کد خبر: 697819
تاریخ انتشار :

اشتباه استراتژیک اروپا علیه ایران

حسن اوجی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اساس تحریم ها معمولا برای وادار کردن تغییر مسیر دولت ها و ملت هاست و معمولا دو هدف را در پی دارد ۱- تضعیف کشور به نحوی که به مرز فروپاشی و سقوط بینجامد و ۲- ایجاد پیش زمینه های حمله به یک کشور و تغییر سازوکارهای آن. در هر دو مورد تحریم ها به طور چشمگیری ناموفق عمل کرده است. به طور مثال در مورد کوبا تحریم ۵۰ ساله آمریکا همچنان ناموفق بوده ومردم این کشور به دولت مستقل خویش بالیده و آمریکا نتوانسته است علیه آنها اقدام موثری را انجام دهد.

اشتباه استراتژیک اروپا علیه ایران
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

سابقه تحریم ها نشان می دهد که تحریم هیچ گاه نتوانسته ملت ها را از مسیر خویش باز دارد، تحریمها معمولا تنها به ضرر رشد و دموکراسی ملتها بوده است و سیاست های غربی در مورد احترام به ملت ها ودموکراسی را نیز خدشه دار خواهد کرد. شاهد این موضوع اتفاقی بود که در مجمع عمومی سازمان ملل رخ داد و 185 کشور این سازمان تحریم‌های آمریکا علیه کوبا را محکوم کردند در حالی که  تنها  آمریکا و رژیم صهیونیستی به آن رای مخالف دادند.

اساس تحریم ها معمولا برای وادار کردن تغییر مسیر دولت ها و ملت هاست و معمولا دو هدف را در پی دارد 1- تضعیف کشور به نحوی که به مرز فروپاشی و سقوط بینجامد و 2- ایجاد پیش زمینه های حمله به یک کشور و تغییر سازوکارهای آن. 

در هر دو مورد تحریم ها به طور چشمگیری ناموفق عمل کرده است. به طور مثال در مورد کوبا تحریم 50 ساله آمریکا همچنان ناموفق بوده ومردم این کشور به دولت مستقل خویش بالیده و آمریکا نتوانسته است علیه آنها اقدام موثری را انجام دهد. 

در مورد عراق و افغانستان نیز که آمریکا به تحریم این کشورها مبادرت کرد، شاهد بودیم که پس از کشتار وسیع اقشار مستضعف مردم این دو کشور آنچه مطلوب آمریکا بود حاصل نشد و به آن دست نیافت. به عبارتی آمریکا در عراق، نتوانست به ایجاد یک حکومت دست نشانده برسد و در افغانستان نیز مجبور شد پس از مدت ها اشغال توسط کشورهای ناتو زمام امور را به دست همان هایی بسپارد که به  آنان حمله کرده بود. این بدان معناست که تحریم ها نتواسته است هیچ گاه  به اهداف و مقاصد اصلی خود دست یابد. تحریم ملت های تحت ستم، آنها را در مسیر ناگزیری قرار می دهد تا خود راه توسعه  سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را بیابند و بدون کمک غرب سرنوشت خویش را ادامه و تغییر دهند. 

نگاه به شرق در دولت سیزدهم 

به دلیل تحریم های روز افزون آمریکا و غرب و بدعهدی آنها در اجرای برجام، نگاه به شرق در دولت سیزدهم شدت گرفت و در حقیقت تحریم ها باز هم نتوانست کشورهای غربی را به مقصود اصلی خویش برساند. با افزایش نگاه به شرق و حمله روسیه به اوکراین و بحران مهاجرتی که اروپا در آن درگیر شد این کشورها به دنبال جایگزینی برای منابع گازی روسیه و متنوع ساختن منابع انرژی خویش بودند. آنها خواستار آن بودند که ایران یک نقش تعدیل کننده را ایفا کند زیرا اروپا از افزایش بهای منابع انرژی رنج می برد و به دنبال یک ایران متوازن بود تا بتواند بخشی از نیازها و خواسته های خویش را در سبد کشورمان بگذارد. افزایش تحریم ها، ملاقات با مخالفین جمهوری اسلامی و تلاش برای کاهش ارتباطات نظامی روسیه و ایران را می توان در همین چارچوب تحلیل و بررسی کرد. اما اروپا مسیر اشتباهی را که قبلا آمریکا پیموده را در پیش گرفته است. افزایش تحریم ها به ایجاد یک سیاست متوازن در جمهوری اسلامی ایران کمک نخواهد کرد و تنها بدعهدی اروپایی ها را در زمان فعلی نشان خواهد داد.  اگر اروپا مسیر گسترش تجارت، توسعه و سرمایه گذاری را انتخاب می کرد شاید بهتر می توانست در تعدیل سیاست های ایران نقش مهمی را ایفاء کند. جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به سیاست هوشمند و متوازن خویش سعی کرده است تا مسیر همکاری ها را مفتوح بگذارد. هرچند اولویت سیاست خارجی  ایران در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر مبنای همکاری با همسایگان و کشورهای همجوار قرار گرفته اما سیاست هوشمند و متوازن ایران همکاری با اروپا را نیز بخشی از راهبرد خویش قلمداد کرده است که این کشورها می توانستند از چنین ظرفیتی استفاده بهینه و مناسبی را ملحوظ دارند.

تحریم همه جانبه روسیه و ایران توسط اروپا و غرب به نوعی یک حس همدردی میان مردم دو کشور ایجاد کرده و بدبینی به غرب را نیز افزایش داده که نتیجه مطلوبی را برای غربی ها نداشته است و اشتباه استراتژیک اروپا محسوب خواهد شد. 

متاسفانه در بسیاری از مجالس کشورهای اتحادیه اروپا نفوذ منافقین و صهیونیستها مشهود و بارز است.  حرکت نهادهای به اصطلاح مردمی در اروپا که از لحاظ مالی توسط برخی از کشورها و یا رژیم های خاص حمایت می شوند به دنبال قطع تماس و حتی رفت و آمد دیپلمات ها و انزوای جمهوری اسلامی ایران هستند. این تلاش ها حتی در دوران جناب آقای ظریف و گفت وگوهایی که به انعقاد برجام منجر شد نیز به چشم می خورد. اتحادیه اروپا اگر عنان اختیار خویش را به دست چنین گروه هایی بسپارد به جز ضرر و زیان از آن بهره ای نخواهد برد.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما