کد خبر: 663342
تاریخ انتشار :

پرده برداری از دیپلماسی برجامی پنهان آمریکا/ سیگنالهایی که واقعی نیست

پرده برداری از دیپلماسی برجامی پنهان آمریکا/ سیگنالهایی که واقعی نیست
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

 

اخیرا جان کربی هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت کاخ سفید با تکرار ادعاها درباره برنامه هسته‌ای ایران افزود که ایالات متحده می‌خواهد از راه‌های دیپلماتیک مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شود اما بر اساس شرایط موجود ( اغتشاشات در ایران)، به نظر می رسد دیپلماسی در این برهه کارساز نیست! این مقام دولت بایدن همچنین با اشاره به تصمیم اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت، افزوده است که  ایالات متحده باید وابستگی کمتری به اوپک پلاس و تولید کنندگان خارجی نفت داشته باشد.در خصوص اظهارات جان کربی نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت:

نخست اینکه میان "دیپلماسی پنهان" و " دیپلماسی آشکار" مقامات آمریکایی تعارضی واقعی وجود دارد. به عبارت بهتر، گفتار مقامات آمریکایی در عرصه دیپلماسی آشکار و مناسبات علنی با سیگنالهای پشت پرده ای که آنها از طریق عمان، قطر و حتی تروییکای اروپایی به تهران مخابره می کنند تفاوتی اساسی دارد. نمود دیپلماسی پنهان آمریکا در قبال اختلافات برجامی و موضوعات دیگر را می توان طی روزهای اخیر مشاهده کرد: از موضوع تبادل زندانیان تا آزادسازی اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی که روند نهایی انتقال آنها به تهران در حال انجام است. واقعیت امر این است که مطابق آنچه در جلسات استماع سنا یا دیگر جلسات مهم در عرصه سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا رخ داده، مقامات کاخ سفید چاره ای جز حرکت به سوی یک توافق با ایران ( فارغ از اینکه شکل آن چگونه باشد) نمی بینند. حتی در این میان برخی سیاستمداران آمریکایی معتقدند که گزینه ای جز "احیای برجام" در قبال تهران عملا معنا و مصداقی برای مقامات غربی نخواهد داشت. در این خصوص باید رصد جامعی نسبت ‌‌‌به مذاکرات (گذشته، حال و آینده) داشته باشیم. تناقض در رفتار و گفتار مقامات غربی در قبال مذاکرات وین و پروسه احیای توافق هسته‌‌‌ای موج می‌‌‌زند! آمریکا و تروییکای اروپایی هنوز تصمیم و رویکرد جمعی رسمی و صریح خود نسبت به مطالبات منطقی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران (که حل آنها برای احیای برجام ضروری است) را اعلام نکرده‌‌‌اند. از سوی دیگر، میان بازی غرب در حوزه «دیپلماسی پنهان» و «دیپلماسی آشکار» تفاوتی معنادار وجود دارد؛ به‌‌‌گونه‌‌‌ای که در اولی «دیپلماسی التماسی» و در دومی «بازی مقصرسازی علیه ایران» خودنمایی می‌کند. به‌‌‌راستی این تناقضات نشان‌‌‌دهنده چیست؟ آیا غرب درحال هدایت یک بازی هدفمند و منطبق بر منافع راهبردی و تاکتیکی خود در مذاکرات وین بوده یا اتفاق دیگری رخ داده است؟ بدون شک جنگ روانی غرب طی روزهای آتی در قبال موارد اختلافی به نقطه اوج خود خواهد رسید. در این میان، اگر مخاطبان میان "دیپلماسی پنهان" و " دیپلماسی آشکار" غرب تفکیک و تمایزی منطقی قائل نشوند، قطعا درک این رفتارهای متناقض مشکل خواهد بود! می توان در یک جمله واضح گفت که آمریکا معادلات احیای توافق هسته ای را در دو زمین بازی متفاوت تعریف کرده که یکی از آنها جنبه پنهان و دیگری جنبه آشکار دارد.

 اکنون بخش اعظمی از بازی غرب در مذاکرات وین ( مذاکرات احیای توافق هسته ای ) در قالب دیپلماسی پنهان و نه دیپلماسی آشکار هدایت و مدیریت می شود. نکته مهم تر اینکه بر خلاف آنچه تصور می شود، رفتار و گفتار سیاستمداران آمریکایی خروجی و نتیجه دیپلماسی پنهانی آنها با اروپاییان و کشورهای منطقه بر سر نقاط اختلافی با ایران نیست! به عبارت بهتر، گفتار مقامات آمریکایی در بسیاری از موارد دقیقا در تناقض محض با رویکرد آنها در حوزه دیپلماسی پنهان قرار دارد.بازی دموکراتها در حوزه دیپلماسی پنهان به مراتب نسبت به جمهوریخواهان پیچیده تر است. جمهوریخواهان معمولا میان دیپلماسی آشکار وپنهان مرز کمرنگ تری ترسیم می کنند اما این قاعده در خصوص دموکراتها صادق نیست. در دوران انعقاد توافق هسته ای اولیه میان ایران و اعضای 1+5 نیز افرادی مانند جان کری و سوزان رایس در حال هدایت و مدیرت ارکان "دیپلماسی پنهان" در مسیر رسیدن به توافق بودند. حتی مواضع سلبی آشکار آنها در برخی مقاطع برگزاری مذاکرات در عمل تحقق پیدا نکرد زیرا در پشت پرده، رویکرد دیگری در قبال نقاط اختلافی ( در مسیر رسیدن به توافق برجام) از سوی صاحبان قدرت در کاخ سفید ترسیم شده بود. اکنون نیز بازی دولت بایدن در عرصه دیپلماسی پنهان و در زمینه مذاکرات با تهران، تفاوتی با دوران ریاست جمهوری اوباما ندارد.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها