کد خبر: 673706
تاریخ انتشار :

مهاجرانی: انقلاب و نظام نیاز به نوشوندگی دارد

اعتماد/ سیدعطاءالله مهاجرانی نوشت: انقلاب و نظام در آستانه پنجاه سالگی نیاز به نوشوندگی دارد. اگر به صدای اعتراض دقیق گوش کنیم، به حرف نسل‌های نو توجه کنیم، به روشنی می‌بینیم که جامعه به نوشوندگی نیاز دارد و گاه ما: «بی‌خبر از نو شدن اندر بقا!»

مهاجرانی: انقلاب و نظام نیاز به نوشوندگی دارد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

«سال نو نوکردن روش و منش» یادداشت سیدعطاءالله مهاجرانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: در سال نو رسم و سنت چنین بوده و هست، هر خانواده‌ای بر حسب توان و امکانی که دارد به استقبال سال نو می‌رود، برای فرزندان لباس و کفش نو تهیه می‌کند. خانه را تمیز و آراسته می‌کند تا آماده دید و بازدید‌های نوروزی باشد. کودکان با چشمان شاد و براق منتظر عیدی از بزرگان می‌مانند و صورت جامعه نو می‌شود. همان‌گونه که طبیعت نیز نو می‌شود. نوبرگ‌ها می‌رویند و سبزی سبزه‌های بهاری و سبزی برگ درختان در فروردین ماه، چیز دیگری است. شکوفه‌ها می‌شکوفند و عطر شکوفه و گل در شهر و روستا می‌پیچد... 

بیاییم در کنار این نوشوندگی صورت جامعه و طبیعت، به نوشوندگی روش و منش نیز بیندیشیم. آیا روش‌های ما در قلمرو سیاست و اجتماع و فرهنگ، درست و متناسب با خردمندی و مصالح کشور و ملت بوده است؟ با کدام میزان می‌خواهیم این روش‌ها را بسنجیم و داوری کنیم؟ در سیاست، در اقتصاد و در فرهنگ؟ آیا روش‌های مختار در جامعه ما و اداره امور کشور، عقلانی و عقلایی است؟ نخست تفاوت عقلانی و عقلایی چیست؟ این بحث معمولا در اصول فقه و در شرح کفایه متفکر ارجمند آخوند خراسانی مطرح می‌شود. امر عقلانی نیاز به برهان و استدلال دارد، اما امر عقلایی در حقیقت متناسب با عرف و تجربه اجتماعی معنا می‌شود. مثلا «قاعده ید» در فقه، امری عقلایی است و نه عقلانی. فرض بر این است که وقتی کسی چیزی را در اختیار دارد، در تملّک اوست، مگر اینکه خلافش ثابت شود.

یا دموکراسی امری عقلایی است و نه عقلانی. اگر در مجلسی قانونی تصویب شد که مثلا ساعت رسمی باید ثابت بماند، این امر براساس تجربه جهانی امری غیر عقلانی است. اما با توجه به اینکه اکثریت مجلس رای داده‌اند، با توجه به قاعده پذیرش اکثریت آرای عقلایی تفسیر می‌شود.

یکی از مهم‌ترین جلوه‌های عقلایی بودن اداره کشور و نظام اجتماعی و سیاسی در روزگار ما، در کشورهایی که انتخاب دولت‌ها و ساماندهی اداره امور، متکی بر انتخابات است، سازماندهی احزاب نیرومند در کشور است. امری که در کشور ما اگر نگوییم غایب است، می‌توان گفت احزاب موجود شعله نیمه جانی دارند که پرپر می‌زند. خاموش نمی‌شود اما نه نور دارد و نه گرمایی. به همین دلیل در انتخابات یا از نتیجه انتخابات گاه همه غافلگیر می‌شوند.

ما تا جشن ۵۰ سالگی انقلاب اسلامی تنها شش سال فاصله داریم. این مدت شش‌ساله را دریابیم و روش‌ها را اصلاح کنیم. برخی از اصلاح روش‌ها منوط به اصلاح قانون اساسی است. مانند نحوه تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی که با قانون نظارت استصوابی بر انتخابات، یکی از مهم‌ترین آسیب‌های سیاسی و اجتماعی در کشور ما و در انقلاب رقم خورده است، اگر ما این روش‌ها را نو نکنیم، از تجربیات خودمان درس نگیریم.

البته گفته‌اند انسان خردمند از تجربیات دیگران درس می‌گیرد، حال ما از تجربیات خودمان درس بگیریم! تا کشور و ملت ما جلوه‌ای نو پیدا کنند. جوانان به آینده خود امیدوار باشند، فضای اجتماعی روشن و متعادل باشد. همان‌گونه که با بهار طبیعت سبز و رنگین می‌شود و خانه‌ها غبارروبی و جامه‌ها نو، می‌بایست روش‌ها را نو کنیم تا روح جامعه نیز نو شود.

انقلاب و نظام در آستانه پنجاه سالگی نیاز به نوشوندگی دارد. تجربه اعتراض - آشوب در پاییز امسال، اگر ما لایه‌های آشوب‌طلبان را جدا کنیم و به صدای اعتراض گوش کنیم. همان‌گونه که آشوب‌طلبی امری امنیتی است و باید با آن به عنوان مقوله امنیتی مواجه شد، اما اعتراض مقوله‌ای اجتماعی و فرهنگی است. اگر به صدای اعتراض دقیق گوش کنیم، به حرف نسل‌های نو توجه کنیم، به روشنی می‌بینیم که جامعه به نوشوندگی نیاز دارد و گاه ما: «بی‌خبر از نو شدن اندر بقا!»

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها