تحلیل دیگران؛
«گنجشک درنده» اسم مستعار کدام شبکه است؟
کیهان نوشت: در اغتشاشات پارسال، شبکهای که زیر نظر موساد و از مبدأ لندن دعوت به شرارت، جنایت و ترور و تجزیهطلبی میکرد، توسط معاون متواری وزارت ارشاد در دولت خاتمی، سردبیری میشد.
نامه نیوز، در پی خرابکاری چندساعته در سامانه سوخت کشور، رسانههای صهیونیستی بلافاصله ابراز وجود کردند. ممکن است پای موساد در میان باشد. شاید هم، صهیونیستها به علت این که در فلاکت دستوپا میزنند و نیاز به ترمیم روانی دارند، هر اتفاق منفی را در ایران بلافاصله گردن میگیرند!
منشأ خارجی یا داخلی خرابکاری مذکور، پس از بررسی به مراجع ذیربط مربوط میشود. اما در مقام تحلیل، و مسبوق به برخی خرابکاریهای قبلی، نباید از نقشآفرینی احتمالی سرویسهایی مثل سازمان سیا و امآیسیکس غفلت کرد. ضمن این که اغلب خرابکاریها از طریق استخدام مزدور (مانند ماجرای خرابکاری ویروسی در سایت هسته ای نطنز) انجام میشود.
اما فارغ از این که اتفاق صبح دوشنبه را هک یا خرابکاری بدانیم، چند واقعیت را باید مدنظر داشت:
1) خرابکاریها یا اقدامات تروریستی کور که بعضا در گوشه و کنار اتفاق میافتد، قرار بود اواخر شهریورماه- در سالگرد اغتشاشات پاییز پارسال- به شکل ترکیبی انجام شود و برای آن زمان تدارک شده بود؛ اما آن عملیات مشترک، به خاطر بیمحلی تحقیرآمیز ملت ایران، به بنبست خورد؛ و پس از آن هم، عملیات سهمگین «طوفان الاقصی» در تاریخ ۱۵ مهرماه، همچنان که کمر رژیم صهیونیستی را میشکست، نقشه اغتشاش در ایران با چاشنی خرابکاری و ترور را پنبه کرد.
2) هدف از اقدامات ایذایی، تروریستی و خرابکارانه چیست؟ ملتهب کردن جامعه، ترساندن یا عصبانی کردن مردم، و روحیه دادن به اپوزیسیون، برای آمدن به میدان و برپایی آشوب و ناامنی. اقدامات مذکور، قرار بود به جامعه ایران شوک بدهد، بحران بسازد و از ظرفیت مردم علیه کشورشان استفاده شود. اما واکنش متین و خونسرد مردم، مانند آب یخی بود که روی آتش فتنه و فرماندهان خارجی اتاق عملیات ریخت.
3) با توجه به تکرار اخلال سامانه سوخت، باید روشن شود که در فاصله دوساله، چه تجاربی به دست آمده، نقطه آسیب کجا بوده و چرا ایمنسازی سامانه به طور کامل انجام نشده است؟ در عین حال، باید عنایت داشت که حملات سایبری و هک و خرابکاری، ماجرائی پرتکرار در دنیاست و هرچه اتکا به فناوریهای جدید بیشتر میشود، آسیبپذیری هم افزونتر میگردد.
4) عملیات خرابکاری دیروز تقریبا ظرف چند ساعت جمع شد و این قطعا برخلاف خواست طراحان آن، و بهخاطر پختگی مردم در کنار تدابیر دستگاههایهای ذیربط برای مهار چالش بود. هدف دشمن، بحرانسازی و دادن شوک بود؛ اما برعکس، موجب هوشیاری بیشتر شد. کمتر از ۲۴ساعت پس از حادثهای که عملیات روانی پیرامون آن، هزار برابر بزرگتر از خود رویداد بود، موضوع در ذهن مردم بایگانی شده، و شکست طراحان ماجرا قطعی است. آنچه رخ داد، رزمایش فنی در کنار آشنایی بیشتر با کلاهبرداریهای رسانهای در فضای مجازی است.
5) التهابآفرینی و منفیبافی، به بهانه وقوع یک خرابکاری، همبازی شدن با خرابکاران است و همانگونه که تروریستها و خرابکاران، دشمن شمرده میشوند، رسانههای همبازی نیز باید به چشم دشمن دیده شوند. آنچه به بدگمانی بیشتر دامن میزند، این است که شبکه رسانهای مذکور در اغتشاشات پارسال هم با گروهکهای تروریست و تجزیهطلب همپوشانی گستردهای داشت. در واقع همین طیف است که به اقدامات طیف دیگر، ضریب و پژواک میدهد وگرنه خرابکاریها به خودی خود، چیزی جز عملیات ایذایی محسوب نمیشود؛ و ضمنا خالی بودن سیا و موساد و MI6 از اهرمهای قوی را آشکار میکند.
یادآور میشود در اغتشاشات پارسال، شبکهای که زیر نظر موساد و از مبدأ لندن دعوت به شرارت، جنایت و ترور و تجزیهطلبی میکرد، توسط معاون متواری وزارت ارشاد در دولت خاتمی، سردبیری میشد. رمضانپور بهنگام حضور در ایران، سردبیر چند نشریه متظاهر به اصلاحطلبی هم بود.
این سابقه، سرنخ مهمی است درباره این که چرا برخی رسانههای نقابدار در داخل، از خرابکاری منسوب به موساد ذوقزده شدند و البته به کاهدان زدند. شناسایی و بازداشت چند جاسوس از این طیف در حد عضو تیم مذاکرهکننده هستهای و همچنین معاون اسبق وزیر دفاع، عمق نفوذزدگی در طیف مذکور را نشان میدهد.
منبع: کیهان
دیدگاه تان را بنویسید