هشدار جدی به شبهتحلیلگران: نه سواد جنگ دارید، نه شعور دیپلماسی!
روزنامه خراسان نوشت: درباره عملیاتهای نظامی پیچیده جنگی یا مذاکرات چند ماه اخیر ایران و آمریکا فراوان اظهارنظرهای با زمینه انتقادی دیدهایم. این درحالی است که سطوح این تقابلها و گفت وگوها از طراحی تا اجرا و با درنظرگرفتن سطح توان و نقشه راه حریف، در بالاترین رده جنگهای ترکیبی روز جهان بوده است.

برای نقدکردن این دو موضوع مهم، دو نوع اطلاعات نیاز است، اول انبوهی از اطلاعات تخصصی حوزه جنگ و دیپلماسی و دوم انبوهی از اطلاعات درباره زمان مناسب جنگ یا مذاکره، شرایط جبهه خودی، شرایط جبهه دشمن درابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی نیاز داریم.
یک سؤال مهم این است که چند درصد نقدکنندگان به هر دو جنبه این اطلاعات راهبردی که گاه بسیار محرمانه هست، دسترسی داشتند؟ اساساً برای اکثریت نقدکنندگان حتی دسترسی به اطلاعات کافی دراین موضوعات هم وجود دارد؟ وقتی به این موارد نگاه میکنیم اطلاعات نداشته ما در این زمینه صدها برابر بیشتر از خرده اطلاعاتی هست که داریم
.بنابراین این اصل کلی را باید درباره کماطلاعی خودمان باور کنیم، به لحاظ منطقی و روانی پذیرفتن این مرحله که بی اطلاعیهای ما بسیار بیشتر از اطلاعاتمان هست، بخش مهمی ازروند نقد درکشور را حل خواهد کرد.
اشکال عمده دیگر همینجا اتفاق میافتد، ما عموماً اطلاعات نداشته را بهحساب خودمان نمیگذاریم بلکه بهحساب عدم وجود آن ها و یا حتی عدم اطلاع افراد ومجموعههای مربوطه ازآن موضوع میگذاریم و سپس میخواهیم نقد کنیم.
ضعف دیگر نیز اینطور اتفاق میافتد؛ کماطلاعی، ناخودآگاه سبب میشود که اطلاعات محدود خود را هم کافی بدانیم و هم درست بدانیم، در حالیکه اطلاعات محدود ممکن است درست باشند ولی وقتی با انبوهی از اطلاعات درست دیگر تکمیل نشوند، نقص ذاتی دارند و برای نقدکردن کفایت نمیکنند.گاهی کماطلاعی فقط درباره جبهه خودی درعرصه نظامی یا دیپلماسی نیست، بلکه اطلاعات ما درباره دشمن کم است. به همین دلیل نهتنها دشمن را بهخوبی نقد نمیکنیم بلکه این ضعف اطلاعات درباره دشمن، در نقد توان جبهه خودی هم ما را از واقعیت دور میکند.
کماطلاعی یک آفت مهم دیگر هم دارد؛ اطلاعات محدود داشتن درباره یک موضوع ناخواسته سبب میشود که ذهن آن را سادهسازی کند. مثلاً جنگ پیچیده اسرائیل علیه ایران و یا مذاکرات چند ماه اخیر با آمریکا را به علت کمی اطلاعات، خیلی ساده میبیند، و به همین دلیل با کمترین اطلاعات، احساس میکند، موضوع ساده هست و ضعفها و ایرادهای آشکار زیادی را بهراحتی میتواند به آن وارد کند.گاهی هم فضای مجازی ما را به این اشتباه میاندازد که فرد مطلعی هستیم.
زیادی وجود اطلاعات درباره یک موضوع درفضای مجازی لزوماً به معنی درستی ابعاد مختلف اطلاعات درباره آن موضوع نیست. ما عموماً فکر میکنیم چون درباره جنگ ایران و اسرائیل و یا مذاکره ایران وآمریکا مطالب واخبارزیاد مطالعه کردهایم، لزوماً اطلاعات ما هم دراین باره زیاد و دقیق هست، درحالی که بخش اعظمی از اخبار در ایام جنگ و در طول مذاکرات اتفاقاً برای تزریق اطلاعات نادرست و ایجاد گمراهی درباره ابعاد جنگ و مذاکره منتشر میشود. بنابراین زیاد فضای مجازی دیدن لزوماً به معنای مطلع بودن هم نیست و مهم درستی اطلاعات هست که بسیاری از مواقع در فضای مجازی نیست و در اختیار خود مجموعههاست و باید از خود آن ها سؤال و تحقیق کرد.
درهرصورت اصرار به تکمیل اطلاعات، بخشی مهمی از رعایت تقوا در تحلیل را تضمین میکند، قاعدتاً هر چه به رعایت تقوا در این زمینه بیشتر پایبند باشیم، هم نیاز خودمان را برای کسب اطلاعات بیشتر احساس میکنیم و هم درنقدکردن احتیاط بیشتری خواهیم داشت.رهبری در دیدار اخیر با مسئولان قوه قضاییه فرمودند، در نقد قضیّه مربوط به نظامی یا دیپلماسی یا غیره به یک مسئولی علاوه بر لحن قابلقبول، باید بعد از تحقیق و اطّلاعیابی باشد. حال یک پرسش مهم این است که چند درصد از ما، قبل از نقدکردن یک موضوع، برای تکمیلکردن اطلاعات و مطلع شدن کارهای انجامگرفته و یا نگرفته درباره آن موضوع، اهل تحقیق هستیم؟ آیا بسیاری از ما با اولین مشاهدات چشمی و اطلاعات محدود خوانده شده و یا شنیده شده، نقد نمیکنیم؟!
دیدگاه تان را بنویسید