کد خبر: 676512
تاریخ انتشار :

نیل فرگوسن؛ سقوط دلار، شاید تدریجی نه ناگهانی!

اکو ایران: پس از تحریم‌های سنگین دولت بایدن علیه روسیه و افزایش ریسک معامله جهانی با دلار ایالات متحده، دوباره زمزمه‌های دلار زدایی یا جایگزینی دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی، به گوش می‌رسد. اما به باور نیل فرگوسن، نظریه‌پرداز بریتانیایی، ایده نفی سلطنت دلار چرخه‌ای تاریخی است و به بیش از یک قرن پیش برمی‌گردد.

نیل فرگوسن؛ سقوط دلار، شاید تدریجی نه ناگهانی!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش اکوایران، تحولات اخیر در عرصه بین‌الملل این زمزمه را در میان بسیاری به راه انداخته که با آغاز تحول در نظم بین‌المللی پسا جنگ سرد، ناقوص پایان سلطنت دلار نیز به صدا درآمده و باید در انتظار جایگزینی و یا عرض اندام ارزهای رقیب در معاملات بین‌المللی باشیم.

به همین مناسبت، نیل فرگوسن، مورخ مشهور، عضو ارشد مؤسسه هوور، دانشگاه استنفورد و استاد پیشین تاریخ اقتصادی دانشگاه هاروارد، با انتشار یادداشتی در وبگاه بلومبرگ با عنوان «سقوط دلار ممکن است به تدریج و نه ناگهانی رخ دهد» این موضوع را مورد بررسی خود قرار داده است.

خوب و بد دلار

یکی از دلایلی که دلار توانست جایگاه استرلینگ بریتانیا را بگیرد، جلو زدن فناوری آمریکا از انگلیس بود. اتفاقی مشابه که امروز شاهدش هستیم. اندازه پلتفرم‌های پرداخت آنلاین در چین بسیار بزرگ‌تر از چیزی است که در غرب یافت می‌شود. همان‌طور که دارلی دافی از دانشگاه استنفورد شاره می‌گوید، ارز دیجیتال بانک مرکزی چین (e-CNY) چیزی نیست که باید نگرانش بود. بلکه سامانه‌هایی مثل Alipay است که سه برابر ارز دیجیتال e-CNY تراکنش داشته و در حال حاضر ۲.۲ میلیون کاربر در آمریکا دارد.

در همین حال، کسری بودجه دولت آمریکا کسری بودجه بسیار بالاتری نسبت به پیش‌بینی من در سال ۲۰۰۴ دارد. در آن زمان، ترازنامه فدرال رزرو ۶ درصد تولید ناخالص داخلی بود. اکنون پس از چند دوره متوالی از تسهیلات کمی و مداخلات دیگر بانک مرکزی، به ۳۵ درصد رسیده است. پرش تورمی ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ را نمی‌توان بدون توجه به خطاهای بزرگ مالی و سیاست‌های پولی درک کرد. اگر آمریکا بخواهد تسلط پولی خود بر جهان را حفظ کند، عملکردش با این هدف در تضاد است.

یکی از پیامدهای بارز این تحولات، افزایش قابل توجه قیمت دلاری طلا است که در پنج سال گذشته بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است. با اینکه که اوراق خزانه‌داری آمریکا ۸ درصد کاهش داشت. جان مینارد کینز به استاندارد طلا، لقب مشهور «میراث بَدَوی» را داد. اما هیچ کجای عملکرد بهتر دارایی‌های غیربهره‌ای نسبت به دارایی‌های بهره‌دار، بدوی نیست. داده‌های شورای جهانی طلا در مورد این امتیاز روشن است. بر اساس آخرین آمار، منطقه یورو ۳۰ درصد از کل ذخایر رسمی طلای جهان را در اختیار دارد؛ در حالی که ایالات متحده ۲۳ درصد، و روسیه و چین با هم تنها ۱۲ درصد دارند.

با این حال، بزرگ‌ترین خریداران طلا بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۳ روسیه با ۱۸۷۶ تن متریک و چین با ۱۵۲۵ تن بودند که ترکیه، هند و قزاقستان نیز در رتبه‌های بعدی قرار داشتند. در همین دوره، بیشترین فروش از سمت کشورهای منطقه یورو با ۱۷۲۶ تن، سوئیس با ۱۱۵۸ تن و کشورهای انگلیسی‌زبان با ۸۷ تن بود.

مرگ طلا به دلار 

با این حال، این به معنای رقابت طلا و دلار نیست. نمی‌دانیم که آیا انباشت طلا توسط روسیه و چین، آن‌ها را در برابر تحریم‌های ایالات ایمن می‌سازد. این فقط نشان‌گری از تغییر سیستم مالی جهانی است.

یک سال قبل از سخنان دوگل علیه دلار، فیلم محبوب جیمزباند اکران شد. شخصیت منفی گلدفینگر یکی از دستاورد فوق‌العاده سینما بود؛ از نحوه قتل اولین قربانی‌اش (کاراکتر جیل مسترسون) تا مکالمه بی‌نقص او با جیمز باند:

مأمور ۰۰۷: انتظار داری حرف بزنم؟

گلدفینگر: نه، آقای باند. انتظار دارم بمیری!

اما جدای از درام و اکشن فیلم، یکی از جنبه‌های گلدفینگر که در یادها مانده است، لحظه‌ای بود که مردی از بانک مرکزی انگلستان به جیمز باند توضیح داد که چرا تجمیع مشکوک طلا توسط گلدفینگر موضوعی است که ارزش تحقیق و تفحص توسط مأمور ۰۰۷ را دارد.

کارمند بانک انگلستان خطاب به جیمزباند: ما در بانک انگلستان، خزانه رسمی شمش طلا هستیم. همان‌طور که فورت ناکس ایالت کنتاکی، ذخیره رسمی طلا در آمریکا است. ما مقداری که هر کدام در اختیار داشته و مبالغی که در بانک‌های دیگر وجود دارد اطلاع داریم. ما می‌توانیم آنچه را که (خارج از بانک‌های ما) در بخش صنعت وجود دارد را تخمین بزنیم؛ بنابراین، دولت‌های ما می‌توانند ارزش واقعی دلار و پوند را تعیین کنند.

پس از هفت سال از اکران فیلم جیمز باند، زمانی که ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا پیوند طلا و دلار در مرکز سیستم برتون وودز را شکست، دوران استاندارد طلا به پایان رسید. از آن زمان، ارزهای جهان در برابر یکدیگر و در برابر طلا نوسان داشته‌اند.

فقط کافی است به نرخ واقعی مبادله مؤثر دلار از زمان «شوک نیکسون» به بعد، نگاه کنید. از ژوئن ۱۹۷۱ تا اکتبر ۱۹۷۸ یک افت ۳۲ درصدی وجود دارد. سپس تا مارس ۱۹۸۵ افزایشی ۴۹ درصدی را می‌بینیم. کاهش ۳۶ درصدی دیگری نیز تا آگوست ۱۹۹۲ رخ می‌دهد. بعد از ۳۳ درصد افزایش تا فوریه ۲۰۰۲ و سپس کاهشی ۲۶ درصدی تا ژوئن ۲۰۱۱، شاهد ۵۳ درصد افزایش تا اکتبر ۲۰۲۲ هستیم.

هرکسی می‌تواند هرچه می‌خواهد در مورد دلار بگوید. قطعاً دلار بالا و پایین دارد و دقیقاً همین عدم استحکام است که علت تداوم سیستم پولی پسا ۱۹۷۱ را توضیح می‌دهد. برخلاف استاندارد طلا، سیستم دلار دارای یک لنگر کشسانی است که در آن، ارزش دلار به عنوان یک واحد پولی فیات اغلب وابسته به متغیرهای داخلی کشور است.

ارزهای دیگر نیز می‌توانند با دلار رقابت کنند. یورو، رنمینبی و خدا را چه دیدید، شاید ارز احتمالی (گروه کشورهای) «BRICS» که لولا در شانگهای توصیف کرد. اما انتظار نداشته باشید که «دلارزدایی» یا «حذف دلار» از مدل دومرحله‌ای همینگوی پیروی کند. دنیا لنگر پولی خود را تنها به یک روش تغییر می‌دهد: به تدریج.

ارزش «کنترل سرمایه»

فهمیدن اینکه چرا رنمینبی (نام دیگر یوآن) چین همچنان سهم کمی از ذخایر بین‌المللی دارد، دشوار نیست. «کنترل سرمایه» تنها چیزی است که باید در این مورد بدانیم. همان‌طور که مایکل نیکولتوس اخیراً استدلال کرد، بدون کنترل سرمایه، مقدار بسیار زیادی از سرمایه چینی، در جستجوی تنوع و امنیت حقوق مالکیت، این کشور را ترک می‌کند. بانک انگلستان این نکته را در مقاله‌ای در یک دهه پیش بیان کرد.

لری سامرز، وزیر خزانه‌داری سابق آمریکا در سال ۲۰۱۹ گفت: نمی‌توان چیزی را با «هیچ» جایگزین کنید. چه جایگزینی برای دلار وجود دارد؟ یوروی اروپا عتیقه است. یِن متعلق به یک کشور سالمند است. رنمینبی چین نیز مثل غل‌وزنجیر می‌ماند. بیت‌کوین هم که صرفاً یک چیز جدید و آزمایشی است.

راهی که دلار رفت

اگر از نظر اصولی به نفع دلار شرط ببندید، و از این نوع چیزها خوشتان بیاید، خواندن نظرات اطمینان‌بخش تایلر کوون و جان آثرز را نیز توصیه کنم. کوون می‌گوید: خارجی‌ها عاشق این اسکناس‌های سبزرنگی هستند که عکس بنیان‌گذاران آمریکا روی آن‌ها حک شده است. آثرز نیز استدلال می‌کند که دلارزدایی اتفاق نخواهد افتاد؛ زیرا دلار تمیزترین چرک کف دست است.

گفتن اینکه دنیا همیشه در حال تغییر است. یک سخن کلیشه‌ای است. وقتی چیزی برای نیم‌قرن تغییر نکند، یعنی سلطنت دلار و خشم رهبران خارجی از آن، چرا هر شش یا هفت سال یکبار، اقتصاددان‌ها و روزنامه‌نگاران مالی، سقوط دلار را پیش‌بینی می‌کنند.

البته چیزهای زیادی در تاریخ وجود دارد که برای ۵۰ سال ثابت ماند و بعد ناگهان تغییر کرد. این دقیقاً همان چیزی است که پیش‌بینی تاریخ را سخت می‌کند.

اما علت‌هایی که آن‌ها برای سقوط دلار به عنوان راز جهانی به آن‌ها استناد هیچ پایه و اساسی ندارد. گذار از تسلط استرلینگ به سلطه دلار تدریجی بود، حتی اگر بحران‌های گاه‌به‌گاه استرلینگ همراه بود. این جور اتفاقات از سال ۱۹۳۱ تا همین پارسال، تقریباً هر ۱۰ سال اتفاق می‌افتاد و با وجود تمام بحران‌ها، استرلینگ هنوز حدود ۵ درصد ذخایر ارزی جهان را تشکیل می‌دهد. این دقیقاً داستان لاک‌پشت و خرگوش است.

بنابراین، آنچه باید به دنبال آن هستیم، نشانه‌هایی برای این تغییری تدریجی است. درست همان‌طور که پیدایش یورو در دهه ۱۹۹۰ راه را برای یک مدعی رتبه دوم جدید در رقابت ارزهای ذخیره‌ای هموار کرد، بنابراین نشانه‌هایی مبنی بر اینکه رنمینبی به‌اندازه کافی توانمند خواهد شد که بتواند با عبور از یِن و پوند انگلیس، مدعی بزرگی برای جایگاه سوم باشد.

در یک مقاله جدید بری آیچنگرین، مورخ اقتصادی دانشگاه برکلی که «مسیر غیرمتعارف رنمینبی به‌سوی ارز ذخیره جهانی» نام دارد، استدلال می‌کند که چین جهت افزایش استفاده بین‌المللی از پول خود نیازی به آزادسازی کامل مالی ندارد.

اولاً رشد سریع خطوط سوآپ بانک مرکزی چین امکان دریافت رنمینبی از این بانک را مطمئن می‌کند. ثانیاً، گسترش بازارهای رنمینبی فراساحلی به مدیران ذخایر بانک مرکزی و سایر سرمایه‌گذاران اطمینان می‌دهد که می‌توانند این ارز را با نرخ‌های ثابت و قابل پیش‌بینی به دلار تبدیل کنند.

