کد خبر: 765619
تاریخ انتشار :

اعتراف نشنال اینترست: تغییر رژیم در ایران محال است

نشریه «نشنال اینترست» در گزارشی با اشاره به اینکه تشدید تنش بین تهران و واشنگتن از جنس درگیری‌های ماه ژوئن، به ضرر آمریکاست، تغییر رژیم در ایران را «بعید» توصیف کرد.

اعتراف نشنال اینترست: تغییر رژیم در ایران محال است
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

نشریه آمریکایی نشنال‌اینترست گزارش خود را اینگونه آغاز می‌کند: جنگ ۱۲ روزه بین اسرائیل و ایران در ژوئن ۲۰۲۵، بزرگ‌ترین رویارویی نظامی مستقیم بین این دو دشمن دیرینه خاورمیانه بود که مداخله نظامی آمریکا را به همراه داشت؛ کشوری که با بمب‌های سنگرشکن به تأسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی در فردو، نطنز و اصفهان حمله کرد. به‌رغم ادعای دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر «نابودی کامل» قابلیت‌های غنی‌سازی ایران و اعلام آتش‌بس در ۲۴ ژوئن، خطر هسته‌ای و سایه تشدید تنش در منطقه که می‌تواند بازارهای انرژی را بی‌ثبات کند، قیمت نفت را افزایش دهد و ضربه‌ای به امنیت انرژی جهانی بزند، همچنان به قوت خود باقیست.

به نوشته نشنال‌اینترست، سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا مدعی شده که سانتریفیوژها در سه سایت مذکور ممکن است همچنان زیر آوار دست‌نخورده مانده باشند و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز مدعی شد که نمی‌تواند ۴۱۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصدی را پیدا کند و احتمالاً این مواد قبل از جنگ جابه‌جا شده است! از آنجا که خطر هسته‌ای و درک تهدیدهای مرتبط با آنکه به حملات اولیه اسراییل را دامن زد، همچنان پابرجاست، مسیر بازگشت به جنگ طولانی به نظر نمی‌رسد و در نتیجه اهمیت توافقی جایگزین بیش از پیش خودنمایی می‌کند.

تغییر رژیم بعید است

آغاز یک دور جدید و احتمالاً شدیدتر درگیری‌ها، به همه بازیگرانی که در این مناقشه ذی‌نفع هستند، هزینه‌های چشمگیری تحمیل خواهد کرد، به‌ویژه با توجه به اینکه دستیابی به پیروزی نظامی، قابل ضمانت نیست. به نوشته این رسانه، بحث‌های مربوط به تغییر رژیم در ایران، چه با مداخله بازیگران خارجی و یا ظهور آن از دل جامعه ایرانی، در حال حاضر واقع‌بینانه نیست.

درگیری ناخواسته در آینده

با توجه به روابط قوی آمریکا با اسراییل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و منافع گسترده‌تر واشنگتن از قِبل ثبات قیمت‌های انرژی جهانی، شعله‌ور شدن دور جدیدی از جنگ، احتمال خودداری واشنگتن از مداخله را بعید می‌سازد. با این وجود، افزایش فشارهای داخلی در آمریکا علیه درگیر شدن در یک عملیات نظامی طولانی‌تر یا حتی صرفاً مداخله نظامی، عملاً این گزینه را روزبه‌روز نامطلوب‌تر می‌کند.

مذاکرات و نقش میانجی‌ها

به ادعای نشنال‌اینترست، مسیر جایگزین یعنی همکاری به سمت توافقی بر پایه مذاکره، اساساً به مداخله آمریکا وابسته است. انگلیس، فرانسه و آلمان ممکن است با فعال‌سازی مکانیسم «اسنپ‌بک / ماشه» و تهدید به بازگرداندن تحریم‌های کامل سازمان ملل علیه ایران، تهران را به مذاکرات و پایبندی به رویه‌های بازرسی آژانس ترغیب کنند. در واقع، شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس از جمله عمان، قطر و عربستان سعودی که در موارد قبلی در تسهیل مذاکرات بین تهران و واشنگتن نقش اساسی ایفا کرده‌اند، در این شرایط، در ایجاد تغییر معنادار ناکام خواهند ماند.

مذاکرات مستقیم برای تهران پس از نقض حاکمیت ایران در پی حملات آمریکا به تأسیسات هسته‌ای این کشور، گزینه روی میز نیست. این امر درگیر شدن واسطه‌ها را در این مرحله به نیازی مبرم تبدیل می‌کند. اروپایی‌ها و شیح‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس شاید به‌تنهایی قادر به تحت تأثیر قرار دادن ایران نباشند، اما میانجی‌گری آنها می‌تواند راه را برای بازگشایی مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا هموار کند، به‌ویژه اگر ترامپ سیگنال‌های درستی را ارسال کند. چین و روسیه در این مرحله بازیگران کلیدی خواهند بود که حمایت آنها از توافقی جدید ضروری است.

بازگشت ترامپ به نقطه اول

با توجه به اینکه وضعیت فعلی درباره ایران با خطر بالای جنگ تعریف می‌شود و ورود به مذاکرات دیپلماتیک بدون حمایت آمریکا، تنها در تشدید مجدد تنش وقفه ایجاد می‌کند اما مانع آن نمی‌شود، گزینه‌های ترامپ بار دیگر به منطق مذاکره و دستیابی به توافق با تهران بازمی‌گردد. هرچند مسیر پیش رو باریک به نظر می‌رسد اما ملاحظات راهبردی هر دو کشور ایران و آمریکا، به سمت «تعامل مجدد» اشاره دارد.

هدایت مذاکرات بین واشنگتن و تهران از طریق میانجی‌گران اروپایی یا کشورهای حاشیه خلیج فارس، با در نظر گرفتن منافع چین و روسیه و اهرم‌های که در اختیار دارند و همچنین کاهش خطر اقدامات یکجانبه از سوی اسراییل، احتمالاً بزرگ‌ترین آزمون ترامپ در هنر جوش دادن معامله خواهد بود. با این حال، برای واشنگتن آنچه روی میز قمار قرار دارد، فراتر از دیپلماسی است: اجتناب از آشفتگی بازار انرژی و حفظ قیمت‌های ثابت نفت جهانی در هر نوع توافق پایدار، نقشی محوری ایفا می‌کنند. با توجه به اینکه بیش از ۳۰ درصد نفت جهان در خاورمیانه تولید و عرضه می‌شود، مخاطرات ناشی از درگیری جدید، از سیاست‌های منطقه‌ای فراتر رفته و به موضوع محوری امنیت انرژی جهان گسترش می‌یابد.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما