پیش بینی سیاسیون درباره نامزد شگفتی ساز اصلاحات
«جهانصنعت» معرفی نامزد شگفتیساز از سوی اصلاحطلبان را امکانسنجی میکند
نه به مشارکت حداکثری امیدی هست و نه به معرفی نامزد کارآمد از سوی جریانات سیاسی. در این شرایط اما اصلاحطلبان از معرفی چهرهای میگویند که قرار است «شگفتی» بسازد! گویی که همه نیروهایشان بیبروبرگرد امکان حضور در رقابتها را خواهند یافت. یا انگار که سرمایه اجتماعیشان همان است که روزی حماسه دوم خرداد را ساخت و بعد از این همه سال ناکارآمدی و سوءمدیریت، آب از آب تکان نخورده است!
حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران درحالی نوید معرفی چهار کاندیدای اصلاحطلب که از قضا یکیشان مایه «شگفتی» است را میدهد که بلاتکلیفی بهترین وصف برای وضعیت انتخاباتی این جریان است.نهاد اجماعساز جدید که قرار است نقش شورای عالی سیاستگذاری را به عهده بگیرد، مشغول کار است اما معلوم نیست که در این چارچوب چقدر موفق باشد. به هرحال سازماندهی انتخابات و آرایش نیروهای سیاسی با دست بسته که کار سادهای نیست. مضاف بر اینکه سرمایه اجتماعی این جریان چنان مایوس شده که این بار با «تکرار» و امثال آن هم به شوق نمیآید.در چنین وضعیتی اما آقایان وعده «شگفتنی» میدهند و باید دید که قصدشان چیست؟ این حرفها برای گرم کردن تنور انتخابات است؟ مقدمهچینی برای معرفی یک نامزد خاص؟ و یا یک بلوف سیاسی برای کم نیاوردن پیش رقیب؟
حذف ظریف
نگاهی به اوضاع و احوال هر یک از اسامی مطرح و نامزدهای قطعی و احتمالی تکلیف پرسشهای مذکور را روشن خواهد کرد. مثلا اگر حواسمان باشد که بعد از حذف خودخواسته سیدحسن خمینی از گردونه انتخابات همه نگاهها در جریان اصلاحات به سوی ظریف چرخید و برخی روزنامه در صفحات نخست خود برای او دعوتنامه فرستادند، اخبار اخیر درباره نامه او به رهبری و تاکید وی بر عدم کاندیداتوری یا قسم جلاله در گفتوگوهای کلابهاوسی برای اثبات بیمیلی به کاندیداتوری نیز نظرمان را جلب خواهد کرد. بر همین اساس هم میتوان به این تحلیل رسید که احتمال کاندیداتوری ظریف و آفریدن شگفتی به واسطه او منتفی است.
دست خالی کارگزاران
چون کارگزاران وعده مذکور را داده، باید جستوجو برای نامزد شگفتیساز را از میان نیروهای همین حزب شروع کرد. اما ردیف شدن اسامیای چون محسن هاشمی که هنوز هم در مرحله شرط و شروط است و به این باور نرسیده که شانسی دارد یا اسحاق جهانگیری که پایش در ناکارآمدیها و مشکلات دولت روحانی گیر است و ظرفیت رایآوری خود را ساده باخته است، این جستوجو را بیثمر میگذارد.
گمانه غیرجدی
البته برخی رسانهها بعد از شنیدن حرفهای مرعشی، از فائزه هاشمی و غلامحسین کرباسچی به عنوان شگفتیساز احتمالی نام بردهاند! این درحالی است که فائزه هاشمی را به هیچوجه نمیتوان نامزد کارگزاران دانست. او همین چند روز قبل و بعد از آن حرفهای کلابهاوسی جنجالی، چنان مورد غضب قرار گرفت که محمد عطریانفر در مصاحبه با سایت اصولگرای «فردا» از احتمال صدور بیانیه علیه وی توسط حزب کارگزاران گفت. قبل از آن هم وقتی از ریاست جمهوری ترامپ استقبال کرده بود با نامه سرگشاده برادر که از قضا عضور کارگزاران است، مواجه شد. بر این اساس فائزه هاشمی به هیچ وجه گزینه کارگزاران نخواهد بود، آن هم گزینهای که نیامده «شگفتیساز» خطاب شود.
غیرمحبوبها
وضعیت غلامحسین کرباسچی هم از او مشخصتر است. آقای دبیرکل هیچ وقت چهره محبوبی در جامعه و حتی در میان خود اصلاحطلبان نبوده است. کارگزاران و کرباسچی همواره یک سر دعواهای درون جریانی بوده و بعید است که اکنون روی او اجماعی صورت بگیرد. حتی اگر اینطور بشود هم نمیتوان وی را مایه شگفتی دانست و تصور کرد که با استقبال گسترده بدنه اجتماعی مواجه خواهد شد. مگر آنکه تعریف ما از شگفتی با آنجا در ذهن حسین مرعشی و همفکرانش در کارگزاران است، تفاوت داشته باشد.
در ادامه جستوجو برای نامزد شگفتیساز اصلاحطلبان اما اسامی دیگری هم به ذهن میرسد. مثلا عباس آخوندی مدیر تکنوکراتی که بعضا از وی به عنوان نامزد ریاستجمهوری یاد میشود. او ظرفیتهای بسیاری دارد اما تا کنون اعلام آمادگی نکرده است. برخی معتقدند که احتمال کاندیداتوری او موجود است و شاید در فرصت باقیمانده به این نتیجه برسد اما باز هم نمیتوان او را شگفتیساز نامید زیرا اولا تایید صلاحیت شدن یا نشدن وی نامعلوم است و دوما او هم به اندازه کرباسچی چالش محبوبیت دارد.
تلاشهایی هم از سوی برخی سیاسیون برای معرفی مسعود پزشکیان به عنوان پدیده یا همان شگفتی این انتخابات در جریان است که با توجه به واقعیات عرصه انتخابات نمیتوان آن را خیلی جدی گرفت. پزشکیان هم رقبای درون جریانی بسیاری دارد و هم در قد و قوارهای نیست که مقابل نامزد اصولگرایان خصوصا اگر رییسی یا قالیباف باشد، خودی نشان دهد.
رادیکالها
دیگر نام مطرح نیز مصطفی تاجزاده است که دیروز رسما کاندیداتوری خود در این انتخابات را اعلام کرد. معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات که با آن سابقه زندان و مواضع رادیکال سیاسی شانس چندانی برای عبور از فیلتر دستگاههای نظارتی ندارد. با این حال شاهدیم که طیفی از اصلاحطلبان مثل حزب اعتماد ملی از کاندیداتوری استقبال و حمایت میکنند. مخالفتهای کارگزاران با او اما اگرچه تلاش میشود در نهایت ادب و در لفافه بیان شود، حاکی از آن است که به فرض تایید صلاحیت نیز مورد اجماع نخواهد بود. چه رسد به اینکه شگفتیساز شود. برخی از محمدرضا خاتمی نام برده و برخی دیگر نیز به شخص سیدمحمد خاتمی به عنوان گزینه شگفتی اشاره میکنند. این درحالی است که اولا وضع محمدرضا خاتمی بهتر از تاجزاده نیست و رییس دولت اصلاحات نیز پیشتر به دعوتکنندگان «نه» گفته است. دوما هیچ کدام از اینها مورد استقبال کارگزاران نیست که تصور کنیم مرعشی با آن شعف خاص وی را شگفتی بخواند.
سناریوی بدبینانه
هرچند تا اسم دیگر هم که ردیف کنیم، نتیجه همین است و انتظار شگفتی شدن از آنان بیهوده به نظر میرسد. با همین منطق تصور میشود که اظهارات اخیر مرعشی بیشتر حکم یک بلوف سیاسی را داشته است.
ناگفته نماند که فرض بدبینانهتری نیز موجود است و آن هم اینکه کارگزاران با این مقدمهچینی سراغ نامزد خاص خود که اتفاقا اصلاحطلب هم نیست، میرود! دیر یا زود تکلیف این قضیه روشن خواهد شد اما برخی از تحلیلگران سیاسی به خصوص در جریان اصولگرا معتقد هستند که طیف محافظهکار اصلاحات نهایتا به گزینه ائتلاف با علی لاریجانی و تکرار الگوی ۹۲ میرسد؛ گزارهای که با در نظر گرفتن فعالیتهای اخیر حامیان لاریجانی چندان هم بیراه به نظر نمیرسد. نباید نادیده گرفت که این روزها اخبار رسمی و غیررسمی بسیاری درباره رییس سابق مجلس به گوش میرسد. یک روز حرف از کانال تلگرامی و چگونگی حضورش در فضای مجازی است و روز دیگر هم شاهد بسترسازی حامیان او در کلابهاوس هستیم. همین چند شب قبل بود که آقایان از تشکیل شدن و فعال بودن ستادهای انتخاباتی علی لاریجانی گفتند.
ورود لاریجانی؟
نکته دیگری که این تحلیل را قابل اعتنا میکند، تحولات انتخاباتی در جریان اصولگرا است. اخبار ضد و نقیضی درباره کاندیداتوری سیدابراهیم رییسی میرسد و خودش نیز موضع شفافی اتخاذ نکرده است.
حامیان وی در این جریان اما نگرانیهایی از بابت نیامدن او داشته و به دنبال سراغ گزینه جایگزین میروند؛ گزینهای که قطعا قالیباف نیست. از آنجایی که محسن رضایی، سعید محمد، سردار دهقان و سایرین هم به مراتب شانس کمتری دارند، امیدواری حامیان لاریجانی بیشتر شده و تصور میشود که بتوان روی حمایت بخشی از اصولگرایان نیز حساب کرد.
به هر ترتیب، نامزدهای ریاستجمهوری در هر جریان سیاسی، چه شگفتیساز باشند و چه نباشند فرصت چندانی برای تصمیمگیری ندارند و به زودی معلوم خواهد شد که آقایان اصلاحطلب نیز واقعا برگ برندهای دارند یا فقط برای گرم کردن تنور انتخابات میکوشند.
نظرسنجی
امیررضا واعظآشتیانی فعال سیاسی اصولگرا:
کارگزاران سخنگوی اصلاحطلبان شده است. در حقیقت میخواهند نیروی خود را معرفی کنند و محتملا هم سراغ آقای لاریجانی خواهند رفت.
محمدصادق کوشکی، فعال سیاسی اصولگرا:
از چند ماه قبل بارها گفتهام که گزینه نهایی اصلاحطلبان علی لاریجانی است اما سعی دارند که یکباره از او رونمایی نکنند تا بدنه اجتماعی آنان پس نزند.
داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب:
نمیتوانم از کسی اسم ببرم اما قطعا اصلاحطلبان در میان افراد شناخته شده و حتی شناخته نشده نیروهای با ظرفیت بسیاری دارند که بتوانند جامعه را سوپرایز کنند.
حسین انصاریراد، فعال سیاسی اصلاحطلب:
شگفتی این انتخابات فردی از میان اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف و یا مصطفی تاجزاده است. هر سه نفر این ظرفیت را دارند.
اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی:
اگر آقای مرعشی گفته شگفتی است حتما هست و ما هم امیدواریم. درباره اینکه چه کسی اما نمیتوانم نظری بدهم چون خودمان نامزد داریم.
سیدمصطفیهاشمیطبا، فعال سیاسی اصلاحطلب:
نمیتوانم حدس بزنم اما فکر هم نمیکنم که اصلاحطلبان نیرویی داشته باشند که بشود گفت شگفتی است.
علیمحمد نمازی، عضو شورای مرکزی کارگزاران:
با آقای مرعشی در این باره گفتوگویی نکردهام اما شخصا کسی را که شگفتی ایجاد کند، سراغ ندارم.
منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا:
به نظرم نیرویی با این ظرفیت موجود نیست. فکر میکنم ۹۰ درصد از این افرادی اکنون مطرح باید به احترام نظریه حضرت آقا کنار نشسته و اجازه دهند که آن چهار، پنج نفر اصلی رقابت کنند.
دیدگاه تان را بنویسید