کپی چینی

مقیاس هر دوی این تحولات شگفت‌انگیز است. از حدود سال ۲۰۰۹، بانک مرکزی چین قراردادهای مبادله ارز دوجانبه‌ای به ارزش ۳.۷ تریلیون رنمینبی (۵۵۰ میلیارد دلار) را با حداقل ۳۹ بانک مرکزی مذاکره کرده است. از سال ۲۰۱۰، زمانی که تجارت رنمینبی در هنگ‌کنگ برای اولین‌بار مجاز شد، بازارهای فراساحلی در ۲۴ شهر دیگر جهان ظهور کردند. تا جولای ۲۰۲۱، ۱.۲۵ تریلیون رنمینبی (۲۰۰ میلیارد دلار) در حساب‌های خارج از کشور سپرده‌گذاری شد که کمتر از سپرده‌های دلاری خارج از کشور است. اما درعین‌حال، «هیچ» نیست.

در همان زمان، مقاله جدید توسط هورن نشان می‌دهد که چین جایگاه خود را به مرجع وام‌های ضروری بین‌المللی تثبیت کرده است و یک سیستم جهانی جدید برای اعطای وام‌های نجات فرامرزی به کشورهایی که دچار مشکل بدهی هستند، راه‌اندازی کرده است.

در سال‌های اخیر، بیش از ۱۷۰ میلیارد دلار حمایت نقدینگی به بیش از ۲۰ کشور رسیده است؛ از جمله مبادلات وقت سررسید سوآپ. بانک‌ها و شرکت‌های دولتی چین ۷۰ میلیارد دلار وام اضافی برای حمایت از تراز پرداخت‌ها اختصاص دادند. در مجموع، کمک‌های مالی چین بیش از ۲۰ درصد کل وام‌های صندوق بین‌المللی پول در دهه گذشته است.

کار وام‌دهندگان در ابتکار «کمربند و جاده» خلاصه می‌شود. اکثر وام‌گیرندگان عضوی از طرح کمربند و جاده چین بوده و نرخ بهره‌ای که پرداخت می‌کنند در مقایسه با وام‌های غربی به کشورهایی در شرایط مشابه، نسبتاً بالا است.

اصل تحقیق تاریخی، تشخیص الگوها است. هر دو گروه زیر الگوی یکسانی را مشاهده می‌کنند. به نوشته آیشنگرین: رنمینبی امروز بی‌شباهت به دلار دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نیست. امروزه تبدیل رنمینبی به دلار به دلیل محدودیت‌های حساب سرمایه‌ای محدود شده است. همچنین قابلیت تبدیل دلار به طلا توسط قانون پولی ایالات متحده محدود شده بود. دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، سال‌های سیستم برتون وودز بود؛ زمانی که پشتوانه دلار طلابود؛ اما در  آمریکا امکان قابل تبدیل پول به این فلز وجود نداشت.

در آن زمان بازار طلای فراساحلی در لندن و بازار فراساحلی رنمینبی امروز، محصول یک پدیده مشابه هستند؛ یعنی تبدیل ناقص یک ارز بین‌المللی (دلار در آن زمان، رنمینبی اکنون) به دارایی ذخیره نهایی (طلا در آن زمان، دلار اکنون).

همچنین به گفته هورن: تشابه‌های تاریخی با دوران ظهور ایالات متحده ظهور به عنوان یک قدرت مالی جهانی وجود دارد؛ به‌ویژه در دهه ۱۹۳۰ و پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که صندوق تثبیت مبادلات ایالات متحده و فدرال رزرو برای تأمین مالی استفاده کرد تا وام‌های اضطراری و بسته‌های کمکی به کشورهایی اعطا کند که بدهی‌های بالایی به بانک‌های آمریکایی و صادرکنندگان داشتند. با گذشت زمان، این فعالیت‌های موقت توسط ایالات متحده به یک سیستم آزمایش‌شده مدیریت بحران جهانی تبدیل شد. مسیری که احتمالاً چین نیز در آن قرار دارد.

تا زمانی که این مقالات را خواندم کاملاً متوجه اهمیت اینکه که دلار آمریکا قبل از آزادسازی مالی که در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ اتفاق افتاد به سلطه جهانی رسیده بود، نشده بودم. ظهور آمریکا به‌عنوان وام‌دهنده بین‌المللی نیز آخرین آجر این ساختمان بود.

چرا کشورها باید با دلار معامله کنند؟

لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس‌جمهور برزیل در مراسم بانک توسعه نوین چین واقع در شانگهای گفت: هر شب از خودم می‌پرسم که چرا کشورها باید با دلار معامله کنند. پس از ناپدیدشدن استاندارد طلا چه کسی تصمیم گرفت که دلار معیار باشد؟امروزه کشورها باید برای صادرات دنبال دلار بروند، در حالی که می‌توانند با ارزهای خود صادرات کنند.

این سخن لولا برایم جالب بود. با این حال، نکته عجیب ماجرا، کهنه بودن این اظهارنظر است. سخنان لولا بلافاصله افکار رئیس‌جمهور دیگری را در بیش از نیم‌قرن پیش به ذهنم آورد:

«تفاهمی که بر پایه آن، دلار به یک ارز بین‌المللی تبدیل شد، دیگر وجود ندارد. به خاطر اینکه بسیاری از کشورها با دلار معامله می‌کنند باعث شده کسری تراز پرداخت‌های آمریکا جبران شود که ایالات متحده را قادر ساخته است تا بدون هیچ دردسر و هزینه‌ای به کشورهای خارجی بدهکار شود. در واقع، آنچه که ایالات متحده به این کشورها بدهکار است، به دلار پرداخت کرده که کم‌وکیف چاپ آن نیز به عهده خود آمریکایی‌ها است. این ساختار یک‌جانبه که به نفع آمریکا است، به گسترش این ایده کمک کرده که دلار یک وسیله مبادله بی‌طرف و بین‌المللی است؛ در حالی که دلار یک ابزار اعتباری بوده که تنها در دست یک کشور قرار دارد.»

این سخنان از شارل دوگل، رئیس‌جمهور فرانسه بود که در تاریخ ۴ فوریه ۱۹۶۵ ایراد شد. این موضع اصلی دوگل علیه دلار بود که باعث شد والری ژیسکار دستن، وزیر دارایی دولتش عبارت به‌یادماندنی «امتیاز گزاف» را ابداع کند که نشانه نارضایتی فرانسوی‌ها از این وضعیت بود.

امتیاز گزاف 

به عبارتی، بیزاری از تسلط دلار چیز جدیدی نیست. در واقع، این یک درون‌مایه تکراری در ژورنالیسم مالی است. می‌توان چرخه‌های استفاده از عبارت امتیاز گزاف یا اصطلاحات مشابه در این حوزه را شناسایی کرد. طبق اطلاعات گوگل، آخرین نقطه اوج آن در سال‌های ۲۰۰۷.۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ مشاهده شد. همچنین طبق مدل زبان‌شناسی «اِن‌گرم» گوگل، اصطلاح «دلارزدایی» نیز در روند مشابهی قرار دارد. 

برای اولین‌بار در ژوئن ۲۰۰۴، من مقاله‌ای در این زمینه نوشتم. سپس گاه‌به‌گاه با نشریه نیوریپابلیک همکاری داشته و درون‌مایه نوشته‌هایم در مورد ظهور یک واحد پول اروپایی و چالش بزرگ علیه تسلط دلار بود. 

آن زمان اخطار دادم: ایالات متحده باید از خود بپرسد که استاندارد دلار تا کی می‌تواند دوام بیاورد؟ تا زمانی که دلار ارز بین‌المللی باشد، آمریکا می‌تواند بدون اینکه نگران پیامدهای اقتصادی جدی باشد، به روند کسری تجاری و کسری بودجه هنگفت خود ادامه دهد. اما اگر دلار جایگاه خود را به عنوان ارز ذخیره جهانی از دست داده و دچار افت شدیدی شود، عواقب سنگینی خواهد داشت. بدبختانه برای آمریکایی‌ها، شدت ناترازی و پیدایش ارز جایگزین مناسب به این احتمال افزوده است. 

و خوشبختانه برای من، یک مرد هیچ‌وقت سر نوشته‌های این‌چنینی قسم نمی‌خورد. 

بنابراین، خوانندگان متوجه بدبینی اولیه من نسبت به ادعاهای قریب‌الوقوع بودن سقوط دلار می‌شوند. اما دوباره همان آش و کاسه؛ نه فقط لولا، بلکه برخی کارشناسان اقتصادی محترم این ادعاها را مطرح می‌کنند. به گفته پیتر سی. اِرل از مؤسسه تحقیقات اقتصادی آمریکا: در درازمدت، نقش دلار به عنوان زبان تجارت جهانی تثبیت شده است. 

برای اِرل، استفاده بیش از حد آمریکا از تحریم‌های مالی مقصر عدم محبوبیت دلار است. هر چه ایالات متحده بیشتر از قدرت خود برای جلوگیری از اقتصاد دشمنانش جهت استفاده از سیستم پرداخت دلاری استفاده کند، کشورهای بیشتر دیگری می‌خواهند از ریسک قطع دسترسی به شبکه مالی جهانی محفوظ بمانند. از این رو، توافق اخیر چین و برزیل، چین و فرانسه و بین هند و مالزی برای تسویه معاملات با ارزهای یکدیگر رخ داده است. 

ماحصل آخرین مقاله گیلیان تِت در نشریه فایننشال تایمز این بود: برای دنیای ارزی چندقطبی آماده شوید. در اوایل ماه جاری، در حالی که شی جین‌پینگ در مسکو بود، ولادیمیر پوتین متعهد شد که از رِنمینبی (واحد پولی چین که با نام یوآن نیز شناخته می‌شود) را برای تبادل‌های بین روسیه و کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین استفاده کند تا از قرارگیری روسیه در معرض دارایی‌های سمی دلاری بکاهد. 

به گفته استفان جن از مؤسسه یوریزون اِس‌اِل‌جِی کَپیتال (Eurizon SLJ Capital) به دلیل چنین روندهایی، دلار از پیش، در حال سقوط است. جن در یادداشت تحقیقاتی خود که اخیراً در فایننشال تایمز به طور مفصل آمد، نوشت: دلار آمریکا با نرخی بسیار سریع‌تر از تصور غالب، در حال از دست‌دادن سهم بازار خود به عنوان ارز ذخیره جهانی است. محرک اصلی کاهش محبوبیت دلار در سال ۲۰۲۲ می‌تواند منعکس‌کننده واکنشی وحشت‌زده به در خطرافتادن حقوق مالکیت باشد که پس از جنگ اوکراین، با مسدودسازی ذخایر ارز خارجی روسیه پدیدآمده است.

سبقت یورو؟

این سخن بی‌راهی نیست؛ اما جایگزینی دلار با یورو در ۱۹ سال پیش نیز همین‌طور بود؛ بنابراین، بیایید به داده‌ها نگاهی دقیق‌تر بیندازیم. درست است که با معیارهای معمول، اکنون دلار نسبت به سال ۱۹۹۹، سهم کمتری در ذخایر بین‌المللی داشته و از حدود ۷۰ درصد در آن زمان، به ۵۹ درصد کاهش یافته است. با این حال، همان‌طور که بِرَد سِتسِر از شورای روابط خارجی اشاره کرده است، اگر به سال ۱۹۹۵ برگردیم، می‌بینیم که امروز سهم دلار در ذخایر بین‌المللی، بیش‌تر از آن زمان است.

در هر صورت، تغییر اصلی از دهه ۱۹۹۰، تبدیل یورو به دومین ارز ذخیره محبوب در جهان است. در صدور بدهی بین‌المللی، وام‌های بین‌المللی، گردش ارز خارجی و پرداخت‌های جهانی از طریق سوئیفت، یورو توانست که جایگاه خود به عنوان دومین ارز پرطرفدار دنیا را تثبیت کند.

همراهی کشورهای منطقه یورو به آمریکا در اعمال تحریم‌های مالی علیه روسیه، این استدلال که استفاده بیش از حد آمریکا از تحریم‌ها باعث تضعیف سلطه دلار می‌شود را باطل می‌کند. همان‌طور که سِتسِر خاطرنشان می‌کند، به نظر نمی‌رسد جنگ اوکراین و تحریم‌ها تأثیر قابل‌توجهی بر میزان ذخایر ارزی جهانی داشته باشد؛ حتی اگر صندوق‌های ثروت ملی کشورهای مختلف (مانند صندوق توسعه ملی ایران) را در نظر بگیرید که ارزهای خارجی را نیز جمع می‌کنند. حتی چینی‌ها نیز دارایی‌های خود از اوراق‌قرضه ایالات متحده که توسط نهادهای فدرال آمریکا صادر می‌شود را افزایش داده‌اند.

داده‌های هفته گذشته که توسط برنت دانلی از مؤسسه اسپکترا مارکتس (Spectra Markets) منتشر شد، نقطه متصل‌کننده این ماجرا بود. این داده‌ها با استفاده از آمار بانک تسویه‌حساب‌های بین‌المللی نشان داد که سهم دلار از ارزهای اصلی معاملات جهانی همچنان گزاف است. از سال ۱۹۸۹ و هر سه سال یکبار، بانک تسویه‌حساب‌های بین‌المللی سهم دلار را بین ۸۰ تا ۹۰ اعلام کرده است که هیچ‌گونه نشان‌دهنده سیر نزولی نیست.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها