کد خبر: 691896
تاریخ انتشار :

بی‌اعتمادی مفرط نتانیاهو به ارتش این رژیم

روزنامه یدیعوت آحارونت نوشت: عملیات زمینی ارتش رژیم صهیونیستی در غزه چندان آسان به نظر نمی‌آید، زیرا تصمیم‌گیرنده سیاسی اصلی نخست‌وزیر این رژیم است که به ارتش خود اعتمادی ندارد. واشنگتن نیز به تل‌آویو فشار نمی‌آورد، زیرا می‌داند اولویت‌شان بازگرداندن سالم اسیران صهیونیست نزد حماس، قبل از آغاز عملیات است.

بی‌اعتمادی مفرط نتانیاهو به ارتش این رژیم
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

راهبرد معاصر نوشت: روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونت روز گذشته در تحلیلی عنوان کرد؛ در آستانه عملیات زمینی ارتش اسرائیل در غزه، آنها با معضل زندانیان و البته بنا به اظهارات منابع سیاسی و نظامی، اختلاف کابینه نتانیاهو با مقام های ارتش برای توافق بر سر تصمیمات محوری مواجه هستند. این منابع می گوید، نتانیاهو از دست مقام های ارتش که به عقیده وی در زمینه اتفاقات اخیر متهم هستند، خشمگین است.

در این راستا گفته می‌شود، روابط میان نخست وزیر و یوآو گالانت، وزیر دفاع با چالش مواجه شده است که این موضوع همکاری مشترک را دشوار می کند؛ آنها نگران طوفانی هستند که فردای عملیات در فرماندهی ارتش خرابی به بار خواهد آورد.

در روزها و شاید ساعت‌های آینده اتاق مشترک عملیات باید تصمیمی سرنوشت ساز بگیرد. شبکه سی.‌ان.‌ان آمریکا روز یکشنبه گزارش کرد، آزادی دو شهروند آمریکایی دربند حماس این احساس را در تیم مشورتی آمریکا به وجود آورد می‌توان گروگان‌های دیگر را با مذاکره آزاد کرد.

این شبکه تلویزیونی از منابعی در واشنگتن مدعی شد، آمریکا بر اسرائیل فشار می آورد تا عملیات زمینی در نوار غزه را به تعویق بیندازد تا بتوانند در موضوع ربوده شدگان پیشرفتی حاصل کنند. با وجود این، منابع اسرائیلی گفتند هیچ فشاری از سوی آمریکا بر اسرائیل وجود ندارد.

جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا متقاعد شده است، پرداختن به موضوع زندانیان بر هر اقدام دیگری ازجمله عملیات زمینی در غزه اولویت دارد؛ این در حالی است که اسرائیل می خواست موضوع عملیات زمینی را از موضوع اسیران جدا کند.

سخنگوی ارتش اسرائیل روز یکشنبه به صراحت گفت، منتظر تأیید مقام های سیاسی برای عملیات زمینی هستند. درواقع، فرماندهان ارتش می خواهند بار مسئولیت عملیات را به دوش نتانیاهو بیندازند. علاوه بر بحث زمان بندی، بحران بی اعتمادی میان نتانیاهو و ارتش وجود دارد. این بحران بر شدت خسارت وحشتناکی که عملیات مقاومت فلسطین در هفتم اکتبر به ارتش زد، می افزاید و تمرکز بر جنگ و گرفتن تصمیمات سخت را بسیار دشوار می کند. اسرائیل اکنون به فردی تأثیرگذار و متمرکز بر مأموریت های سیاسی-نظامی نیاز دارد. 

خانه‌ها را می‌توان از نو ساخت، اما بازسازی اعتماد دشوار است. در سال 1973، اسرائیل در ابتدا به شدت غافلگیر شد و ضربه سختی خورد، اما فرماندهان وقت، دست کم بیشترشان به کار خود ادامه دادند و دیگر بازیگران به تیم پیوستند. امروز اسرائیل به صورتی ناکارآمد اداره می شود که امید به پیروزی متصور نیست.

این بار با وجود انگیزه خوب، عوامل تقویت‌کننده همچون بنی گانتز و آیزنکوت، دست کم فعلاً اثری کوچک از نتیجه نهایی مشاهده نمی شود. آنها اکنون طبق توافقی که با نتانیاهو امضا کرده اند، نمی توانند با افسران خارج از مذاکرات کابینه ملاقات کنند، مگر اینکه نخست وزیر موافقت کند. 

طبق اظهارات منابع سیاسی و نظامی، دستیابی به تصمیمات توافق شده در زمینه موضوعات اصلی در دستور کار دشوار است. هفته گذشته، نتانیاهو مانع از تصمیم گیری درباره عملیات در شمال شد، حتی اگر ارتش اسرائیل و گالانت، وزیر دفاع پیشنهاد انجام عملیات دهند نتانیاهو آن را رد می کند. در قلب این مباحث، خواست آمریکا برای اجتناب از حمله پیشگیرانه اسرائیل در لبنان وجود دارد.

 آمریکایی‌ها بسته کمک نظامی سخاوتمندانه‌ای را به درخواست خود افزودند، دو ناو هواپیمابر را در سواحل لبنان مستقر کردند و متعهد شدند در صورت آغاز جنگ از سوی حزب‌الله از ارتش اسرائیل حمایت کنند. هفته جاری نیز وزیران کابینه بار دیگر ادعا کردند، نتانیاهو عامل تأخیر عملیات زمینی به غزه است؛ وزیری که جرئت نداشت هویتش را فاش کند، نتانیاهو را بزدل توصیف کرد.

وقایع هفتم اکتبر بحران بی اعتمادی در کابینه اسرائیل ایجاد کرد؛ نتانیاهو از مقام های ارتش عصبانی است و به نظر وی در هر اتفاقی که تاکنون افتاده است، مقصر هستند. وی با نظرات و ارزیابی های تیپ ها (افسران ستادی) تحقیرآمیز برخورد می کند و در صدور دستور بر مبنای طرح هایی که ارائه می کنند، عجله نمی کند. تصادفی نیست که وی در روزهای اخیر دو بار با اسحاق بریک، سرلشکر بازنشسته ارتش که به شدت از توانایی های نیروی زمینی انتقاد و با عملیات زمینی در غزه مخالفت می‌کند، ملاقات کند.

بی‌اعتمادی میان نتانیاهو و وزیر دفاع کار مشترک را بسیار دشوار می‌کند. مارس گذشته، زمانی که نتانیاهو گالانت را برکنار کرد، وی مجبور به کناره‌گیری از سمت خود شد. پس از آن اخباری مبنی بر استفاده نتانیاهو از وتوی خود علیه عملیات نظامی آغاز شده در شمال منتشر شد که اوضاع را بدتر کرد.

در سفر رئیس جمهور آمریکا به اسرائیل، نتانیاهو از ارائه جزئیات برآوردهای گالانت به رئیس جمهور ایالات متحده جلوگیری کرد. به نوشته نیویورک تایمز، گالانت تنها به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا گفت، می‌خواهد ابتدا به حزب‌الله حمله کند، اما با تصمیم دیگر گروه های مخالف مواجه است.

ترس از طوفانی که فردای عملیات در انتظار است، احتمال اعمال نفوذ وزران کابینه بر فرماندهی ارتش اسرائیل و ...  مواردی است که باعث می شود فرماندهان نظامی به روزی فکر کنند که کمیسیون تحقیق عملیات تشکیل می شود. این واقعیت گفت‌وگوی صادقانه و مستحکم میان تصمیم‌گیرندگان را بسیار دشوار می‌کند؛ حتی اگر برخی افسران ارشد از هم اکنون نامه برکناری خود را در پایان جنگ نوشته باشند. این موارد به آنها اجازه نمی دهد بیشتر از متن کار، به پیروزی در عملیات تمرکز کنند.

به گفته ناظران، رایزنی‌ها در مقر فرماندهی آنچنان متمرکز نیست و فرماندهان نظامی فاقد ابتکار راهبردی یا حتی تاکتیکی هستند. پیش تر کابینه نتانیاهو هدف از جنگ را اعلام کرده بود، در حالی که ارتش در امکان تحقق هدف تردید دارد.  نتانیاهو و گالانت در اظهارات مختلف قول دادند حماس را از صحنه غزه محو کنند، ولی راهکار عملی این تعهد را توضیح ندادند.

یکی از فرماندهان نظامی ارتش گفت: ما زیرساخت های سازمانی مستقر در تشکیلات یحیی السنوار، رئیس حماس در نوار غزه را به طور کامل از بین خواهیم برد، اما این هدف چگونه محقق می شود؟ آیا فقط در شهر غزه است یا اینکه کنترل کامل نوار غزه را در اختیار دارد؟ 

در ارتش اسرائیل می‌گویند، ضعف‌ها تقصیر رهبری سیاسی است که اهداف روشنی برای ارتش تعریف نمی‌کند. این ممکن است درست باشد، اما ارتشی که وارد جنگ می‌شود، بدون اینکه نداند چگونه می‌خواهد پیروز شود، صحبت درباره چگونگی خروجش از میدان جنگ چالش برانگیزاست.

باید انتظار داشت نخست وزیر و وزیر امنیت داخلی تحرکات نظامی و در عین حال دفتر نخست وزیر تحرکات غیرنظامی را مدیریت کنند که  هیچ کدام تاکنون اتفاق نیفتاده است. یکی از مقام های ارشد کابینه نتانیاهو گفت: اگر دولت یک تاجر بود، ورشکست می شد یا اموالش را تصرف می کردند. بارزترین نمونه این مثال، تلاش بزالل اسموتریچ وزیر دارایی برای انتصاب مدیر کل موفق بخش خصوصی به عنوان هماهنگ کننده میان وزارتخانه های دولتی در دوره اضطراری است.

اسموتریچ متوجه شد کابینه نتانیاهو حمایت مردمی را از دست داده است و درخواست اصلاح اداری کرد. در مواقع اضطراری، شرکت های دولتی نیازهای اولیه مردم را تأمین می کنند. نقش کابینه تضمین ثبات کاری و مالی و ارائه خدمات لازم است؛ مسئولیت کلی نیز برعهده نخست وزیر است، اما آنها را اجرا نمی‌کند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما