کد خبر: 706785
تاریخ انتشار :

جملات تند علی دبیر علیه پیمان یوسفی در آنتن زنده

شوخی پیمان یوسفی با علیرضا دبیر در آنتن زنده به یک تنش عجیب تبدیل شد.

جملات تند علی دبیر علیه پیمان یوسفی در آنتن زنده
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش "ورزش سه"، گفتگوی دوستانه علیرضا دبیر و پیمان یوسفی در یک برنامه تلویزیونی به جنجال کشیده شد و ویدیوهای آن در فضای مجازی همان‌طور که دبیر می‌گفت "وایرال" شده است!

رئیس فدراسیون کشتی در حال پاسخگویی به سوالات مجری برنامه بود که یوسفی ترجیح داد برای یک شوخی کوچک به ویدیوی وایرال شده نمازخواندن دبیر در جلسه با وزیر ورزش و جوانان اشاره کند.

پس از این شوخی گفتگوی بین این دو به یک جنجال عجیب تبدیل شد که طی ساعات اخیر بسیار بازتاب داشته است. مشروح گفتگوی محاوره‌ای این دو را در زیر می‌خوانید:

یوسفی: خدایی حالا خودت گفتی، می‌گم‌ها در این جلسات شورا هم بعضی وقت‌ها عصبانی می‌شدی وسط جلسه از این نمازهای مستحبی می‌خواندی که بگی آقا من اصلا کاری به کار شما...

دبیر: شما دنبال اینی که یک چیزی بگی‌ها. ببین هر کاری‌‌ات می‌کنند.

یوسفی: ایها الناس من منظوری نداشتم، من دارم تعریف می‌کنم، خودت اصلا (بحث را) بردی به جای دیگه! به خدا تقصیر من نیست علی آقا. خودت می‌گی آخه!

دبیر با خنده: می‌گن یارو تنش می‌خاره!!! خودت هم الان...

یوسفی: دست شما درد نکنه، خودش الان گفت، من هیچی نگفتم.

دبیر: ما حرمت شما را داریم آقای یوسفی.

یوسفی: اشکالی نداره، ایشان زحمتکش است. به گردن کشتی حق داره، هر چی بگه به (روی) سر من.

دبیر: بابت میکروفونی که دستت هست اون دنیا باید جواب بدی. فکر نکن مثلا کسی به کسی تیکه می‌اندازی...

یوسفی: نه به خدا، نه به اون خاطر، گفتم کلا آنجا از این کارها کردید.

دبیر: کلا می‌گم آقای یوسفی چون قبلش با هم صحبت کردیم.

در میان این گفتگو علیرضا دبیر در پشت صحنه به شخصی به نام خسروی اشاره کرده و خواستار این شد که یک پلاتو پخش کنند. یوسفی خواستار ادامه گفتگو شد.

یوسفی: علی آقا ناراحت شدین؟ آخه من چیزی نگفتم که به خدا. (اشاره به پشت صحنه) بگذارید این جمله‌اش تمام شود و برویم یک بخشی را پخش کنید. آقای دبیر من این همه ازت تعریف کردم، چیزی نگفتم.

دبیر: آقای یوسفی ببینید، به خدا خوب نیست، فکر نکنید این حرف‌ها را شما می‌زنید وایرال بشه.

یوسفی: بابا به خدا ما خیلی از حرف‌هایمان وایرال می‌شه، نیازی نداریم به وایرال شدن این حرف‌ها علی آقا.

دبیر: گیر می‌دونی چیه؟ گیر آدم‌ها؟ خودم رو می‌گم که گناه... مثلا به من می‌گن که تو ریا می‌کنی. بابا مردم من اینقدر گناه دارم اگه خدا ستارالعیوبی‌اش را بردارد من کف پهن خیابونم! یک لحظه... یک لحظه... شما تیکه‌ات را انداختی دیگه بذار من حرف‌هایم را بزنم! ایراد آدما الان می‌دونین چیه؟ ایراد آدما اینه که دنبال فالوور هستن، حتی شما! این برنامه دیده می‌شه، من مجری‌ام، الان مثلا من یک چیزی بگم... اگه من ناراحت شده باشم می‌تونی جواب بدی؟

یوسفی: نه ولی اگر ناراحت شده باشی می‌تونم در محضر همین مردم بگم علی آقا منظوری نداشتم، شما من رو ببخش. این رو می‌تونم بگم که...

دبیر: چند روز پیش مقام معظم رهبری یک حرف قشنگی به دانشجویان زد. گفت مراقب حرف‌هایتان در فضای مجازی باشین. ایشون بالاخره مرجع تقلید است که یک چیزی می‌گه، من می‌گم شما که مجری هستین، یک کس دیگه‌ای یا من هم که هستم، باید باشم، یک دفعه چیزی نگیم خدایی ناکرده به کسی بربخوره، می‌دونی می‌خوام چی بگم؟ من تمام....

یوسفی: اگر چیزی گفتم ناراحت شدی در محضر همین مردم شرمنده و عذرخواهی می‌کنم. به عنوان مسائل شرعی و روابط دو مومن و مسلمون دارم می‌گم‌ها... علی آقا اصلا خودت رفتی سمت این قصه‌ها، منِ بدبخت از عملکرد تعریف کردم و رفتیم چیز... مگه من این را از شما سوال کردم؟

دبیر: ولش کنین، ببینین آقای یوسفی، من عادت دارم، یک چیزی بگم، من به اینکه امثال شما بخوان وایرال بشن عادت دارم.

یوسفی با تعجب رو به دوربین: عجب‌ها! باشه من می‌خوام وایرال بشم!

دبیر: چند روز پیش به من نشان دادند دو نفری که در سیاست بودن، حالا من که خیلی آن‌ها را در سیاست ندیدم، به یکی‌شون زنگ زدم چون بچه مسلمونه، اون یکی که حالش معلوم نیست، مثلا گفت آقا این رفته اونجا چیکار کنه، بهش زنگ زدم فلانی من ازت یک سوال بکنم؟ تو کارت حرف زدنه، ۴۰ ساله برای این مملکت چیکار کردی؟ بسه دیگه چقدر حرف می‌زنید! نشستی اونجا فقط درمورد این و اون صحبت می‌کنی، چی کار کردید؟ خدایا منو ببخش، خدایا منو ببخش، خدا منو ببخشه، بازم خدا منو ببخشه، من هیچ موقع این حرفو نمی‌زنم، فقط بهش گفتم که من فقط مدال‌هام از وزن شما بیشتره، فقط یک حوزه قهرمانی‌ام را بهش گفتم. گفت چی کار کنم، گفتم نمی‌خواد کاری کنی، من مثل تو آبروریزی هم نمی‌کنم، خودم هم بهت زنگ زدم، تو آبروی من رو توی یک جمع بردی. حالا خواهشم اینه، شما مجری‌ها هم اگر می‌خواین... حالا بگذریم، بریم سراغ برنامه آقا پیمان.

یوسفی: به نظرم سراغ بحث بریم...

پس از درخواست دبیر برای ادامه گفتگو پیرامون موضوع برنامه، یوسفی که قصد داشت این موضوع را در ابتدا دوستانه رفع کند، به مکالمه پیرامون این ماجرا ادامه داد.

دبیر: کلی می‌خوام بگم، مثلا یک حرکتی رو شما انجام می‌دین، مثال شما رو می‌زنم، بیان مثلا آهنگ زورخونه بذارن و بگن: وای، فلان، ببین جهان پهلوان یوسفی چیکار کرد. حالا یک حرکت کوچک‌ترش را که من می‌کنم، یکی مثل شما میاد داخل برنامه می‌گه: هه، آقا، این مثلا اونجا.

یوسفی که قصد داشت این ماجرا همین امشب ختم به خیر شود به فیلمبردار گفت: یک لحظه دوربین لانگ را بده کارگردان عزیز. من می‌خوام بلند شم و برای اینکه ادامه بحثمان خیلی شخصی نشه علی آقا، چون می‌خوایم از موفقیت‌های کشتی صحبت کنیم.

درحالی‌که دبیر همچنان ناراحت بود، یوسفی به سمت او قدم برداشت و گفت: بیا، بیا ببینم، پاشو ببینم، من به چه زبونی بگم ایشون خیلی خوبه، کاراش هم خوبه، قصد منم اونجا تیکه انداختن نبود.

یوسفی روی دبیر را بوسید و سپس به شوخی به او گفت: بشین دیگه، از این بیشتر، بابا همچین می‌گه، تو این همه گفتی من مگه ناراحت شدم گفتی برای وایرال؟ واقعا برای وایرال شدن این کار را نکردم. ممکنه، مثلا آره، برای اینکه فضا بشکنه، یا تیکه انداختن موضوع این نیست‌‌ها. به خاطر این بوده، حالا می‌خوای تمومش کنیم. بگو و بعدش یک چیزی پخش کنیم.

سپس دبیر کوتاه صحبت کرد و برنامه مدتی متوقف شد تا یک بخش پخش شود. پس از این قسمت گفتگوی مجری و میهمان برنامه پیرامون کشتی و اتفاقات سال گذشته این رشته ورزشی دنبال شد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها