا افراد موجود در فهرست هدف خود را از بین ببرد. سیستم هوش مصنوعی پیشرفته اسرائیل از ابزارهای عظیم جمع آوری دادهها استفاده کرده و افراد مظنون به اقدام علیه اسرائیل را فهرست بندی میکند. اسرائیل پس از شناسایی یک قربانی بالقوه توسط هوش مصنوعی، یک بررسی تصمیم ۲۰ ثانیهای معروف به TCT یا هدف محدود به زمان را اجرا میکند. این حملات علیه عوامل شناخته شده حماس انجام میشوند، اما غیرنظامیان را نیز درگیر میکنند.
آشنایی با سیستمهای هوش مصنوعی مورد استفاده اسرائیل
اسرائیل مجموعهای از سیستمهای هوش مصنوعی را اداره میکند که به طور معمول با سطح اطمینان ۸۰ درصد برای تایید یک هدف مشروع اجرا میشوند. سیستمهای هوش مصنوعی شناخته شده آن عبارتند از "لوندر" (اسطوخودوس) که به بانکهای داده حمله میکند تا تایید بالقوه هدف را به صورت درصد ایجاد کند. "گاسپل" (پیام خوش بشارت) که اهداف نظامی ثابت مانند تونلها را شناسایی میکند و "بابا کجاست"؟ که محاسبه میکند چه زمانی یک فرد در یک مکان خاص است.
جستجوی هدف به تشخیص چهره و ابزارهای دیگر، از جمله نقشهبرداری از راه رفتن فرد و بررسی متقابل هویتها، متکی است. مجموعه هدف شامل ۳۷۰۰۰ فلسطینی است که با عکسها، ویدئوها، شماره تلفنها و دادههای رسانههای اجتماعی خود در فضای مجازی حضور دارند و اطلاعات شان در سیستمها ثبت شدهاند.
جمع آوری دادهها توسط اسرائیل چگونه صورت میگیرد؟
غزه مکانی به شدت تحت نظارت است و اسرائیل تصاویر زیادی را از آنجا در اختیار داشته و برای سالیان متمادی تمام آن تصاویر را ضبط کرده و به سیستم ارائه داده است. اسرائیلیها دادهها، تشخیص چهره بصری، تلفنها، پیامها، اینترنت، رسانههای اجتماعی را گردآوری کردهاند و چون دو میلیون نفر جمعیت در غزه حضور داشته این مقدار برای یک برنامه یادگیری ماشینی بسیار زیاد بوده است.
"تال هاگین" تحلیلگر اطلاعاتی متنباز و متخصص نرمافزار ساکن اسرائیل، معتقد است که اسرائیل به زودی به نقطه عطفی خواهد رسید که در آن هوش مصنوعی بخش عمده تصمیمات میدان نبرد را خواهد گرفت".
او به "نشنال" میگوید: "سوال این است که آیا ما در نقطهای هستیم که هوش مصنوعی فرماندهی را به دست گرفته و در میدان نبرد تصمیمگیری میکند یا هنوز در دورانی هستیم که هوش مصنوعی صرفا دستیار است. یافتن پاسخ این پرسش تفاوت بزرگی در میدان نبرد ایجاد میکند. مطمئنا در مراحل اولیه جنگ علیه غزه ارتش اسرائیل اهداف مختلف را با سرعت بسیار بسیار بالایی از بین میبرد که به اطلاعات تولید شده توسط ماشین نیاز داشت".
"دیوید کووار" متخصص هوش مصنوعی سایبری که با وزارت دفاع ایالات متحده قرارداد دارد، به "نشنال" میگوید که اسرائیل حجم عظیمی از اطلاعات هدفگیری خود را با هوش مصنوعی توسعه داده بود، اما در این میان عامل انسانی در حلقه تایید قرار نداشت تا تشخیص دهد که آیا آن اهداف مشروع هستند یا خیر".
نحوه کار سیستمهای "لوندر"، "گاسپل" و "بابا کجاست" چگونه است؟
"لوندر" به منبع عظیمی از دادهها، از جمله تصاویر گرفته شده از نظارت پنهانی، اطلاعات منبع باز و اطلاعات سیستم قضایی فلسطینیانی که دستگاه اطلاعاتی اسرائیل آنان را عضو حماس یا سایر گروههای فلسطینی در غزه تشخیص داده، تغذیه شده است. سیستم "لوندر" لزوما اهداف را تولید نمیکند، بلکه اطلاعاتی که برای یک افسر اطلاعاتی تولید شده و نمایش داده میشود را پردازش میکند. مشخص است که این اطلاعات سپس از طریق یک زنجیره فرماندهی به یک افسر اطلاعاتی بالاتر منتقل میشود که هنگام صدور مجوز برای یک ماموریت تهاجمی، تلفات غیرنظامیان را در نظر میگیرد.
"نشنال" در ادامه گزارش اشاره کرده که نسبت به موضوع آگاهی دارد که سیستمهای هوش مصنوعی دیگری نیز توسط اسرائیل استفاده میشوند که نامهای رمز آن هنوز فاش نشده است و مشخص نیست که قابلیتهای آن سیستمها از جمله نظر هدفگیری دقیق چیست و چگونه است.
وقتی چهره و موقعیت مکانی فردی با "نمره امتیازدهی سوءظن بالا" توسط هوش مصنوعی شناسایی میشود، تجزیه و تحلیل ماشینی شروع به کار میکند. این شامل بررسی نحوه راه رفتن فرد و موقعیت مکانی اوست و با استفاده از "گاسپل" مقصد مورد انتظار او، در کنار انبوهی از دادههای دیگر مورد ارزیابی قرار میگیرد که همگی که ظرف مدت چند ثانیه پردازش میشوند.
تلاش قابل توجهی برای تشخیص چهره و نحوه راه رفتن انسان، نحوه راه رفتن و حرکت افراد و جایی که میروند انجام شده است. هم چنین، آن سیستم توانایی تصمیمگیری حلقهای مشاهده، جهتیابی، تصمیمگیری و عملکرد را به طور قابل توجهی سرعت میبخشد و امکان واکنش سریع نظامی را فراهم میکند. اطلاعات جمعآوریشده "لوندر" به یک اپراتور ارسال میشود و تأیید بالقوه هدف را به صورت درصد (برای مثال، ۸۳.۵ درصد) در کنار امتیازدهی از نظر درجه سوءظن اهداف ارائه میدهد که نشان میدهد یک هدف تا چه اندازه مقام ارشد و مهمی است. هم چنین، سیستم هوش مصنوعی سرعت واکنش به هدف قرار دادن یک هدف را بدون نیاز به انتظار برای مجوز از افسران ارشد به طور قابل توجهی افزایش میدهد.
سیستم لوندر اولین بار در آوریل سال گذشته توسط رسانه اسرائیلی +۹۷۲ فاش شد و منابع اسرائیلی ادعا کردند که اپراتورهای مبتنی بر آن سیستم مجاز به گرفتن جان ۱۵ یا ۲۰ غیرنظامی برای از بین بردن حتی اعضای رده پایین حماس بودند.
سیستم هوش مصنوعی "گاسپل" برای نخستین بار در سال ۲۰۲۱ میلادی در وبسایتهای نیروهای مسلح اسرائیل ظاهر شد و ابزاری مبتنی بر الگوریتم را توصیف میکرد که اهداف نظامی ثابت مانند تونلها یا خانههای جنگجویان را شناسایی میکند و میتواند در صورت ورود فرد مظنون به آن مناطق به واکنش سریع کمک کند. سپس این سیستم با سیستم دیگری به نام "بابا کجاست"؟ (Where’s Daddy) هماهنگ شده که میتواند زمان حضور فرد در یک مکان خاص را محاسبه کند.
"بابا کجاست"؟ برای ردیابی افرادی که توسط "لوندر" هدف قرار گرفتهاند استفاده میشود و به محض ورود افراد به خانههای شان به آنها حمله میکند. این ممکن است توضیح دهد که چرا بخش عمده حملات اسرائیل به اهداف شناسایی شده توسط هوش مصنوعی در ساختمانها انجام میشود.
مغز متفکر پشت سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی "لوندر" کیست؟
سرتیپ "یوسی ساریل" رئیس واحد ۸۲۰۰ اسرائیل، تیمی تخصصی که لوندر" را معرفی کرد، متنی با عنوان "تیم انسان-ماشین: چگونه میتوان بین انسان و هوش مصنوعی همافزایی ایجاد کرد که جهان ما را متحول کند" نوشته است. او در آن مطلب یک "ماشین هدفگیری" را توصیف میکند که ارتباطات و حرکات افراد را از طریق رسانههای اجتماعی، ردیابی گوشیهای تلفن همراه و آدرسهای خانوار پردازش میکند. سرتیپ "ساریل" ظاهرا محرک اصلی استفاده از هوش مصنوعی است و اگرچه عملکرد دقیق سیستم بسیار محرمانه باقی مانده است، اما گفته میشود که لوندر یک "امتیازدهی سوءظن" عددی ایجاد میکند که اگر به اندازه کافی بالا باشد، منجر به حذف هدف میشود. ایجاد این نمره سوءظن بالا، به شهادت رسیدن هدف در غزه را تقریبا اجتنابناپذیر میسازد چه فرد هدف قرار گرفته عضو حماس باشد یا جهاد اسلامی فلسطین یا آن که اصلا عضویتی در هیچ یک از آن گروهها نداشته باشد.
ریشههای کشتار مبتنی بر داده توسط اسرائیل به زمان ترور دانشمندان هستهای ایرانی باز میگردد
تکامل این ماشین کشتار وحشتناک و کارآمد که اسرائیل ایجاد کرده است، بر جنگهای آینده تاثیر خواهد گذاشت و میتوان آن را در برنامه ترور دانشمندان هستهای ایران ردیابی کرد که پیش از حملات هوایی اسرائیل در ماه گذشته علیه تهران، به شهادت پروفسور "محسن فخری زاده" در سال ۲۰۲۰ میلادی منجر شد.
پس از آن حمله از راه دور، اسرائیل به این نتیجه رسید که زمانی که میتواند با موفقیت فردی را در ایران که از نظر جغرافیایی فاصله زیادی با سرزمینهای اشغالی دارد هدف قرار دهد پس چرا در نزدیکی خود این کار را انجام ندهد؟ موفقیت تشخیص چهره در ایران پیشرفت جدیدی در جنگ ایجاد کرد و سیستم "لوندر" را به وجود آورد.
طبق گزارشها، اطلاعات ۳۷۰۰۰ فلسطینی که از طریق عکسها، ویدئوها، تلفنها و دادههای رسانههای اجتماعی خود در فضای مجازی حضور داشتهاند وارد سیستم "لوندر" شدند. اسرائیلیها تا جایی که میتوانستند اهداف زیادی را ایجاد کردند و آن اهداف را در بانکی قرار دادند که دهها هزار هدف را در خود جای میداد، زیرا آنان همواره منتظر جنگ بعدی با حماس بودند.
جنگ ترکیبی
از جمله فناوریهای جدیدی که اسرائیل از آن در جریان تجاوز علیه غزه استفاده کرد، تانک ارتقاء یافته "مرکاوا ۵ باراک" بوده است که پیش از استقرار، به هوش مصنوعی، حسگرها، رادار و دوربینهای کوچک مجهز شده است.
در داخل آن تانک، صفحات لمسی برای وارد کردن اطلاعات وجود دارد که به سربازان اجازه میدهد دادهها را به سرعت به "بانک هدف" هوش مصنوعی منتقل کنند که به یک اتاق عملیات در یک مکان مخفی ارسال میشود. آن تانکها سکوهای حسگر بزرگی هستند که تمام دادهها را جذب میکنند.
علاوه بر این، پهپادهای همیشه حاضر بر فراز غزه، عمدتا از انواع "هرون" و "هرمس" وجود دارند که از تجهیزات نظارتی و دوربینهای خود برای ردیابی افراد، تماسهای تلفنی و پیامهای احتمالا رمزگذاری شده استفاده میکنند. با پوشش ماهوارهای اسرائیل و پستهای دیدهبانی مخفی، این امر ۳۶۳ کیلومتر مربع از نوار غزه را به تحت نظارتترین سرزمین در جهان تبدیل میکند. هم چنین، آن قابلیتها به ارتش اسرائیل اجازه دادهاند تا با سرعت بالایی به اهداف حمله کند. منابع اسرائیلی تایید کردهاند که در حالی که اطلاعات هدف به سرعت توسط هوش مصنوعی هضم میشود، هواپیماهای اف-۱۵، اف-۱۶ یا اف-۳۵ به همراه پهپادهای مسلح در بالای سر آن در حال چرخش خواهند بود. سپس اپراتور "لوندر" با دریافت اطلاعات از سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شین بت) کلیک نهایی را برای صدور مجوز حمله انجام میدهد و موشکی را که به سرعت به سمت هدف پرتاب میشود، شلیک میکند.
اپراتورهای انسانی حدود ۲۰ ثانیه برای تایید یک هدف وقت صرف میکنند، فقط برای این که دوباره بررسی کنند که آیا جنسیت هدف مرد است یا خیر. همان گونه که پیشتر ذکر شد، این تصمیم ۲۰ ثانیهای همان چیزی است که ارتش اسرائیل آن را TCT یا هدف محدود به زمان مینامد که توسط هوش مصنوعی انتخاب میشود و حمله باید در اسرع وقت انجام شود. در حالی که این حملات علیه عوامل شناخته شده حماس انجام میشود که اطلاعات زیادی توسط "لوندر" در مورد آنان جمعآوری شده است، مشخص نیست که اسرائیل برای از بین بردن آن شخص چه تلفات غیرنظامی را متحمل خواهد شد.
منبع: اقتصاد 24
دیدگاه تان را بنویسید