زنگ خطر امنیتی و بحران جدید؛ چشم طمع باکو به آذربایجان بزرگ!
جوان نوشت: سیاستهای خصمانه طرف آذری، گویی پایان ندارد و رؤیاهای نامیمون آنان درباره آینده آذربایجان بزرگ و تجزیهطلبی در ایران، کمرنگ نمیشود!

جوان نوشت: آغاز جنگ ۱۲ روزه بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، نقطه عطف توجهات سیاسی و رسانهای جهان بود. دیپلماتهای ایرانی چندین هفته بود که در مذاکره غیرمستقیم با دولت ایالات متحده امریکا بودند و دولت عمان میکوشید تا نقشی سازنده در این بین ایفا کند، اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز پیشتر تأکید فرموده بودند: «این مذاکرات یک فریب بود!» همه کشورهای دوست، پیامهای خود را در محکومیت این تجاوز به وزارت امور خارجه ارسال کردند، اما صدایی از جمهوری آذربایجان چه به رد و چه به امتناع بلند نشد! رویهای که برخلاف سیاستهای حسن همجواری دو کشور همسایه بود و هست. گویی باکو فراموش کرده بود که جمهوری اسلامی ایران بارها در محافل بینالمللی و با دادن رأی به تمامیت ارضی آن و حمایتهای مادی و معنوی از دولت جمهوری آذربایجان، نقشی دوستانه در همسایگی خود ایفا کرده است. اما سیاستهای خصمانه طرف آذری، گویی پایان ندارد و رؤیاهای نامیمون آنان درباره آینده آذربایجان بزرگ و تجزیهطلبی در ایران، کمرنگ نمیشود! جالبتر از همه این است که رسانههای وابسته به دولت باکو پس از دریافت اعتراضات مقامات ایرانی درباره همکاری با رژیم صهیونیستی به طرفداری از این رژیم کودککش و بیقید پرداختند و با تاختن به دستاوردهای نظامی جمهوری اسلامی، توهین به مقام معظم رهبری و تحقیر هویت ایرانی به عنوان بخشی از سربازان اسرائیل، محور رسانهای رژیم در آذربایجان را علیه ایران شکل داده و شدیدترین لجن پراکنیها را در پیش گرفتهاند. این در حالی است که به رغم اعتراف چند روز پیش وبسایت nationalinterest امریکا دائر بر حمایت دولت جمهوری آذربایجان از حملات اسرائیل علیه ایران، این کشور همسایه با سکوت در برابر این اقدامات که منافی سیاستهای دوستانه بین دولتی است، آتشبیار معرکه شده و از تریبون شبکههای قومگرای خود، نسبت به اقدام نظامی علیه مرزهای ایران و ورود به تبریز سخن پراکنی میکند. با این حالت دعوتنامهای هم به نهاد ریاست جمهوری برای دعوت از رئیسجمهور پزشکیان برای شرکت در اجلاس اکو در باکو ارسال میکند! نمایشی که نشان از اعلام موضع اقتدار در برابر جمهوری اسلامی دارد: «هم تحقیرت میکنم و هم ملزم به حضور در جلسه دعوتی من هستی!»
بسیار کوتهبینانه خواهد بود اگر از این پس در ادامه همکاریهای بینالمللی خود با جمهوری آذربایجان، مثل گذشته نگاه برادرانه خود نسبت به آنان را در پیش گیریم و چشم بر خطایایشان ببندیم. این همسایه شمالی با داشتن چشم طمع به جغرافیای مناطق آذرینشین جمهوری اسلامی ایران، تلاش برای باز کردن راهگذر از جنوب ارمنستان و توسعه همکاریهای سیاسی با رژیم اشغالگر قدس در واقع به عمله ناتو و صهیونیسم تبدیل شده که هیچ چارهای جز برخورد جدی و قاطع برای ایران باقی نمیگذارد. مماشات مسئولان ایرانی در قبال جمهوری آذربایجان نه تنها به نفع کشورمان نخواهد بود، بلکه باید در آینده نه چندان دور در کف خیابانهای تبریز و سایر شهرهای بزرگ نظیر اردبیل، ارومیه و خوی، تحرکات ضد میهنی ایادی خود فروخته و مزدور آنها را شاهد باشیم. نوکران باکو با نصب پرچم این کشور در خانه، ماشین و... خود، خواسته یا ناخواسته به سمپادهای این رژیم دیکتاتوری تبدیل شدهاند و به تبلیغ سیاستهای ضد ملی آن در داخل کشورمان مشغولند. همکاری و همراهی باکو و تل آویو در این جنگ ۱۲ روزه بر کسی پوشیده نماند و امید است برای مسئولان کشور هم پوشیده نماند و آنان را به تجدید نظر جدی در قبال این کشور شمالی ارس وادار کند. دشمن زبون خود را شریک دزد و رفیق قافله نشان میدهد تا بتواند از آب هم برای خود در این خاکستر جنگ کره بگیرد، اما زهی خیال باطل!
دیدگاه تان را بنویسید