آمریکا پالس مذاکره فرستاد؛ تهران چه پاسخی میدهد؟
مارکو روبیو و استیو ویتکاف از بازگشت به مذاکره میگویند و این مواضع طرف آمریکایی گمانه بازگشت به میز مذاکره را تقویت کرده است. سوال، اما اینجاست که مذاکرات احتمالی به توافق منجر میشود یا صرفا فرصتی برای مدیریت بحران خواهد بود؟

بعد از جنگ دوازده روزه ایران با اسرائیل و حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران، تصور میشد که برگشتن به میز مذاکره و گفتوگو با آمریکا به این زودیها امکان پذیر نباشد، اما نشانههای اخیر حاکی از آن است که مسر دیپلماسی احتمالا زودتر از آنچه گمان میرفت، هموار شود.
اظهارات اخیر روبیو و ویتکاف از یک سو، و سفر مقامات ایرانی به استانبول برای رایزنی با طرفهای اروپایی از سوی دیگر، زنگ بازگشت به میز مذاکره را به صدا درآورده است. سوال جدی، اما این است که مذاکرات احتمالی میتواند به توافقی واقعی منجر شود یا صرفاً تاکتیکی برای خریدن زمان است؟
روبیو و ویتکاف چه میگویند؟
وزیر خارجه ایالات متحده در گفتوگویی با فاکسنیوز، بدون ذکر جزییات، از احتمال آغاز مجدد گفتوگوها با ایران خبر داده و گفته که «مذاکرات با ایران به مسیر خود باز خواهد گشت»؛ جملهای کوتاه، اما قابل تامل در میانهی تنشهای منطقهای و بینالمللی.
او با اشاره به لزوم روابط محترمانه با چین، این پیام را نیز منتقل کرد که واشنگتن در حال بازتعریف اولویتهای دیپلماتیک خود در چند جبهه همزمان است؛ از اوکراین و روسیه گرفته تا خاورمیانه و پرونده هستهای ایران.
نکته جالبتر، اما تکرار مواضعی مشابه این، از سوی ویتکاف است. نماینده ویژه رییس جمهور آمریکا در امور خاورمیانه تاکید کرد که «مذاکرات با ایران دوباره در مسیر درست خود قرار خواهد گرفت».
مذاکرات استانبول؛ باز شدن در نیمهباز اروپا؟
این مواضع آمریکا درحالی اتخاذ شده که در روزهای اخیر شاهد برگزاری مذاکراتی میان ایران و مقامات اروپایی در استانبول بودیم. عباس عراقچی، وزیرخارجه کشورمان نیز تاکید کرده که «ما آمادگی داریم هر مسیری را که به کاهش تنشها و حفظ منافع ملی منجر شود، بررسی کنیم.»
این گفتوگوها با اروپا هنوز نتیجه روشن و خاصی نداشته، اما نشانههایی از یک تلاش تازه برای سنجش فضا به حساب میآید. به خصوص که طرف اروپایی برای تعلیق فعال سازی مکانیسم ماشه شرط بازگشت ایران به مذاکره با آمریکا را نیز مطرح کرده است.
سیگنالها تهران
در تهران نیز طی هفتههای اخیر شاهد مواضعی هستیم که نشان از مواضع ملایمتر از قبل دارد. مثلا مسعود پزشکیان در مصاحبه با الجزیره تاکید کرد که هرگونه مذاکره در آینده باید مبتنی بر منطق برد‑برد باشد. او همچنین گفته بود که ایران خواهان جنگ نیست و به دنبال راهحلی مسالمتآمیز برای اختلافات منطقهای است. رئیس جمهور کشورمان در مصاحبه پرسروصدای خود با تاکر کارلسون هم ضمن تأکید بر استقلال سیاست خارجی ایران، بر گفتوگو و پرهیز از جنگ تأکید کرده بود.
عباس عراقچی وزیرخارجه ایران نیز در روزهای اخیر سخنان قابل توجهی داشته است. مثلا تاکید او بر اینکه ایران دنبال نابودی اسرائیل نیست و خواهان پایان اشغالگری اسرائیل است.
مذاکره؛ راه حل یا راه گریز؟
مواضع اخیر از سوی مقامات ایرانی و آمریکا گمانه بازگشت به مذاکره را تقویت کرده، اما پرسش کلیدی همچنان پابرجاست: آیا بازگشت به مذاکره، به معنی کاهش تنشها و توافق است یا تاکتیکی برای خرید زمان؟
در شرایط موجود دو سناریو قابل تصور است. نخست اینکه طرفین دنبال مذاکره برای کنترل بحران و جلوگیری از درگیری بزرگتر هستند. بر این اساس هر دو طرف با توجه به آشفتگیهای غزه، تنش در تنگه هرمز و بلاتکلیفی پرونده هستهای، مایلاند که دستکم در کوتاهمدت از رویارویی مستقیم پرهیز کنند. در این سناریو، مذاکرات میتواند به نوعی آتشبس دیپلماتیک بینجامد.
در سناریو دوم، اما مذاکره برای خرید زمان است. ایران، با علم به محدودیتهای اقتصادی و خطر تداوم درگیری، میکوشد در شرایط پرتنش موجود، با مذاکرهای کنترلشده، فشارهای بینالمللی را مدیریت کرده و زمان بیشتری برای بازیابی یا بازآرایی راهبردی کسب کند. آمریکا نیز شاید در میانهی چند جبهه دیپلماتیک (از اوکراین تا تایوان) ترجیح دهد تا با «تعلیق تنش» در خاورمیانه، اولویتهای فوریتر را دنبال کند.
این طور که به نظر میرسد، مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا اگرچه لزوما به کاهش فوری تنشها منجر نمیشود، اما میتواند از تشدید بحران جلوگیری کند. گویا هر دو طرف به نقطهای رسیدهاند که نه تمایلی به ادامه درگیری نظامی و جنگ دارند و نه وضعیت را برای رسیدن به توافق بزرگ و مورد نظر خود مناسب ارزیابی میکنند. در این شرایط گفتوگو میتواند به عنوان یک ابزار مدیریت بحران عمل کند، نه الزاماً ابزار حل بحران. تجربه سالهای گذشته نیز نشان داده که بازگشت به مذاکره، لزوماً به معنی بازگشت به توافق نیست.
منبع: رویداد 24
دیدگاه تان را بنویسید