کد خبر: 672794
تاریخ انتشار :

سخنگوی حزب اعتماد ملی خبر داد:

زمان اعلام رئیس جدید جبهه اصلاحات مشخص شد

سخنگوی حزب اعتماد ملی گفت: موضوع استعفای آقای نبوی باید در جبهه رای‌گیری شود تا مشخص شود. بنابراین باید منتظر نتیجه در جلسه بعدی جبهه اصلاحات باشیم که احتمالا در هفته جاری رئیس جبهه اصلاحات مشخص خواهد شد.

زمان اعلام رئیس جدید جبهه اصلاحات مشخص شد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

محمدصادق جوادی‌حصار سخنگوی حزب اعتماد ملی در تحلیل کناره‌گیری بهزاد نبوی از ریاست جبهه اصلاحات و اینکه چه آینده‌ای می‌توان برای جبهه اصلاحات متصور بود، گفت: آنطور که ما تحقیق کردیم و آقای نبوی هم اعلام کردند، وضعیت جسمی ایشان اجازه فعالیت موثر و طاقت‌فرسایی که برای ایشان ایجاد می‌شد را نمی‌داد.

به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی جوادی حصار را در ادامه می خوانید:

قطعا اگر حضور فیزیکی ایشان در جبهه اصلاحات در هیئت رئیسه نباشد، ما با پاره‌ای از کاستی‌ها روبه‌رو هستیم ولی حتما از حضور معنوی ایشان استفاده خواهیم کرد و تلاش می‌کنیم از تجربه، توان و ظرفیت ایشان برای هماهنگی‌های بیرون از مجموعه استفاده کنیم و به نظرم، جبهه اصلاحات  اینطور نیست که اگر آقای نبوی در درون جبهه نباشند، ایشان را رها کرده و از تجربیات‌شان استفاده نکند.

جبهه اصلاحات جبهه‌ای است که در وزارت کشور ثبت شده و دارای مرامنامه و آیین‌نامه‌ای است که برای خود ثبت کرده و مثل احزاب، اعضا و جوارح این جبهه با یک سازوکارهایی انتخاب و جایگزین می‌شوند، لذا بعید می‌دانم با رفتن یک فرد از جبهه اتفاق خاصی بیافتد.

الحمدلله نقطه ثقل جبهه، احزاب هستند و امکان استفاده و بهره‌مندی از شخصیت‌های جامع و گسترده، مدیر و توانمند حقیقی هم پیش‌بینی شده است. افرادی که بتوانند در گستره ملی تأثیرگذاری داشته باشند و توانایی‌شان به صورت فردی با توانایی احزاب هم‌وزنی کند تا این افراد به جمع اضافه شوند و احزاب هم کما‌ فی‌السابق به کار خودشان ادامه داده و خودشان را تقویت کنند. جبهه ممکن است در راه پیش‌ رو چالش‌هایی را داشته باشد، کما اینکه در گذشته هم داشته اما من فکر نمی‌کنم اتفاق خیلی معناداری برای جبهه بیفتد.

اگرچه ما آرزو می‌کردیم آقای نبوی سالم و سرحال می‌بودند تا می‌توانستیم هنوز هم به صورت حضوری از توانایی‌ها، ظرفیت‌ها و تجربه گران‌سنگ ایشان در جریان تشکیلات‌سازی و امور حزبی و اجتماعی و فرهنگی استفاده کنیم.

اما همان‌طور که عرض کردم عدم حضور ایشان در داخل جبهه به معنی عدم نقش‌آفرینی ایشان نیست. نماینده حزب‌ آن‌ها یعنی از طرف سازمان مجاهدین انقلاب حتما خواهد بود و ایشان پدر معنوی جبهه است و به هر ترتیب امیدواریم که این فرصت همیشه فراهم باشد تا بتوانیم از نظرات ایشان استفاده کنیم.

بهتر است از گزینه‌هایی که در جبهه برای جانشینی آقای نبوی مطرح شدند نام نبرم اما گفت‌وگوهایی صورت گرفته است که در صورتی که استعفای آقای نبوی در جبهه پذیرفته شود چه کسی جانشین ایشان باشد.

بنابراین این موضوعی است که باید در جبهه رای‌گیری شود تا مشخص شود. بنابراین باید منتظر نتیجه در جلسه بعدی جبهه اصلاحات باشیم که احتمالا در هفته جاری رئیس جبهه اصلاحات مشخص خواهد شد. 

اصلاحات همان‌طور که در شعار و عمل ارائه شد، برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب است. وضعیت موجود که طبیعتا وضع مطلوبی نیست و همگان اتفاق‌نظر دارند که کشور در ابعاد مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی با چالش‌های جدی روبه‌رو است.

اگر اصلاحات بخواهد به تغییر وضع موجود بپردازد، دو، سه گزینه بیشتر پیش‌رو ندارد؛ یا اینکه از طریق قدرت سیاسی مبادرت به این کار کند که فعلا بیرون از این قدرت است و این امکان را ندارد.

گزینه دیگر این است که ارائه راهنمایی و هماهنگی‌های لابی‌گونه بین چهره‌های تاثیرگذار اصلاح‌طلب و چهره‌های تاثیرگذار حاکمیتی انجام شود که متاسفانه آنقدر موانع وجود دارد که یکی از عمده‌ترین این موانع جو منفی است که نسبت به این قضیه وجود دارد. یعنی استقبال از طرف جامعه نسبت به این‌طور رفتارها کمتر دیده می‌شود و بیشتر موج منفی داده می‌شود که چرا اصلاح‌طلبان با حاکمیت گفت‌وگو و تبادل‌نظر می‌کنند؟

قسمت سوم این است که اصلاح‌طلبان در کنار مردم و اکثریت مردم قرار بگیرند که اکثریت مردم نشان دادند که انتقاد و اعتراض به وضعیت مدیریتی کشور دارند اما مثل برخی کاملا قطع امید نکردند. جبهه اصلاحات در بیانیه‌ای که منتشر شد، اعلام کرد ما معتقد به نقد و بررسی چالش‌های سیاسی و مدیریتی هستیم و معتقدیم حاکمیت باید معطوف به نظر مردم و جریان‌های اصلاحی دست به اصلاحات‌ عمیق و کاربردی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجرایی بزند و از جمله مهم‌ترین آنها بحران‌های اقتصادی و سیاسی است که امروز در کشور وجود دارد.

ناکارآمدی دولت در کنترل تورم، جو روانی حاکم بر بازار اقتصادی کشور، فوران سرسام‌آور قیمت‌ها خصوصا در حوزه خودرو، طلا، ارز و امثال این موارد، بی‌کفایتی برخی مسئولان را کاملا محرز کرده است.

یکی از اصلاحات اساسی و جدی که در کوتاه‌مدت باید انجام گیرد و این مورد فقط از دست حاکمیت برمی‌آید و هیچ‌کس نمی‌تواند این کار را انجام دهد، این است که بین مجلس و دولت هماهنگی‌هایی به وجود بیاید که بخش‌هایی از دولت تعویض شوند و حتی اگر برنامه‌های آقای رئیسی قابلیت اجرایی خود را از دست داده مجلس پیشنهادهای استیضاح را مطرح کند تا در حقیقت مردم کمی باور کنند که اراده‌ای برای تغییر وضع موجود وجود دارد.

نمایندگان مجلس که در سال آخرشان هستند، به گمان من حاضر به چنین ریسک‌هایی نیستند اما اگر بخواهیم عملیاتی، اجرایی و قابل وصول حرف بزنیم، راه این است که اصلاحاتی در سطح دولت انجام گیرد.

مجلس قوانینی وضع کند که یک مقدار گشایش‌های عمومی‌تری در حوزه فرهنگی و سیاسی ایجاد شود و سازوکاری انتخاب کند که در پروسه یکسال آینده مشارکت قابل قبولی را از مردم شاهد باشیم. بعید می‌دانم با شعار، دعوت و اینکه بفرمایید در انتخابات مجلس شرکت کنید کسی راضی به این کار شود.

بنابراین باید بستری فراهم شود که آن بستر مردم را ترغیب به مشارکت مجدد کرده و ایجاد امید کند. برای اینکه اداره امور کشور با روش کنونی ممکن نخواهد بود و باید روش جدیدی در اداره امور کشور پیش گرفته شود که از افراد متخصص، کارآمد، امین و مورد اعتماد قاطبه مردم ایران در مدیریت کشور استفاده شود. اما متاسفانه آن چیزی که الان اتفاق می‌افتد قائل به هیچ‌کدام از این مختصات نیست.

چیزی که امروز جامعه را به شدت رنج می‌دهد نوعی از کنترل و مدیریت انحصاری است که در حوزه گزینش‌گری‌های عمومی ذیل نظارت استصوابی و در حوزه غیرمدیریتی ذیل عنوان امنیتی شکل می‌گیرد.

در این دو حوزه صلاحیت‌ها را باید بررسی کنند، آدم‌هایی که موردنظر شورای نگهبان نباشند به مرحله قانون‌گذاری راه پیدا نمی‌کنند. فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم دو حرف ناخوشایند بزنند که قانونی است ولی به مذاق مدیران اجرایی کشور خوش نمی‌آید، فورا ذیل سرفصل‌های امنیتی می‌روند.

مثلا زندانی سیاسی را می‌گویند زندانی امنیتی، چهره سیاسی را می‌گویند چهره امنیتی. این امنیتی کردن فضای سیاسی کشور از یک طرف و گزینش‌‌گری‌های انتخابی از طرف دیگر کشور را در مضیقه مدیریتی قرار داده است.

یعنی متاسفانه امکان استفاده از ظرفیت‌ها و توانایی‌ها برای اتخاذ روش‌های مناسب جهت برون‌رفت از تنگناها، وجود ندارد و اگر قرار باشد شیوه‌ای که مورد قبول اکثریت است در پیش گرفته شود، باید این موانع جدی از سرراه مشارکت مردم برداشته شود.

عملکرد مناسب یا نامناسب افراد امنیتی، سیاسی و انتظامی از یک طرف، فرصت‌طلبی جریان‌های مخالف نظام از سوی دیگر دست به دست هم داد تا حرکت‌های چند ماه گذشته اتفاق افتاد.

اینکه این گروه‌ها بخواهند کاری کنند تا فواید حضور مردم را در عرصه اجتماعی – سیاسی داشته باشند و از مضرات آن دوری کنند و هم طوری رفتار کنند که به درگیری و تخاصم منجر نشود، این مورد هم نیاز به تدبیر بالا و هم تعامل با حاکمیت دارد. مادامی که حاکمیت احساس نیاز به چنین تحولی را نداشته باشد این اتفاق رخ نخواهد داد و اگر هم رخ دهد ناقص‌الخلقه خواهد بود و جایی از آن می‌لنگد، بنابراین به نظر من اهتمام ملی از بطن حاکمیت تا نفس جامعه را طلب می‌کند تا بتوانیم به یک تحول بنیادین و ماندگار در حوزه قانون‌گذاری، مدیریتی و قضایی دست پیدا کنیم.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما