جنگ با ایران مساوی است با جنگ جهانی سوم

گروه سیاست- مذاکرات هسته‌ای در هفته‌های اخیر دچار پیچیدگی‌های قابل توجهی شده و با سرعتی که شروع شد و انتظار می‌رفت، پیش نمی‌رود. چالش‌ها و اختلافات جدی است و در مسائلی مثل غنی‌سازی به نظر نمی‌رسد که راه‌حل سریعی یافت شود.

از یک طرف رئیس‌جمهوری آمریکا برغم مخالفت جمهوری اسلامی ایران با توقف غنی‌سازی اورانیوم، با تکرار سخنان همیشگی خود مدعی شده که « آن‌ها غنی‌سازی نخواهند کرد. اگر غنی‌سازی کنند، مجبور می‌شویم از روش دیگر استفاده کنیم و من واقعاً نمی‌خواهم از روش دیگر استفاده کنم، اما چاره‌ای نخواهیم داشت. غنی‌سازی اتفاق نخواهد افتاد»، از طرف دیگر برخی نمایندگان کنگره به رهبری کلودیا تنی و لورا گیلن، در نامه‌ای به وزیر امور خارجه مارکو روبیو و فرستاده ویژه استیو ویتکاف، خواستار تضمین توقف کامل برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران شده‌اند. آن‌ها تأکید کرده‌اند که در صورت عدم تحقق این شرط، باید تحریم‌ها به‌طور کامل بازگردانده شود.

در این شرایط برخی از تحلیلگران می‌گویند هنوز گزینه نظامی روی میز آمریکاست و برخی نیز باور دارند ادعای حمله به ایران در صورت به دست نیامدن نتیجه در مذاکرات به نوعی فشار روانی در میانه مذاکرات است زیرا آمریکا می‌داند در صورت هر نوع تحرک نظامی علیه ایران پیامدهای بسیار سختی در انتظارش خواهد بود.

جعفر قنادباشی، تحلیلگر مسائل سیاست داخلی، درباره این موضوع به «نامه‌نیوز» گفت: «استفاده از گزینه نظامی بسیار احتمال کمی دارد. ترامپ در سخنانش گاهی از شیوه‌های تبلیغاتی‌ای استفاده می‌کند که معامله‌های تجاری استفاده می‌شود، اما با این حال دیپلماسی آمریکا مانند مقطع کنونی هرگز در موقعیت چندراهی جدی قرار نگرفته بود. دیپلماسی آمریکا تحت تأثیر شخصیت ترامپ است و برخی خواسته‌های او کاملا شخصی است؛ چه در روابط با چین، چه اوکراین و چه ایران و این شخصی‌نگری ترامپ گاهی با منافع ملی آمریکا در تعارض قرار می‌گیرد و باعث بی‌اعتباری این کشور در عرصه بین‌المللی می‌شود. ضد و نقیض‌گویی‌ها، پیمان‌شکنی‌ها و موضع‌گیری‌های متناقض به نفع دیپلماسی قوی نیست».

او ادامه داد: «دیپلماسی زمانی به نفع منافع آمریکا خواهد بود که رویکردی روشن و مشخص داشته باشد. از سوی دیگر، منافع آمریکا در گرو پایان دادن به خصومت‌های ۴۶ ساله با ایران است. اگر آمریکا منافع ملی خود را دنبال کند، باید به این خصومت زیان‌بار پایان دهد؛ امری که می‌تواند به سود آمریکا باشد و چهره این کشور را در جهان تغییر دهد. اما آمریکا به هیچ‌کدام از این موارد توجهی ندارد. ترامپ فقط درباره ایران ضد و نقیض نمی‌گوید بلکه درباره کانادا، افزایش تعرفه‌ها در قبال چین و مسائل دیگر نیز همین‌طور رفتار می‌کند».

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: «سه عامل مهم در روند مذاکرات نقش دارند؛ نخست، سیاست‌های ترامپ، دوم منافع ملی آمریکا و سوم صهیونیست‌ها. صهیونیست‌ها همواره در امور مربوط به ایران دخالت داشته‌اند و اکنون که محور مقاومت در شرایط دشواری قرار دارد، خواستار اعمال گزینه نظامی علیه ایران هستند. آنها هیچ توافقی با ایران نمی‌خواهند و جنگی تمام‌عیار را توصیه می‌کنند. بنابراین، فاصله زیادی میان معامله پرسود ترامپ و جنگ تمام‌عیاری که اسرائیل می‌خواهد، وجود دارد. آمریکا در این شرایط در موقعیت چندراهی قرار دارد و کاخ سفید تاکنون تصمیم مشخصی درباره نحوه برخورد با ایران نگرفته است».

قنادباشی در پایان گفت: «آمریکا به سمت جنگ نخواهد رفت و اگر چنین کند، دچار جنون شده است. در هیچ محاسبه‌ای جنگ با ایران برای آمریکا منطقی نیست. نمونه بارز آن جنگ یمن است که آمریکا در برابر آن عقب‌نشینی کرد. آمریکایی که توان مقابله با یمن را ندارد، قطعاً نمی‌تواند وارد جنگ نظامی با ایران شود. جنگ طولانی‌مدت با ایران، آمریکا را به دالانی طولانی و پرهزینه می‌کشاند و حتی ممکن است به جنگ جهانی منجر شود، زیرا روسیه و چین شرایط متشنج خاورمیانه را تحمل نخواهند کرد و ممکن است وارد جنگ شوند. بنابراین، جنگ با ایران برابر است با جنگ جهانی».