کد خبر: 658112
تاریخ انتشار :

استاد هادی سروش:

«مباهله نشانه ماندگار عظمت اسلام و شیعه»

«مباهله نشانه ماندگار عظمت اسلام و شیعه»: نوشتاری از استاد هادی سروش

«مباهله نشانه ماندگار عظمت اسلام و شیعه»
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در نوشتاری با عنوان «مباهله نشانه ماندگار عظمت اسلام و شیعه» آورده است:

جایگاه مباهله 
جایگاه مباهله در بحث ولایت؛ مهمترین جایگاه را دارد به گونه ای حذف آن از منظومه ولایت، باعث هضم کل ولایت است، یعنی مباهله از ارکان ولایت است. همانطوریکه اگر نمازگزاری رکن نماز را مانند رکوع و سجود را از دست دهد نمازش به کلی حذف و هضم می شود، مباهله چنین است.

مباهله از غدیر بالاتر است؟

استاد آیت الله جوادی آملی در درس می فرمودند:

مأمون، به امام رضا (ع) عرض می‌ کند به چه دلیل علی بن ابیطالب (ع) افضل است؟ ایشان دیگر نفرمود غدیر، فرمود با آیه ﴿أَنْفُسَنا﴾ ، خدا وقتی حضرت امیر را جان پیغمبر می‌ داند از این بالاتر فضیلت فرض می ‌شود؟! «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ»  که گفته ی خود پیغمبر است هر چند آن هم از طرف خداست، کجا؛ و اینکه ذات اقدس اله خود فرموده علی جان پیغمبر است، کجا؟!

نقطه شروع ماجرای مباهله

نامه رسول الله که حاوی دعوت به توحید بود به مسیحیان نجران که ساکن بیش از ۷۰ دهکده در نجران یعنی بین یمن و حجاز بودند، رسید. آنان پس از دریافت نامه تصمیم گرفتند که به مدینه سفر کنند و سخن رسول الله را بشنوند. وقتی به مدینه رسیدند عصر شده بود و به محضر پیامبر رسیدند و سخن پیامبر را جویا شدند و پیامبر فرمود : عیسی مانند هر بشر دیگری بنده خداست. آنان گفتند: او بدون پدر به دنیا آمده! پیامبر مثال خلقت حضرت آدم زد‌، و نپذیرفتند و آیه بر رسول الله نازل شد که بنا بر مباهله بگذار و با نمایندگان مسیحیت نجران در میان گذاشته و قبول نمودند و رفتند که فردا صبح برگردند.

درایت اسقف مسیحیان

شب، مسیحیان به شور و همفکری نشستند. سیّد (اسقف) به ابوحارث گفت: «در مورد مباهله با او چه می‌کنید؟ اگر دروغگو باشد، با مباهله با او کاری انجام نمی‌دهیم [مباهله با او برای ما فایده‌ای ندارد] و اگر راستگو باشد قطعاً نابود می‌شویم». اسقف گفت: «اگر فردا همراه فرزندان و اهل‌بیتش آمد، از مباهله با او بپرهیزید و اگر با یارانش آمد، چیز مهمّی نیست».

صبح روز بعد ، اسقف به آنان گفت: من مردی را می بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام می کند و می ترسم راستگو باشد. من چهره هایی را می بینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهی بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای برکند، فوراً اینطور خواهد شد. بنابراین، هرگز صحیح نیست ما با این افراد مباهله نماییم. زیرا بعید نیست که همه ما نابود شویم، و ممکن است دامنه عذاب گسترش پیدا کند، و همه مسیحیان جهان را بگیرد و در روی زمین حتی یک مسیحی باقی نماند.

عکس العمل سران مسیحیان

نجران بعد از کناره گیری از مباهله قبول کردند با پرداخت مالیات به حکومت اسلامی در پناه حکومت اسلامی باشند. و این پیمان استوار بود تا اینکه خلیفه دوم‌ نجرانی ها را مجبور به ترک حجاز نمود و آنان به عراق هجرت کردند ، البته در مرور زمان بسیاری از مسیحیان با شنیدن این خبر بزرگ، مسلمان شده بودند.

توجه اهل بیت(ع) به آیه مباهله

در طول تاریخ اهل بیت(ع) تا مقداری که گزارشاتش به ما رسیده، آنان در موضوعات مختلف به مباهله تمسک و استدلال و استشهاد نموده اند.

رسول الله (ص) برای حرمت محاربه با امام‌ علی ع و اینکه حضرت علی به منزله جان پیامبر است به آیه مباهله تمسک نمود و فرمود: جان علی از جان من است / یَا عَلِی (ع) مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی و طینتک من طینتی … (تفسیر نورالثقلین ذیل آیه ۶۱ آل عمران)

و یا امام علی (ع) در مواجه با خلیفه اول به آیه مباهله تمسک می نماید. ( ر.ک ؛ بحار، ج۲۹، ص۹)

و نیز امام علی (ع) در مواجه با خوارج اشاره به آیه مباهله می کند. (ر.ک؛ بحار، ج۳۳، ص۳۹۷)

و یا امام حسن مجتبی (ع)  در جریان صلح، به آیه مباهله استدلال می کند. (ر.ک ؛ امالی طوسی /۵۶۳)

و یا امام صادق (ع) برای تثبیت حق خمس برای اهلبیت (ع) به آیه مباهله تمسک می کند. (ر.ک؛ وسایل الشیعه، ج۹، ص۵۱۷)

و نیز برای اثبات فضائل عترت اطهار به آیه مباهله توجه دارد. (ر.ک؛ المحاسن /۱۴۴)

و یا امام رضا (ع)  در مجلس علماء در حضور مامون عباسی؛ در برابر سوالات متعدد درباره فضیلت عترت و فضیلت حضرت امیر (ع) به آیه مباهله استدلال می کند. (ر.ک؛ عیون أخبارالرضا ؛ ج۱، ص۲۳۱)

توجه حاکمان به آیه مباهله

وقتی آیه ای به روشنی آیه مباهله بر فضیلت عترت و خصوصا حضرت امیر (ع) دلالت دارد ، حاکمان ظالم آرام نخواهند نشست!

به عنوان نمونه؛ شیخ مفید روایت می کند؛ روزی مأمون به امام رضا (ع) گفت: بزرگ‌ترین امتیاز امیرالمؤمنین (ع) را که شاهدی از قرآن بر آن دلالت کند، برایم توضیح ده. / قَالَ الْمَأْمُونُ یَوْماً لِلرِّضَا (ع) أَخْبِرْنِی بِأَکْبَرِ فَضِیلَهًٍْ لِامیرالمؤمنین (ع) یَدُلُّ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ / امام رضا (ع) فرمود: امتیاز ایشان در آیه مباهله که خداوند در قرآن فرموده است می باشد / فَضِیلَهًٌْ فِی الْمُبَاهَلَهًِْ: “فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَی الْکاذِبِینَ” (آل عمران /۶۱)

سپس امام رضا (ع) فرمود: خدا از نام امیرالمؤمنین (ع) به عنوان نفس وجان پیامبر (ص) یاد نموده؛ /دَعَا امیرالمؤمنین (علیه السلام) فَکَانَ نَفْسَهُ بِحُکْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ/ و ادامه داد؛ طبق آیه‌ی قرآن احدی از جهانیان با ارزش‌تر از پیامبراکرم (ص) وجود نداشت در نتیجه احدی از جهانیان نیز با ارزش‌تر از نفس پیامبراکرم (ص) طبق آیه‌ی قرآن نیست.

مأمون گفت: مگر در این آیه خداوند ابناء را به تلفظ جمع ذکر نکرده امّا پیامبراکرم (ص) دو فرزندش را فقط آورد و نساء را نیز به لفظ جمع فرموده و پیامبراکرم (ص) فقط فاطمه (س) را تنها آورد، چرا نمی‌توان مدّعی شد که منظور از أَنْفُسَنا؛ واقعاً نفس خود پیامبراکرم (ص) باشد نه دیگری در نتیجه‌ی فضیلتی که شما از آیه استفاده کردید برای امیرالمؤمنین (ع) ثابت نخواهد شد!

امام رضا (ع) فرمود: این ادّعای تو صحیح نیست زیرا شخص دیگری را می‌خواند و صدا می‌زند نه خود را! چنانچه امرکننده به دیگری امر می‌کند نه به خود! و این صحیح نیست که واقعاً خود را صدا زده باشد چنانچه نمی‌شود امر به خود بکند! وقتی پیامبراکرم (ص) در مباهله مردی جز امیرالمؤمنین (ع) را شرکت نداد می‌فهمیم که نفس پیامبر (ص) در این آیه امیرالمؤمنین (ع) است و این امتیاز را در قرآن به او بخشید.

مأمون گفت: وقتی جواب آمد سؤال از بین می‌رود».لَهُ الرِّضَا (ع) لَیْسَ یَصِحُّ مَا ذَکَرْتَ .. وَ ذَلِکَ أَنَّ الدَّاعِیَ إِنَّمَا یَکُونُ دَاعِیاً لِغَیْرِهِ کَمَا أَنَّ الْآمِرَ آمِرٌ لِغَیْرِهِ وَ لَا یَصِحُّ أَنْ یَکُونَ دَاعِیاً لِنَفْسِهِ فِی الْحَقِیقَهًِْ کَمَا لَا یَکُونُ آمِراً لَهَا فِی الْحَقِیقَهًِْ وَ إِذَا لَمْ یَدْعُ رسول‌الله (ص) رَجُلًا فِی الْمُبَاهَلَهًِْ إِلَّا امیرالمؤمنین (ع) فَقَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ نَفْسُهُ الَّتِی عَنَاهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ وَ جَعَلَ حُکْمَهُ ذَلِکَ فِی تَنْزِیلِهِ قَالَ فَقَالَ الْمَأْمُونُ إِذَا وَرَدَ الْجَوَابُ سَقَطَ السُّؤَالُ. ( فصول المختاره /۳۸ . و بحار، ج۱۰، ص۳۵۰/ ج۳۵، ص۲۵۷/ ج۴۹، ص۱۸۸)

در روایت دیگری که شیخ صدوق در عیون نقل می کند، امام کاظم (ع) با هارون درباره آیه مباهله سخن میفرماید. (عیون ، ج۱ ص۳۸)

ماندگارهای مباهله

۱ )  نشانه ماندگارِ عظمت اسلام در برابر مسیحیت است. چون مسیحیت با پذیرش حقانیت اسلام ، از پیامبر درخواست عدم تحقق مباهله را کردند و پیامبر هم پذیرفت.

۲ ) روز مباهله ، روز عظمت عینیِ شیعه از ملکوت تا ناسوت است.

آیت الله استادجوادی آملی می فرمودند: از مفاخر ما شیعه آیه مباهله است که باید این روز را گرامی داشت، اینها جزء اعیاد رسمی ماست اینها جزء مفاخر و مدارک ماست اینها جزء دین ماست، این روزها را باید به رسمیت شناخت.

۳ ) در مباهله، خدای سبحان فضیلت اهل بیت را بصورت میدانی و عینی به همگان نمایان نمود.

و این ادعای ما شیعیان نیست ، بلکه اهل سنت از محدثین و مفسرین و مورخین بنامشان مانند؛ مسلم و احمدحنبل و طبرانی و حاکم و ثعلبی و کلبی و فخررازی و زمخشری  بر اساس روایت  صحیح مسلم (ج۱۸۷۱/۴) به آن باور دارند.

۴ ) خدای سبحان و عزیز ، با صدای رسا در قرآنش ، حضرت علی را بعنوان جان پیامبر معرفی کرد.

و مهم این است که وقتی حضرت علی ، جان حضرت پیامبر شد ، دیگر مقام نفسِ نفیس آن جناب و مقامات او را، خواهد داشت که خود سخنی دیگر و تحقیقی متفاوت را می طلبد. و در واقع طبق بیان امام رضا (ع) بزرگترین امتیاز امام علی در قرآن است؛ در همان روایت به نقل شیخ مفید در کتاب فصول المختاره که متذکر شدیم ؛ آیه مباهله به عنوان بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمومنین (ع) مطرح می باشد.

بخشی از روایت چنین است ؛ روزی مأمون به امام رضا (ع) گفت: «بزرگ‌ترین امتیاز امیرالمؤمنین (ع) را که شاهدی از قرآن بر آن دلالت کند، برایم توضیح ده». امام رضا (ع) فرمود: «امتیاز مباهله که خداوند در قرآن می‌فرماید: فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ را بیان کرد.

در فضیلت حضرت امیر (ع) ، قله کمال در اینجا نهفته است که اولا؛ سخن خدا در قرآن مطرح است. و ثانیا ؛ امام رضا با استفاده از آیه ، تصریح فرمود ؛ که امیرالمومنین؛ جان حضرت پیامبر است؛  اذ جعل نفس علی کنفسه. (عیون ، ج ۱ص۲۳۲)

بله متاسفانه قاضی عبدالجبار همدانی در کتاب المغنی گوید؛ بعضی از شیوخ ما میگویند علی در میان مباهله نبوده ! (ج ۲۰ ص ۱۵۹)

پاسخ جناب سید مرتضی در کتاب الشافی جالب است که می نویسد: جناب قاضی عبدالجبار! شما کتاب داری و استاد هستی، بگو که این مشایخ شما کیست که در مقابل اجماع مورخین و مفسرین‌ ایستاده است و میگوید علی در مباهله حضور نداشته!

۵ ) علامه طباطبایی از پایان آیه مباهله تحلیل مهمی دارد و آن این است که اصحاب مباهله شنونده و تماشاچی و یا آمین گو نبودند! بلکه اینها حرف داشتند یعنی ؛ فاطمه زهرا حرف دارد و امام حسن حرف دارد و امام حسین حرف دارد و آنان با یک اندوخته از سخنان وحیانی پا به عرصه مباهله گذاشتند و بازگشت این تحلیل بدین جهت است که خدا فرمود: لعنه الله علی الکاذبین؛ عنوان صدق و کذب درباره کسی است که حرف بزند و اگر اهلبیت (ع) تماشاچی بودند و حرفی  نداشتند که عنوان صدق و کذب درباره آنان صادق نبود.

۶) تثبیت ائمه به عنوان فرزندان رسول الله

ابواحمد هانی از پدرش در حدیثی از امام موسی‌کاظم (ع) نقل می‌کند که امام هفتم فرمود: بر هارون وارد شد و او گفت: به چه سبب برای خاصّه و عامه‌ی تجویز کرده‌اید که شما را به رسول‌خدا (ص) نسبت بدهند و به شما ائمّه بگویند و خلاصه شما را پسرانِ رسول‌خدا (ص)بدانند؟! و حال آنکه شما فرزندان علی (ع) هستید و مرد را نسبت به پدرش می‌دهند و اصل نطفه از پدر است و فاطمه (س) دختر رسول (ص) طرف آن است و پیغمبر (ص) جدّ شما از جانب مادر شما است …».

امام کاظم (ع) فرمود بدلیل این آیه‌ی شریفه: نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ؛ هیچ‌کس ادّعا نکرده است که پیامبر اکرم (ص) در هنگام مباهله با نصاری کسی را به‌جز علیّ‌بن‌ابی‌طالب (ع) و فاطمه (س) و حسن و حسین (ع) را به همراه داشته. پس مراد از أَبْناءَنا؛ همان حسن و حسین (ع) می‌باشد و مراد از نِساءَنا؛ فاطمه (س) و مراد از َأَنْفُسَنا؛ علیّ‌بن‌أبی‌طالب(ع) است. (الاختصاص، ص۵۶/ عیون أخبارالرضا ج۱، ص۸۳)

مباهله از مهمترین وقائع تاریخ اسلام است که در نص صریح قرآن مطرح است و این واقعه بسیار مهم ؛ یکی از برجسته‌ترین روزهای سال است. ولی از غریب ترین ایام زندگی ما است. مباهله این عید بزرگ قرآنی که خدا کرامت فرموده و برای شیعه عظمتی آورده است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها