چرا بی بیسی پرچم تجزیهطلبی ایران را بالا برد؟
«بی بیسی وارد فاز برنامهسازی برای تجزیه ایران شد.» مقابل جمله قبل علامت تعجب نگذاشتیم زیرا این رویه چندصدساله انگلیس است، هرچند یک مشت روشنفکری که مغزشان را با وایتکس انگلیسی شستوشو دادهاند
روزنامه جوان نوشت: «بی بیسی وارد فاز برنامهسازی برای تجزیه ایران شد.» مقابل جمله قبل علامت تعجب نگذاشتیم زیرا این رویه چندصدساله انگلیس است، هرچند یک مشت روشنفکری که مغزشان را با وایتکس انگلیسی شستوشو دادهاند و یک مشت از آن روشنفکران حالا اصلاحطلب شدهاند، هیچگاه قبول نکردند که انگلیس با ایران دشمنی میکند، حتی همین حالا که بیبیسی وقیحانه میپرسد: «آیا میشود سرزمینی را که به زبان من احترام نمیگذارد، میهن نامید؟!» و، چون کارشناس برنامه میگوید «من موافق نیستم که در ایران به زبانهای قومی احترام نگذارند»، حرفش را قطع میکند و میکروفن را میسپارد به بیشرفی دیگر که در موافقت با مجری میگوید «ایران در کردستان اشغالگر است!» یک مجری فاقد شرافتهای انسانی که مثل یک حیوان درنده به در و بام و دیوار سرزمین خود حمله میکند و مثل یک کفتار دنبال خوردن لاشههای مرده فکری و زبانی یک حیوانصفت دیگر مثل خودش است.
گنده اینها مسعود بهنود و رعنا رحیمپور بودند که معلوم شد در پشتصحنه «معتقدند ملت ایران [با عرض پوزش]مجموعهای خر هستند که به دنبال رضا پهلوی که بهقدر یک گاو هم نمیفهمد افتادهاند» و در روی صحنه صدها برنامه برای تأیید و حمایت رضا پهلوی میسازند! این حد از نفاق و جیرهخواری و قلمبهمزدی، به مخاطب صادق، حالت استفراغ میدهد. برای یک مشت پوند، مثل یک سگ هار به جان میهن خود میافتند. بوی گند این شبکههای لندنی راسوهای بوگندو را هم فراری میدهد. باغوحشی به نام شبکههای فارسیزبان که هیچ حیوان رسمی حاضر به حضور در آن نیست.
در سوی دیگر در شبکه من وتو، یکی دیگر از شبکههای لندنی، مجری برنامه در پاسخ به هشتگ فراگیر «خودت بیا تو میدون» میگوید «ایران نیروی انسانی کم ندارد که من بلند شوم بیایم ایران. لااقل اینجا چهار تا مطالعه، چهار تا پژوهش میکنیم و میرسونیم دست بچههای ایران»! یعنی اگر هزار مطالعه و پژوهش انجام شود که حرفی خبیثانهتر و مشمئزکنندهتر از این زده شود، محال است که به این راحتی چیزی در انتهای پژوهش یافت شود!
درندگان لندنی فکرش را نمیکردند روزی به این رسوایی درباره تمنای تجزیه ایرانی و به این فضاحت دربرابر یک هشتگ ساده بیفتند. اینها همه، تکلیفشان روشن است، اما از گروههای روشنفکری مدعی غرب و انگلیس در ایران انتظار میرفت بعد از عمری گفتگو با بیبیسی و مرجعیت رسانهای دادن به این شبکه، با افشاگریهای رحیمپور درباره برنامه تجزیه ایران در اینترنشنال و با فایل صوتی لورفته بهنود درباره خرخواندن کل ملت ایران، به میدان بیایند و نشان دهند که برای مملکت خود و تمامیت ارضی خود بهدردی و نفعی میخورند. هیهات! حالا معلوم شد چرا بیبیسی رعنا رحیمپور را بهخاطر آن حرفهایش درباره اینترنشنال و نگرانی برای تمامیت ارضی ایران، اخراج کرد، زیرا خود بیبیسی در تدارک این برنامهها بوده است! روشنفکران ایرانی هم نکند که در چنین تدارکی باشند که مقابل این وضعیت آلوده و لجن بیبیسی و شبکههای لندنی سکوت کردهاند؟!
بی بیسی چرا پرچم تجزیهطلبی ایران را بالا برد؟
شبکه لندنی بیبیسی فارسی که همواره در مواضع ظاهری و عوامفریبانه خود کوشیده بود چهرهای عالمانه در تحلیل حوادث ایران به نمایش بگذارد، پس از ناکامی در پروژه فروپاشی نرم جمهوری اسلامی ایران، نقاب از چهره برانداخت و رسماً از تجزیه ایران حمایت کرد. این شبکه استعماری که به دلیل سیاستهای تهاجمی و تخریبی تلویزیون رقیب، یعنی «اینترنشنال» مدتی خود را عقبتر از آن میدید، پس از افشاشدن ماهیت حامیان اینترنشنال که از سیا و موساد تا دیگر دولتهای ضدایرانی را دربرمیگرفت، اکنون گویی مأموریتی جدید پیدا کرده تا از فاز محافظهکاری خارج شود و مواضع ضد ایرانی و تجزیهطلبانه خود را آشکارتر از گذشته دنبال کند.
این شبکه انگلیسی که مردم ایران از او سابقه دخالت در امور داخلی را از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ به یاد دارند، در ویژه برنامهای به بهانه سالگرد اغتشاشات پاییز گذشته، در قالب تجزیهطلبی، «آزادی جوامع قومی و زبانی!» را موضوع برنامه خود ساخت. آش بیبیسی در این برنامه چنان شور شده بود که واکنش میهمان سلطنتطلب (به عنوان پژوهشگر فلسفه سیاسی) برنامه را بهدنبال داشت. او ادعاهای مجری درباره بیتوجهی به زبانهای قومی و محلی را بیاساس و فاقد سند عنوان کرد. بیبیسی، اما تریبون را در اختیار دیگر میهمان خود که همسویی کاملی با برنامه داشت، قرار داد و او هم دفاع میهمان سلطنتطلب از یکپارچگی ایران را «بیان متفرعن ناسیونالیسم ایرانی» توصیف کرد! او سپس گفت: «ایران در تهران ممکن است فاشیست باشد، اما در کردستان اشغالگر است!» میهمان سلطنتطلب هم در پاسخ به او با تأکید بر اینکه میخواهند از دل این سخنان تجزیهطلبی بیرون بکشند، سخنان عبدالله مهتدی دبیرکل گروهک تروریستی کومله در جمع همفکرانش را یادآوری کرد که گفته بود «من هم تجزیهطلبم، اما الان موقعش نیست و ابتدا باید ایران را فدرال کرد. یک فیل را نمیتوان درسته قورت داد. باید تکهتکه کنیم و بعد به مرور زمان بتوانیم آن را جدا کنیم.» او نتیجه گرفت: «بنابراین مسئله این دوستان مقابله با تبعیض نیست، تجزیه ایران است.»
بیبیسی بار دیگر با قطع سخنان میهمان سلطنتطلب، تریبون را به میهمان همسوی خود داد و او گفت: «تمامیت ارضی ایران برای من هیچ تقدسی ندارد» و سپس آن را اساس یک نظام مدرن و دموکراتیک دانست! او در جمله آخر خود، اما با صراحت بیشتری از ماهیت پروژه اغتشاشات پاییز گذشته پرده برداشت و تمام بحث سال گذشته را تجزیه ایران دانست.
این آشکارسازی تجزیهطلبی در لندن البته که برای ماهیت انگلیس، چیز تازهای نیست، اما شبکههای لندنی تاکنون از عنوانکردن آن با صراحت پرهیز داشتند و رسیدن به این وضعیت یعنی یک سقوط کامل. مثل کسی که از آغاز روی مردابی از لجن بوده است، اما با نیلوفر مرداب خودش را تزیین کرده است و اکنون که تا گردن در لجن مرداب فرورفته باکی ندارد که آن ماهیت کثیف و حیوانی خود را نمایش دهد.
دیدگاه تان را بنویسید