نامه نیوز وزن و نقش پکن در اتفاقات پیرامون ایران را بررسی می کند؛
هشدار به دیپلمات های ایرانی ؛ چینی چین می شکند
در بحران اخیر ایران و اسرائیل، چین فقط تماشاگر بود. آیا پکن شریک قابلاعتمادی برای تهران است؟ نامهنیوز در گزارشی تحلیلی، نقش محافظهکارانه چین را بررسی و به دستگاه دیپلماسی درباره اعتماد بیش از حد هشدار میدهد.

در سایه درگیریهای اخیر میان ایران و اسرائیل، یک واقعیت ناگفته در حال آشکار شدن است: نقش منفعلانه چین در لحظات بحرانی، و ناتوانی این قدرت آسیایی در ارائه حمایت عملی به متحدان خود.
اگرچه چین در سالهای گذشته خود را بهعنوان یکی از اضلاع اتحاد استراتژیک تهران، مسکو و پکن معرفی کرده، اما آنچه در عمل دیدهایم، نه «ائتلاف»، بلکه چیزی نزدیکتر به شراکتهای مصلحتی و موقتی بوده است.
چین؛ شریک استراتژیک یا ناظر منفعل؟
در بحران اخیر میان ایران و اسرائیل، برخلاف انتظار، پکن فقط به چند بیانیه کلی و دیپلماتیک اکتفا کرد. نه خبری از فشار بر رژیم صهیونیستی بود، نه حمایت معنادار نظامی، فنی یا اقتصادی از ایران. چین، به تعبیر فارن پالیسی، «بیشتر وعظ میکند تا مشارکت معنادار»:
«وقتی به ایران حمله شد، چین فقط از اسرائیل خواست خویشتنداری کند، اما هیچ گامی برای حمایت از تهران برنداشت و این برداشت تقویت شد: پکن بیشتر شعار میدهد تا عمل»
(منبع: فارنپالیسی، به نقل از سایت انتخاب)
ائتلافی که فقط روی کاغذ بود؟
در سالهای اخیر، چین با خرید نفت ایران، بیاعتنایی به تحریمها و میانجیگری صلح میان تهران و ریاض، این تصور را ایجاد کرد که در حال ایفای نقش پررنگتری در خاورمیانه است. اما وقتی تنشها اوج گرفت، همان چین که از «ابتکار امنیت جهانی» سخن میگفت، اولویت را به امنیت نفتکشهای خود داد و بقیه بازیگران را رها کرد.
آیا ایران باید به چین اعتماد کند؟
مسئله اینجاست که اگر ایران در محاسبات امنیتی و راهبردی خود بیش از حد بر چین حساب باز کند، ممکن است در بزنگاههایی حیاتی، خود را تنها و بدون پشتیبان واقعی بیابد.
هشدار محافظهکارانه برای دستگاه دیپلماسی ایران
ایران در طول سالها، یاد گرفته چگونه در توازن قدرت جهانی نقش بازی کند. اما در مواجهه با چینِ امروز که منافع اقتصادیاش با آمریکا و اسرائیل گره خورده، نمیتوان با خوشبینی به استقبال «ائتلاف» رفت.
چین نه دوست ایران است و نه دشمن قسمخوردهاش. بلکه بازیگری واقعگرا و منافعمحور است که در میدان بحران، فقط برای خودش میجنگد. تهران باید این واقعیت را در طراحی راهبردهای منطقهای، بهویژه در تعامل با قدرتهایی مانند روسیه و چین، مدنظر قرار دهد.
به هر روی نقش منفعلانه چین در ماجرای اخیر ایران و اسرائیل، هشداری جدی برای دستگاه سیاست خارجی کشور است:نه ائتلاف شرق قابل اعتماد است، نه دشمنی غرب پایانیافته.
پکن، در بزنگاهها، نه بهدنبال تقابل، بلکه بهدنبال حفظ تصویر خود در معادلات جهانی است. ما نیازمند طراحی سیاستی هستیم که واقعگرایانه، بدون خوشبینی یا وابستگی، بر پایه منافع ملی و پشتیبانی عملیاتی واقعی استوار باشد—نه فقط وعدههای بیهزینه.
دیدگاه تان را بنویسید