کد خبر : 772186

عراقچی : آمریکا به دنبال مذاکره نیست

عراقچی گفت: ایران هرگز به دنبال سلاح هسته‌ای نبوده و نخواهد بود. از حق خود برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای عقب‌نشینی نخواهیم کرد.آمریکا به دنبال مذاکره نیست بلکه به دنبال دیکته کردن است

سیدعباس عراقچی گفت: آمریکایی ها به دنبال مذاکره نیستند بلکه به دنبال دیکته کردن هستند، در این شرایط گفت‌وگو بی‌معنا خواهد بود و امکان ندارد. اما هر زمانی که آمادگی مذاکرات عادلانه و متوازن را داشته باشند، جمهوری اسلامی ایران بررسی می کند.

سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه در جریان سفر اخیر به روسیه در تاریخ ۲۶ آذرماه با حضور در دانشگاه میگیمو، در جمع اساتید و دانشجویان این دانشگاه سخنرانی و در پایان به سوالات جمعی از دانشجویان این دانشگاه پاسخ داد.

ایرنا : متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است:

  • آقای دکتر، با توجه به مباحث مطرح‌شده درباره امکان سوآپ انرژی میان ایران و روسیه، آیا در مذاکرات دوجانبه این موضوع بررسی شده است که نفت صادراتی ایران در بازار مشترک جهانی (به‌ویژه چین) با بنزین تولیدشده در فدراسیون روسیه و جمهوری بلاروس به‌صورت مستقیم مبادله شود؟ این می‌تواند روشی جایگزین برای فروش نفت و همچنین خرید بنزین باشد.

یکی از زمینه‌های همکاری ایران و روسیه، حوزه انرژی است که بسیار گسترده است و هم نفت و هم گاز را در بر می‌گیرد. هر دو کشور ما از این جهت تحت تحریم‌های غیرقانونی آمریکا و کشورهای غربی قرار دارند. ابتکارات و پروژه‌های متعددی میان ما در جریان است درباره اینکه چگونه با این تحریم‌ها مقابله کنیم و چگونه همکاری‌هایی را در حوزه انتقال گاز، انتقال نفت و فروش نفت انجام دهیم. اگر اجازه بدهید وارد جزئیات نشوم، اما می‌توانم بگویم همکاری‌های ما گسترده است و پروژه‌های بسیار مهمی در حال اجراست؛ هم در زمینه فروش نفت، هم انتقال گاز و هم سوآپ گاز. ما به‌دنبال انتقال گاز روسیه به ایران برای مصرف داخلی نیز هستیم و در زمینه سوآپ هم کار می‌کنیم.

دور زدن تحریم‌ها و مقابله با تحریم‌های آمریکا یک تخصص است. ما نزدیک به ۴۵ سال یا حتی بیشتر با تحریم‌های آمریکا مواجه بوده‌ایم و اینکه چگونه با این تحریم‌ها مقابله کنیم، به یک تخصص تبدیل شده است؛ به‌گونه‌ای که می‌توان گفت ایرانی‌ها در این حوزه «پی‌اچ‌دی» دارند.از آنجا که در محیط دانشگاهی هستیم، می‌توانیم در زمینه مقابله با تحریم‌ها نیز همکاری مشترک داشته باشیم، تجربیاتمان را در اختیار هم بگذاریم یا حتی دوره‌های آموزشی و پژوهشی مشترک برگزار کنیم. (با خنده)

آقای دکتر، وزارت امور خارجه ایران چه ابتکاراتی را برای تعمیق گفت‌وگوی فرهنگی و تسهیل تبادل آکادمیک میان دانشجویان و جوانان ایران و روسیه در نظر دارد؟

خیلی متشکرم. شما فارسی را بسیار خوب صحبت می‌کنید. ما اتفاقاً امروز درباره همکاری‌های علمی میان این دانشگاه و دانشکده روابط بین‌الملل وابسته به وزارت امور خارجه گفت‌وگو کردیم. آمادگی داریم دانشجویان این دانشگاه را در تهران بپذیریم؛ هم برای دوره‌های کوتاه‌مدت، هم دوره‌های آموزش و دانش‌افزایی زبان فارسی و هم برای دوره‌های بلندمدت کارشناسی ارشد. در این خصوص قرار شد رئیس دانشکده ما سفری به اینجا داشته باشد و برای این دوره‌ها برنامه‌ریزی و طراحی انجام شود.

سؤال من این است که دانشجویان دو کشور، به‌ویژه جوانانی که در حوزه روابط بین‌الملل تحصیل می‌کنند و ایران‌شناس و روسیه‌شناس هستند، در چه حوزه‌هایی می‌توانند به تقویت روابط ایران و روسیه کمک کنند؟

ما در حوزه‌های مختلفی همکاری داریم، اما باید تأکید کنم که بیشتر همکاری‌های ما سیاسی و اقتصادی بوده و در حوزه فرهنگی کمتر کار کرده‌ایم. در اینجا حق با شما و سایر دانشجویانی است که این سؤال را مطرح کردند.ما باید بخش فرهنگی روابط را گسترش دهیم. مردم دو کشور، دانشگاه‌ها و دانشجویان باید بیشتر با یکدیگر آشنا شوند و این امر از طریق رفت‌وآمدها و تبادلات علمی ممکن است. در این جهت، حتماً برنامه‌ریزی خواهیم کرد و ما در وزارت امور خارجه، همکاری دانشکده روابط بین‌الملل با این دانشگاه را به‌عنوان نقطه شروع در نظر گرفته‌ایم.

اول، در حوزه سیاست داخلی ایران، به‌ویژه درباره جوانان، چه سیاست‌هایی موفق بوده و چه زمینه‌هایی برای تبادل تجربه وجود دارد؟ دوم، درباره سیاست خارجی؛ دونالد ترامپ درباره انجام عملیات ویژه نظامی در ونزوئلا صحبت کرده است. به نظر شما این موضوع واقعیت دارد یا صرفاً ادعاست؟ واکنش جامعه بین‌المللی چه باید باشد و نقش ایران و روسیه در حفظ حاکمیت این کشور چیست؟

پس از انقلاب اسلامی، سیاست ما همواره اتکا به توانمندی‌های ملی بوده است و در ایجاد قدرت ملی، جوانان نقش اصلی را ایفا کرده‌اند. به نظر من در ایجاد این توانمندی های ملی نقش اصلی را جوانان دارند. به عنوان مثال ما توانستیم در جنگ دوازده روزه در برابر آمریکا و اسرائیل که قدرت‌های هسته‌ای هستند، مقاومت کنیم و اجازه ندهیم به اهدافشان برسند. این موفقیت، نتیجه توانمندی‌های دفاعی و موشک‌هایی بود که خودمان ساختیم و همه این‌ها حاصل تلاش جوانانی بود که با شور و علاقه و انگیزه وارد این حوزه شدند. در حوزه هسته‌ای نیز دانش و توانمندی را خودمان تولید کردیم که باز هم نتیجه تلاش علمی جوانان بود. اتکای ما به جوانانی است که برای ایران قدرت و توامندی ملی تولید کردند. سیاست جمهوری اسلامی ایران اتکا به جوانان است، هرچند هنوز کارهای زیادی باقی مانده است. جمهوری اسلامی ایران کمتر از ۵۰ سال عمر دارد و در این مدت از یک دولت وابسته به آمریکا به یک نظام مستقل و مردم‌سالار اسلامی تبدیل شده است، ما هنوز در حال ساختن و تجربه کردن هستیم. آن هم دم ضمن اینکه در تمام این تقریبا 50 سال فضارهای مختلف بر ما تحمیل شده، ما یک جنگ طولانی هشت ساله صدام حسین که با همراهی و حمایت امریکا و غرب بود را پشت سر گذاشتیم. شرایط جنگ، تحریم‌های طولانی‌مدت و فشارهای گسترده. با این حال، همه این مراحل سرافرازانه با اتکا به جوانان پشت سر گذاشته‌ایم.

در مورد ونزوئلا، امریکا جهان را به سوی قانون جنگل می برد، هیچ مبنای قانونی وجود ندارد که به آمریکا اجازه چنین اقداماتی را بدهد. هیچ قاعده ای در مظام بین الملل به امریکا این اجازه را نمی دهد که مثلا الان برود با مواد مخدر در ونزوئلا مقابله کند، شورای امنیت یا هر نهاد دیگری کجا این اختیار را به امریکا داده است که در هر جای دنیا هر کاری که می خواهند بکنند؟ حمله به ونزوئلا قطعاً غیرقانونی است و حتما جامعه بین‌الملل باید از این کشور و از حقوق بین‌الملل، نظم بین الملل حمایت کند. اینکه امریکا به هر کشوری که دلش خواست حمله کند دنیا را به سمت خطرناک شدن پیش می برد. اگر ملاک، زور باشد، و اینکه هر کسی که قدرت دارد بخواهد خواسته خود را به دیگران تحمیل کند این در حقیقت جهان به سمت بی‌نظمی و قانون جنگل پیش خواهد رفت و همه کشورها باید در برابر این سیاست امریکایی ها مقابله کنند.

سؤال اول این است که به نظر شما چرا ایران با وجود موقعیت جغرافیایی بهتر، سهم کمتری از ترانزیت نسبت به کریدورهای رقیب مانند قزاقستان و آذربایجان دارد؟ و سؤال دوم اینکه دیپلماسی ایران دقیقاً چه اقداماتی برای جذب بار بیشتر به کریدور شمال–جنوب انجام می‌دهد؟

شما کاملاً درست می‌گویید. به دلیل تحریم‌هایی که علیه ایران وجود داشته و همچنین جنگ‌ها و درگیری‌هایی که داشتیم، کمتر توانستیم به این موضوع مهم توجه کنیم .اما اکنون تمام توجه دولت جناب آقای پزشکیان به تکمیل مسیرهای ترانزیتی ایران معطوف شده است. مهم‌ترین آن‌ها کریدور شمال–جنوب است که تقریباً همه بخش‌های آن آماده است، به‌جز یک قطعه کوچک رشت–آستارا که همه با آن آشنا هستند. این پروژه را با همکاری روسیه در حال انجام هستیم و امیدوارم این بخش نیز به‌سرعت تکمیل شود.این کریدور، مسیر ترانزیتی بسیار مهمی است که روسیه و منطقه قفقاز را از طریق ایران به خلیج فارس و اقیانوس هند متصل می‌کند و منافع فراوانی به همراه خواهد داشت. همچنین روی کریدورهای شرق–غرب نیز کار می‌کنیم تا چین از طریق آسیای مرکزی به ایران و از طریق ایران به قفقاز و اروپا متصل شود. همان‌طور که اشاره کردید، ما مقداری عقب هستیم، اما اکنون اولویت دولت جمهوری اسلامی ایران تکمیل راه‌های ترانزیتی شمال–جنوب و شرق–غرب است.

در سخنرانی خود به همکاری ایران و روسیه در حوزه انرژی اشاره کردید. در اواخر ماه سپتامبر، خبرگزاری‌ها از امضای قراردادی میان سازمان انرژی اتمی ایران و شرکت روس‌اتم درباره ساخت یک نیروگاه هسته‌ای جدید به نام نیروگاه هرمز خبر دادند.این پروژه در چه مرحله‌ای قرار دارد و آیا برنامه‌ای برای ساخت نیروگاه‌هایی با ظرفیت کمتر نیز وجود دارد؟

همان‌طور که گفتم، نیروگاه هسته‌ای بوشهر که فاز اول آن توسط روسیه ساخته شد، یکی از نمادهای روابط ایران و روسیه است. فاز دوم و سوم این نیروگاه نیز در حال مذاکره و طراحی است.نیروگاه هرمز توسط بخش خصوصی در ایران ساخته می‌شود، اما این پروژه نیز می‌تواند در چارچوب همکاری ایران و روسیه تعریف شود. در یادداشت تفاهمی که میان سازمان انرژی اتمی ایران و روس‌اتم امضا شده، زمینه‌های همکاری گسترده‌ای میان دو کشور پیش‌بینی شده است و ان‌شاءالله در این مسیر حرکت خواهیم کرد.

با توجه به توسعه روابط ایران و بلاروس، به نظر شما چه حوزه‌های جدیدی مانند فناوری، گردشگری یا آموزش بیشترین ظرفیت را برای همکاری نسل جوان و دیپلمات‌های آینده دو کشور دارد؟

شاید برای شما جالب باشد که من روز گذشته و روز قبل از آن در مینسک بودم و دیدارهای رسمی با آقای لوکاشنکو، وزیر امور خارجه و سایر مقامات بلاروس داشتم. به نظر من، زمینه‌های همکاری میان ایران و بلاروس بسیار گسترده است. تجارت میان دو کشور در حال افزایش است و برنامه‌ریزی کرده‌ایم که این روند شتاب بیشتری بگیرد. تقریباً تمام نیاز ایران به کود پتاس از بلاروس تأمین می‌شود و چند پروژه تولید مشترک در ایران طراحی کرده‌ایم. در زمینه تسهیل ویزای گردشگری نیز مذاکره کردیم. ایران به‌صورت یک‌طرفه ویزا را برای اتباع بلاروس لغو کرده و شهروندان بلاروس می‌توانند ۱۴ روز بدون ویزا به ایران سفر کنند. همچنین پیشنهاد دادیم که برای گروه‌های توریستی، ویزا به‌طور کامل لغو شود و دولت بلاروس قول داد این موضوع را بررسی کند. روابط ایران و بلاروس، مانند روابط ایران و روسیه، در حال گسترش است و ما در سفر اخیر به مینسک، نقشه راه یک‌ساله روابط دو کشور را ترسیم کردیم.

با توجه به دیدگاه راهبردی ایران در منطقه، به نظر شما اجرای پروژه‌های حمل‌ونقلی مانند کریدور زنگزور چگونه می‌تواند عامل رشد اقتصادی مشترک میان کشورهای قفقاز باشد و چه نقشی در افزایش اعتماد میان کشورهای منطقه دارد؟

ما از ایجاد اتصالات و کریدوری بین کشورهای منطقه قفقاز استقبال می کنیم. از طریق ایران هم مسیر اتصال سرزمین آذربایجان و نخجوان از طریق کریدور ارس ایجاد شده است. با جمهوری آذربایجان و ارمنستان در حال همکاری در پروژه های زیادی از جمله در موضوع ترانزیتی هستیم. اما یک نکته در خصوص منطقه قفقاز است؛ این موضوع برای ما و فکر می کنم برای روسیه نیز خیلی مهم است و آنکه مسائل این منطقه مربوط به کشورهای منطقه است و هیچ قدرت خارجی نباید مداخله کند. پیشنهاد ما که مورد استقبال روسیه نیز است تشکیل مکانزیم سه یه علاوه سه است. ما با هرگونه حضور نیروهای خارجی به ویژه نیروهای امریکایی به هر شکلی مخالفیم و آن را به ضرر امنیت منطقه می دانیم. با هر دو ارمنستان و جمهوری آذربایجان در خصوص این نگرانی ها صحبت کردیم و با دولت روسیبه در این خصوص اشتراک نظر داریم و از نزدیک این تحولات را دنبال می کنیم.

در خصوص برنامه هسته‌ای ایران، همان‌طور که می‌دانیم ایران به معاهده عدم اشاعه هسته‌ای (NPT) پایبند است و شما نیز در سخنرانی خود به این موضوع اشاره کردید. لطفاً دیدگاه خود را درباره چشم‌انداز راهبردی ایران در گسترش روابط، وضعیت رژیم عدم اشاعه و آینده مذاکرات، به‌ویژه با توجه به عدم موفقیت کشورهای غربی در تمدید برجام، بیان فرمایید.

ایران عضو معاهده عدم اشاعه هسته‌ای است و یک عضو متعهد به این نظام محسوب می‌شود. تأسیسات هسته‌ای ما که مورد حمله قرار گرفتند، تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بودند و این حمله، نقض آشکار حقوق بین‌الملل بود.ما همان‌طور که به تعهدات خود در چارچوب NPT پایبند هستیم، بر حقوق خود نیز اصرار داریم. یکی از این حقوق، استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای، از جمله غنی‌سازی اورانیوم است و ما قصد نداریم از این حق صرف‌نظر کنیم.واقعیت این است که تأسیسات ما آسیب دیدند، حتی آسیب جدی، اما فناوری را نمی‌توان با بمباران از بین برد. صنعت هسته‌ای ایران وارداتی نیست؛ دانش و فناوری آن بومی است و دانشمندان ما آن را ایجاد کرده‌اند. علم و تکنولوژی را با بمباران نمی شود از بین برد، گرچه ساختمان ها و ماشین آلات تخریب شدند اما تجهیزات قابل جایگزینی هستند، زیرا علم و اراده وجود دارد.

ما بر دو اصل اصرار داریم: اول، صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران. ما هرگز به دنبال سلاح هسته‌ای نبوده و نخواهیم بود. در این خصوص فتوای مقام معظم رهبری وجود دارد که تولید، نگهداری و استفاده از سلاح هسته‌ای را حرام می‌داند. حرام یعنی به صورت کامل مردود است بنابراین داشتن سلاح هسته ای از نظر اعتقادات ما مردود است و ما به دنبال آن نخواهیم رفتو

دوم، ما از حق خود برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای عقب‌نشینی نخواهیم کرد. اگر بر اساس این دو اصل، توافق وجود داشته باشد، امکان دیپلماسی و مذاکره نیز فراهم است. اما اگر طرف مقابل به‌دنبال تحمیل نظرات خود باشد که الان امریکا در این شرایط است که به دنبال مذاکره نیستند بلکه به دنبال دیکته کردن هستند، گفت‌وگو بی‌معنا خواهد بود و امکان ندارد. اما هر زمانی که آمادگی مذاکرات عادلانه و متوازن را داشته باشند، جمهوری اسلامی ایران بررسی می کند.

سؤال من این است که بسیاری معتقدند سازمان ملل متحد دیگر کارایی گذشته را ندارد و در حل منازعات و جلوگیری از خشونت ناتوان شده است. آیا امکان اصلاح و احیای نقش سازمان ملل وجود دارد؟

شما کاملاً درست می‌گویید. سازمان ملل متحد تا حد زیادی نقش خود را از دست داده و شورای امنیت کارایی لازم برای جلوگیری از جنگ و حفظ صلح را ندارد. وقتی این شورا نمی‌تواند جلوی یک نسل‌کشی مانند آنچه در غزه رخ داده را بگیرد، مشخص است که کارایی خود را از دست داده است.

آیا اصلاحات لازم است؟ بله، قطعاً لازم است، اما چگونگی آن محل اختلاف است. بحث‌ها در سازمان ملل درباره اصلاحات بسیار زیاد است و اختلاف‌نظرهای جدی میان کشورها وجود دارد. من شخصاً در شرایط فعلی چشم‌انداز روشنی برای تغییرات واقعی در شورای امنیت نمی‌بینم. به نظر من، جامعه بین‌المللی باید در برابر سیاست‌های سلطه‌طلبانه آمریکا ایستادگی کند و شورای امنیت را به وظیفه اصلی خود، یعنی حفظ صلح، بازگرداند؛ هرچند این مسیر دشوار است.

لینک کوتاه: