حسین علیزاده: وزارت ارشاد هیچگاه فکر نکرده که چگونه و چرا به اینجا رسیدهایم؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه، مشکلات ایجاد شده در عرصه موسیقی و تعطیلی ارکستر ملی از جمله مسائلی است که «حسین علیزاده» به آن اشاره کرده است. علیزاده در این گفتوگو از شرایط فعلی موسیقی در ایران، نوع نگاه مسئولان به این هنر انتقاد کرد و نوع نگاه مدیریت مرکز موسیقی وزارت ارشاد به هنر و نداشتن نگاه انسانی به هنرمندان فعال و جوان در عرصه موسیقی را مورد بررسی قرار داد. آنچه در زیر آمده است گزیدهای پاسخهای علیزاده به خبرنگار مهر است:
- به هیچ عنوان اسم من روی ارکستر موسیقی ملی نمانده است. پس از ازهم گسیختن شاکله کلی ارکستر موسیقی ملی که توسط شورای فنی تعریف شده بود، دیگر اسم من روی آن نماند. البته لازم به ذکر است که به گواه تاریخ بخصوص در این سی و چند سال هیچگاه هیچ پدیده فرهنگی عمر درازمدت نداشته است و نمیتوان برای هیچ موضوع فرهنگی برنامهای چندین ساله درنظر گرفت و آن را اجرایی کرد. به این معنا که عمر کوتاه هریک از پدیدههای فرهنگی و اجتماعی منوط به حیات چهارساله دولتهایی است که روی کار میآیند. بدون اینکه ادامهدهنده راه دولت قبلی باشند. هر فردی که در مقام رئیس جمهور روی کار میآید گمان میکند که بهتر از مدیر اجرایی پیشین و البته بعدی خود فکر میکند و تصمیم میگیرد و در عین حال مدیرانی که در دولتها سرکار میآیند عمری چهارساله و یا حتی کمتر دارند. بنابراین برنامهریزی و تداوم معنا ندارد.
- هیچ چیز دردناکتر از این نیست که بخش دولتی و تصمیمگیر در حوزه موسیقی، ارکستری مثل ارکستر سمفونیک تهران که سابقهای هفتاد ساله دارد به راحتی نادیده میگیرد. این در حالی است که دولت وظیفه دارد این ارکستر را به بهترین شکل حفظ و اداره کند اما نکرد و در عین حال متاسفانه شاهد هستیم که ارکستر سمفونیک تهران وضعیتی بهتر از ارکستر موسیقی ملی ندارد.
- به اعتقاد من باید فرهنگ و هنر در جامعه بازتعریف شود. در واقع باید بررسی کنیم فرهنگ از نگاه من به عنوان آهنگساز و فرد درگیر با هنر چیست و از سوی دیگر تعریف فرهنگ و هنر از دیدگاه یک مسئول دولتی چیست؟ باید بررسی کنیم که تعریف من و امثال من از موسیقی چیست و تعریف مدیر دولتی در حوزه موسیقی از این هنر چیست و حال پاسخ من این است که هر پدیده فرهنگی به زحمت ساخته و به راحتی ویران می شود از همین رو خراب کردن خیلی مسئولیت دارد و این دوستان هیچگاه متوجه این مسئولیت نیستند.
- باید این موضوع را نیز درنظر گرفت که هنرمندان جوان فکر میکنند، ذوق دارند و خلاق هستند. می توان این همه استعداد را درراستای سازندگی این سرزمین به کار گرفت. با این توجه و انگیزه است که جوانان را به ارکستر موسیقی ملی دعوت کردیم، وقت گذاشتیم، حقوق دریافت کردند و فعالیت کردند و حال اینکه پس از دو سال این ارکستر تعطیل می شود، بدون اینکه به آینده این جوانان هنرمند فکر شده باشد.
- من سئوالم این است که آیا هیچ یک از مسئولان فرزندان خود را جای این جوانان گذاشته اند؟ آیا اگر یکی از نوازندگان از اعضای خانواده یکی از همین مسئولان بود، به این راحتی ارکستر را منحل می کردند؟ ولی متاسفانه هیچ یک از مسئولان فکر نکردند که اعضای این ارکستر جوان هستند و آینده دارند و به راحتی حقوق مادی و معنوی 200 نفر از اعضای ارکستر را نادیده گرفتند. بنابراین در نهایت تاسف متوجه می شویم که مسئولان برای تعطیلی یک جریان فرهنگی حتی یک نگاه انسانی ندارند.
- وقتی تصمیم به تغییر در سیستم اداره ارکستر گرفته شد با هیچ یک از اعضای ارکستر مشورت نکردند این در حالی است که افتخار من این بود یک عده جوان که با شوق کار می کردند را به کار گرفتیم و در مدت زمان کوتاه کنسرتهای خوبی را نیز اجرا کردیم.
- اگر آهنگسازی بخواهد اثری را ضبط کند حتی اگر آثار سفارشی باشد و بودجه دولتی هم پشت آن باشد در خارج از کشور ضبط می کند و مسئولی هم وجود ندارد که این سئوال را بپرسد با توجه به هزینه بودجه دولتی برای انجام یک کار سفارشی چرا باید آثاری از این دست در خارج از کشور ضبط شود؟ چرا شرایط خوبی فراهم نمی شود که آهنگساز به کیفیت کار خود در ارکستر سمفونیک تهران مطمئن باشد. ولی متاسفانه شاهد هستیم که علاوه بر آثار غیرسفارشی، مجموع آثار سفارشی به خصوص آثاری که رنگ و بوی مذهبی دارد در خارج از کشور ضبط می شود و حال اینکه اگر بودجه خوبی به ارکستر سمفونیک اختصاص داده شود میتوانیم ارکستری در سطح ارمنستان داشته باشیم و آثار ر ا همین جا ضبط کنیم. در غیر این صورت ساخت آثار سفارشی ارزشی ندارد چون خوراک مادی برای ارکسترهای خارج از کشور را تامین میکند.
- یا باید قبول کنیم که عقب افتادهایم، استودیو خوب نداریم و نمیتوانیم نوزاندههای خوب با آثار قابل توجه ارائه دهیم که چنین چیزی نیست و این صحبت از اساس پوچ است چراکه به گفته شما گذشته موسیقی ایران خوش درخشیده است. بنابراین اینگونه نیست. به نظر من موسیقی ایران از دنیا زیاد نداشته باشد کم هم ندارد، از سوی دیگر نیروی انسانی آگاه با پتانسیل عالی را نیز داریم . حال اینکه چرا امکانات و شرایط مناسب وجود ندارد بر میگردد به مسئولانی که مسئولیت به عهده نگرفتهاند. به این ترتیب است که هنرمندان جوان موسیقی به نوعی سرگردانند و وزارت ارشاد که مدام در حال حکم صادر کردن است، هیچگاه فکر نکرده که چگونه و چرا به اینجا رسیدهایم؟
- به اعتقاد من مشکل اصلی گزینش ایدئولوژیک است به این معنا که مسئولان به این نقطه نظر مشترک رسیدهاند که هم در هنر موسیقی و هم در هنرهای دیگر باید به تولید اهداف خود بپردازند. در واقع در حال حاضر اینگونه اندیشه میشود که بودجه و امکانات را باید صرف افرادی کرد که سلیقه شخصی مسئولان را پیش میبرند. در واقع فقط فرمانبُردار هستند نه خلاق.
- در حال حاضر سازمان ارکستر ملی بهم ریخته است و بعد از کنسرت هایی که در کویت داشتند جلساتی با اعضای ارکستر داشتیم و قرار بود کنسرت هایی را در شیراز و چند شهر دیگر داشته باشیم و تا اندازه ای برنامه ها را نیز پیش بردیم و بعد با مسئولان جلسه ای نداشتیم تا اینکه ما هم مثل بقیه از رسانه ها متوجه این تغییر شدیم. حال اگر تعبیر به کودتا می کنم، به دلیل همین بیاخلاقیهای آنهاست. البته منظور من کودتا از سر ضعف بود و نه کودتا از جایگاه قدرت. مشکلاتی از این دست تنها مختص به حوزه موسیقی نیست. تجربه نشان داده انجام فعالیت های جمعی به دلیل نداشتن مدیریت درست در نهایت به ثمر نمی رسد و درست به دلیل نبود همین اراده در انجام فعالیتهای جمعی است که امروزه شاهد هستیم که پرونده ارکستر موسیقی ملی برای همیشه بسته شد.
- موسیقی روز خوش هم داشته است. در طول تمام این سالها زمانی که علی مرادخانی مدیریت موسیقی را به عهده داشت به بهترین شکل کار را اداره کرد. ایشان با رفتار مناسب و تیزهوشیای که داشت همه هنرمندان را به خوبی شناخت و به عنوان مدیر دولتی در میان اهالی موسیقی جا باز کرد و خوش درخشید. زمانی که یک فرد مسئولیت دولتی را به عهده می گیرد، مدیران بالا دستیاش از او انتظار بیشتری دارند. اما علی مرادخانی بسیاری از مسایل را بدون کوچکترین تنش هم در دولت و هم در میان اهالی موسیقی حل می کرد. امروز به جایی رسیدیم که می گوییم گذشته بهتر بوده و این درحالی است که امید به آینده حرف اول را میزند اما انگار از آینده روشن خبری نیست.
- ما زیر سقف آسمان ایران همگی هموطنیم و خیلی خوشحال میشوم وقتی میبینم جریان هنری در عرصه موسیقی به خوبی پیش میرود و باید نگاه مثبت و خوب به جریانها داشته باشیم. اما تجربه نشان داده است که این خوشبینی نتیجهای ندارد و شاید در دورهای هرچند کوتاه به عنوان مُسکن کاربرد داشته باشد اما در نهایت مطمئن هستم این شیوه اداره ارکستر راه به جایی ندارد به همین دلیل است که از مسئولان هیچ انتظاری ندارم و این به شعار من تبدیل شده است.
دیدگاه تان را بنویسید