واعظی: لاریجانی در شرایط عادی کاندیدای ریاست جمهوری نمیشود
رئیس دفتر رئیس جمهور سابق گفت: من فکر می کنم در آقای لاریجانی در شرایط عادی برای ریاست جمهوری نمی آیند مگر اینکه یک علامت درست دریافت کنند.
محمود واعظی خرداد سال ۱۳۳۱ در خیابانی در جنوب تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۰ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در سال ۱۳۵۵ مدرک کارشناسی مهندسی برق را از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در ساکرامنتو گرفت و برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی مخابرات به دانشگاه ایالتی سنخوزه رفت.
او در دولت دوازدهم ریاست دفتر حسن روحانی رئیسجمهور وقت را برعهده داشت و سرپرست نهاد ریاستجمهوری هم بود. این سیاستمدار اعتدالگرا در دولت یازدهم نیز سکاندار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بود. واعظی دهه ۶۰ معاون وزیر خارجه بود و اوایل انقلاب اسلامی هم سکان شرکت مخابرات را برعهده داشت.
واعظی این روزها مسئولیت سیاسی حزب اعتدال و توسعه را بر عهده گرفته و به نوعی عهده دار خط و ربطهای سیاسی جریان اعتدالی در کشور است. با او به گفت و گو نشستیم و درباره موضوعات مختلف مثل؛ تحلیل انتخابات اخیر، نحوه اداره کشور در زمان روحانی و دولت فعلی و دلایل شکست نوبخت و باهنر و... نظر او را جویا شدیم.
متن کامل این مصاحبه به شرح ذیل است:
فارس: به عنوان سوال اول فضای فعلی سیاست در ایران را چگونه تحلیل میکنید؟
واعظی: با وضعیت مناسبی در کشور مواجه نیستیم. ایران با این جمعیت، با مردم فهیمی که دارد به ویژه جوانان نباید این مقدار مشکلات داشته باشد. مشکلات با تدبیر مسئولین و حمایت مردم مرتفع می شود. از سال ۹۸ مشارکت در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری کاهش یافت و این ریزش رفته رفته دارد به یک رویه تبدیل می شود، یعنی خیلی برایشان مهم نیست که آیا مثلاً 40 درصد رأی بدهند یا 30 درصد رأی بدهند.
مهم این است که نتیجه انتخابات به نفع یک جناح سیاسی باشد و نظرسنجی ها نگرانکننده است. مقام معظم رهبری هم دیدیم که راجع به مشارکت تأکید کردند. خب اتفاق مورد نظر و مطلوب نیفتاد. این خودش یک سؤال است. این سؤال فقط برای من نیست، این سؤال برای همه ما است. یعنی همه ما که دل در گرو ارتقاء این نظام و صیانت از دستاوردهای امام داریم، بدون حمایت و مشارکت اکثریت مردم موفق نخواهیم شد. ما نمیتوانیم حلقه کارگزاران نظام را دائماً محدود کنیم و در انتخابات از اول به دنبال نتیجه مطمئن باشیم و مشارکت کم اهمیت شود.
فارس: به نظرتان چه چیزی آن حلقه کارگزاران را دارد کم میکند؟
واعظی: به نظر من لازم است حکمرانی اصلاح شود. در دنیا تحولات بسیار بزرگی در 45 سال گذشته صورت گرفته است. از تکنولوژی گرفته تا تحول در نظام بین الملل، در منطقه تحولات زیادی اتفاق افتاده، بین مردم ما و جوانان ما تحولات اساسی رخ داده است. فلذا ما باید با تحولات و مطالبات مردم سیاست هایمان را اصلاح کنیم. همزمان هم باید اسلام، ایران و اصول حفظ شود. ولی این که شرایطی پیش آوریم تا یکی پس از دیگری افراد موثر و دلسوز از قطار انقلاب پیاده شوند، آنهم صرفاً با برچسب زنی ناصواب و خلاف واقع، آیا همچین اتفاقی درست است؟
فارس: شفاف بفرمایید، حکمرانی خیلی کلی است.
واعظی: اتفاقاً خیلی روشن است. این که متأسفانه به گونهای رفتار شده که اولاً سیاستهای اتخاذی جواب ندهد و ثانیاً مردم اقدامات انجام شده را نپذیرند و امیدشان به آینده خود و کشور کم شود.
پروژه های زیرساختی برای توسعه کشور لازم است
فارس: یعنی خروجی مدیریت در حوزه اقتصاد و سیاست؟!
واعظی: ببینید تمام نقدهایی که جناب آقای رئیسی در زمان انتخابات علیه دولت آقای روحانی طرح می کرد، با شدت خیلی بیشتر به خودشان وارد است و شرایط چندین برابر بدتر شده است؛ از قیمتها گرفته تا شرایط اجتماعی.
اینکه ایرنا و ایران و کیهان و غیره بنویسند همه چیز خوب است که مردم قبول نمیکنند. در دولت قبل که پروژه های بزرگ را افتتاح میکردیم، میگفتیم، تا زمانی که سفره مردم درست نشود و به واسطه سیاست های اتخاذی مردم را به آینده امیدوار نکنیم افتتاح پروژه ای که بر زندگی مردم اثر نگذارد، نمی تواند شرایط را عوض کند. هرچند پروژه های زیرساختی برای توسعه کشور لازم است.
روحانی مشکلات را به دولت قبل ارجاع نمیداد
فارس: یک نکتهای که شاید بشود گفت این است که خود آقای روحانی تا سالهای آخرش کلیدواژه آواربرداری و آوار و خرابیهای دولت قبل را مطرح میکرد!
واعظی: من نمیدانم، شاید گیرنده شما با ما فرق میکرد(خنده)، اتفاقاً از اول شروع به کار دولت یازدهم یعنی سال ۹۲ جلسهای داشتیم و قرارمان بر این شد که آقای احمدینژاد، خوب یا بد، ما به هیچ عنوان کارمان را به اقدامات دولت نهم و دهم گره نزنیم و خودمان شروع کنیم برنامهریزی کردن و کار کردن.
قرار نیست هر دولتی که بر سر کار میاید ضعف های خود را به دولت قبل ارجاع دهد. مگر دولت ها از کجا آمده اند؟ قبلی هم از بطن همین کشور بوده و حالا ممکن است یکی هم گفته باشد. میخواهم تأکید کنم سیاست دولت آقای روحانی این نبود که همه موانع و مشکلات را ارجاع بدهد به دولت قبلی.
فارس: وضعیت فعلی کشور را شما چقدر سهم میدهید به دولت آقای رئیسی و چقدر سهم میدهید به دولت خودتان یا قبلتر؟
واعظی: اینکه بخواهیم بدین شکل سهم بدهیم درست نیست. وقتی که مردم امیدشان نسبت به آینده کمتر می شود، این خودش را در انتخابات نشان میدهد. ضروری است دولت ها برای افزایش امید نسبت به شرایط زندگی و رفاه مردم بیشتر توجه کرده و اصلاحاتی انجام دهند. دولتها هر یک به نوعی در ریزش و رویش پایگاه اجتماعی، نقش داشتند. در حال حاضر ، در خانواده خودتان نظاره کنید که در وضعیت اقتصادی و معیشتی چه اتفاقی افتاده؟ قیمت کالاها در 30 ماه گذشته چند برابر شده است.
ما اعتقاد داشتیم که تا وقتی دولت پشتوانه ارزی برای واردات کالاهای اساسی مورد نیاز نداشته باشد، ارز ۴۲۰۰ تومانی حذف نشود.این موضوع به آقای رئیسی گفته شد که اگر شما ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنید، همه کالاها و خدمات گران خواهد شد. وقتی طبقه متوسط و متوسط رو به پایین ارزاقشان به یکباره گران میشود ضربه شدیدی متحمل می شوند. این یک نمونه از سیاست های اتخاذی این دولت بود. نتیجهاش آن گرانی شد که تمام افراد، از صدر تا ذیل به آن پرداختند و تذکر دادند.
فارس: چقدر دولت خودتان را موفق میدانید؟
واعظی: چه مواردی مد نظر شماست؟
فارس: در کارکرد دولت، عملکرد و خروجی دولت.
واعظی : اگر بخواهیم سه سال اول دولت یازدهم را با سه سال اول آقای رئیسی مقایسه کنیم، به هر طریق و از هر منظری که مقایسه کنید می بینید که آن زمان بهتر بوده است. با هر روشی که مقایسه کنید. قاطعانه می گویم.
فارس: آن دوره یک جملهای معروف بود که آقای واعظی رئیس جمهور اصلی است. این را شنیده بودید؟
واعظی: این مطالب در اتاقهای فکر مخالفین دولت بوده (خنده) این گفته ها خلاف واقع است.
آقای روحانی نسبت به آقایان؛ طیب نیا، زنگنه و نعمت زاده مطمئن بودند
فارس: واقعاً چقدر آقای روحانی به اختیاراتی که مثلاً به نزدیکانشان تفویض میکردند قائل بودند و این کار را انجام میدادند؟
واعظی: من راجع به خودم نمیگویم، راجع به آقای نعمتزاده، آقای زنگنه آقای طیب نیا و سایرین صحبت میکنم؛ آقای روحانی به وزرایی که مطمئن بودند توانایی اجرای سیاستهایشان را دارند، بسیار میدان میدادند.
فارس: شما هم مشمول همین عقیده شده بودید.
واعظی: من نمیخواهم که راجع به خودم صحبت کنم. من وزیر بودم. وزیر یک وزارت خانهای بودم که وقتی سال 92 مسئولیتش را برعهده گرفتم، آقای احمدینژاد بخشهایی از آن را واگذار کرده بود و میخواست با وزارت راه و شهرسازی ادغامش کند و مجلس آخر کار جلوی این اقدام غلط را گرفت. لذا آقای روحانی به من گفتند که این وزارتخانه در آستانه منحل شدن است و علنی هم بود، یعنی این تزلزل تشکیلات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مسئله ای نبود که مثلاً من رفتم و چون وزیر آنجا شدم کشف بکنم، همه میدانستند.
در سال 92 در خود وزارتخانه همه ناامید بودند از اینکه به اینجا توجه نمیکنند، میخواهند ما را با دستگاهی که مأموریت دیگری دارد ادغام کنند و ... کارکنان این وزارتخانه برای خودشان از نظر تکنولوژیک و فناوری جایگاهی قائل بودند. بالاخره بعد از گذشت چند ماه، موانع و مشکلات حل شد و نهایتاً با همت همکاران گرانقدرم، وزارتخانه عملکرد قابل دفاعی داشت و همین اتفاقی که در فضای مجازی افتاد، همین اتفاقی که در موبایلهایتان افتاد، نسل ۳، نسل ۴، زیرساختها، دولت الکترونیک، خدماتی که داده میشود، استارت آپ هایی که ایجاد شد، همکاری های خوبی که با دانشگاههای سراسر کشور کردیم و نهایتاً یک حوزه جدید متولد شد.
بارها هم آقای روحانی و من در ریاست جمهوری شب را گذراندیم
خب ترجیح بنده و دوستانم بر این بود که بایستیم و اقداماتی را که شروع کرده بودیم تا آخر دوره دوم هم ادامه بدهیم چون مطمئن بودیم میتواند خیلی مفید باشد. در بسیاری از کشورها توسعه فناّوری ارتباطات در خدمت توسعه اقتصادی قرار داشت. اما آقای دکتر روحانی در دولت دوازدهم می خواستند که در ریاست جمهوری به دولت و مردم خدمت کنم.
فارس: غیر از این تفویض سنگین اختیارات یک مسئله دیگر هم درباره آقای روحانی مطرح بود و آن هم ساعت حضور و کار ایشان بود. آقای روحانی واقعا چند ساعت کار میکردند؟
واعظی: این از آن حرفهای خیلی عجیب است. نه آقای روحانی بلکه هیچ رئیس جمهوری نمیتواند آن جوری که شما در ذهنتان هست در ایرانِ با این حجم از مشکلات، رئیس جمهور باشد. آقای روحانی صبح که نماز میخواند به سرکار میآمد و شب هم ساعت 11- ۱۲ کَمِ کَمِ دو کارتابل پر از نامه را به دفتر ایشان میفرستادم.
خودم که معمولاً ساعت هفت و نیم صبح به دفتر میرسیدم، تا یک خبر میخواندم و روزنامهها را نگاهی میکردم، آقای روحانی حدود ساعت ۸ کارتابل هایی که شب قبل فرستاده بودم را دستور می دادند. یعنی این روال بود و مرتب انجام میشد. حالا حتماً در خبرهای مختلف خواندید و شنیدید که ما مکرراً در هفته چند روز جلساتی داشتیم، که در کمترین حالت ساعت ۹ شب تمام شده. بارها هم آقای روحانی و من در ریاست جمهوری شب را گذراندیم.
ولی بحث این نیست. مردم از ما این حجم کار فشرده را نمیخواهند. به همین دلیل هم هرچه که این شایعات را پخش کردند هیچ اثری نکرد. مردم از ما کار میخواهند، مردم از ما میخواهند که زندگیشان درست و مطلوب بچرخد.
مردم از ما میخواهند که حرفشان را بشنویم و عمل کنیم. مردم از ما می خواهند که به وعده هایمان عمل کنیم.
فارس: برآورد خودتان از میزان مقبولیت دولتتان بعد از دوره مسئولیت چقدر است؟
واعظی: به نظر من بهتر شده و این نتیجه عملکرد آقای رئیسی و دولتش بوده است. حدود ۷۰ درصد مردم از رفتار دولت به واسطه اتخاذ برخی سیاستها، گرانیها، مسائل اقتصادی، داخلی، خارجی ناراحتند. در یک همچین فضایی که قاعدتاً مردم عادی تفاوتی بین مسئولین قبل و فعلی قائل نیستند، می خواهم متذکر بشوم که مردم وقتی که عصبانیاند همه ما را یک جور میبینند.
یک خاطره ای برایتان نقل کنم؛ زمانی که در ایام اربعین به کربلا رفته بودم همواره کسانی که بنده را می شناختند برخورد خوبی داشتند. یک فرد روحانی به من گفت که شما بانی وضع موجود هستید. گفتم که چرا؟ گفت شما اگر میماندید وضع مردم اینقدر پر مشکل نبود.
اگر عنایت مردم نسبت به قبل بیشتر شده یکی عملکرد دولت سیزدهم بوده و دیگری رد صلاحیت آقای روحانی. تا قبل از رد صلاحیت آقای روحانی مردم میگفتند اینها همه اشان یکیاند؛ این میرود و آن یکی میآید. خب در این قصه فهمیدند نه اینگونه نیست. فقط هم آقای روحانی نیست. آقای لاریجانی هم وقتی رد صلاحیت شد، محبوبیتش نسبت به قبل از رد صلاحیت بیشتر شد. خب یک سؤال مطرح میشود که چرا کسی را که شورای نگهبان رد صلاحیت میکند، توجه مثبت مردم به او بیشتر می شود؟
اعتدال و توسعه حزبی نیست که با صندوق قهر کند
فارس: بعضی از چهرهها با این که تأیید صلاحیت هم شده بودند و برآورد خود ما هم این بود که شاید اینها محبوبیت داشته باشند و حداقل اگر تهران هم نباشند در شهر خودشان رأی میآورند، چه میشود که مردم به اینها اقبال نشان نمیدهند؟
واعظی: ابتدا مقدمه ای در رابطه با سوالی که گفتید مطرح میکنم و بعد به سراغ پاسخ سوال میروم، ببنید؛ ما ابتدا در دفتر سیاسی حزب اعتدال توسعه در ارتباط با شرایط برگزاری انتخابات بحث کردیم. بر اساس نظرسنجی ها برای ما روشن بود که اکثریت قابل توجهی از مردم به دلیل ناامیدی و شرایط اجتماعی در انتخابات شرکت نمی کنند و از انتخابات ۹۸ که یک انتخابات سردی بود مشارکت کمتر باشد و همانند دو انتخابات قبلی رقابت در یک جناح انجام می شود.
البته ما در تحلیل قبل از انتخابات این مقدار رأی باطله داده شده را پیش بینی نکردیم و از طرف دیگر فکر نمیکردیم که غیر از تهران و چند شهر بزرگ، در شهرهای دیگر هم رأی باطله داده شود. بالاخره خود ما به عنوان افراد سیاسی که سالهای متمادی انتخابات مختلف برگزار کرده بودیم و در جمعمان افرادی که سبقه بسیار در زمینه نمایندگی داشته اند هم بود، یک مقدار در ارتباط با آرای باطله پیش بینی امان غلط بود.
ما فکر میکردیم که آن عده مردمی که به صندوق اعتقاد دارند بالاخره می آیند. ما بررسی کردیم و گفتیم که خب مشارکت مردم کم خواهد بود و از طرف دیگر رویهای که در شورای نگهبان جاری است این است که مثل سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ در تأیید صلاحیتها مقداری طرف یک جناح خاص را بگیرد، بر این اساس در حزب دو تفکر بود؛ البته ما حزبی نیستیم که با صندوق قهر کنیم یعنی ما اعتقاد داریم به این که اگر قرار بر این باشد که در کشور اصلاحات بشود، تغییر اساسی ایجاد شود یا اتفاق مثبتی بیفتد ضروری است از رهگذر دموکراتیک صندوق بگذرد. صندوق یعنی نظر مردم و حضرت امام و مقام معظم رهبری که همواره از 57 تا کنون به آن تأکید کرده اند.
در حزب ما یک تفکر معتقد بود، بیانیه بدهیم و مردم را دعوت کنیم به کاندیداهایی که تفکراتشان را قبول دارند رأی بدهند.
یک گروه دیگر هم معتقد بودند که به هر حال یک حزب سیاسی نمیتواند با انتخاباتی به این مهمی یعنی انتخابات مجلس سرد یا فقط رفع تکلیفی برخورد بکند. باید حضور فعال داشته باشیم و کاندیداهای همفکر که تأیید صلاحیت میشوند را حمایت کنیم. هر دو گروه هم اعتقادشان بر این بود که اگر مشارکت کم است و شانس یک گروه خاص در شهرهای بزرگ بیشتر است برای اینکه چراغ انتخابات همواره روشن بماند قرار شد بر اساس تفکر دوم فعال شویم و با احزاب همسو رایزنی کنیم و با افرادیکه می توانند در مجلس مفید باشند و رجال مختلف صحبت کنیم که بروند و جهت کاندیداتوری اسم بنویسند.
البته در این بین یک اتفاقی هم افتاد که اتفاق غافلگیرانه ای بود و به مشارکت و رقابتی شدن انتخابات مجلس ضربه زد. آن قانونی که بین مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص در رفت و آمد بود به سرعت تصویب شد و ابلاغ کردند و دو سه هفته بعدش هم پیش ثبت نام شروع شد. این زمان کمی بود برای پیش ثبت نام شروع شد.
با شخصیت های استانی و ملّی برای نامزدی صحبت کردیم و بسیار از آنها امیدوار نبودند به اینکه زمینهای برای تأیید صلاحیتشان وجود داشته باشد. البته شرایط مشارکت و کاندیداتوری در شهرهای کوچک به دلیل حضور اقوام و رقابت های منطقه ای با تهران و شهرستان های بزرگ متقاوت است و زمینه فعالیت برای نامزدها بیشتر است. ما با چنین شرایطی مواجه بودیم و حضور کم رونق کاندیداهای شناخته شده و رد صلاحیت های هیئت های اجرایی و شورای نگهبان و میزان مشارکت مردم که در انتخاب میان خیابان ، خانه یا صندوق. در حال حاضر خانه را انتخاب کردند و ضمن اینکه ما این سیاست را قبول نداریم ولی بالاخره یک اکثریتی الان در این مسیر هستند.
آقای روحانی از رد صلاحیتش غافلگیر نشد
فارس: آقای دکتر، بعد از آن رد صلاحیت آقای روحانی با ایشان صحبت کردید؟
واعظی: رد صلاحیت موضوعی نبود که ایشان غافلگیر شود. ایشان با دوستانشان برای ثبت نام مشورت کردند و تقریباً اکثر اعضای جلسه گفتند که شورای نگهبان به همان دلایلی که مرحوم هاشمی رفسنجانی، آقای دکتر لاریجانی و آقای جهانگیری را رد صلاحیت کرد احتمال می رود با شما نیز همانگونه برخورد شود. بحث علمی و تخصصی هم مطرح نیست و بحث سیاسی است. در آن نامهای هم که واصل شد همه مطالب مندرج سیاسی است. لذا دوستان همه پیش بینی می کردند که یک همچین اقدامی خواهد شد. ایشان سالهای طولانی عضو مجلس خبرگان بوده و عدم نام نویسی ایشان باعث ابهام و سوال می شد که عده ای بگویند، آقا چرا به میدان نیامدی؟ مگر دید شما نسبت به این نظام و آینده تغییر کرده است؟
فارس: آقای روحانی تلاش نکردند برای اینکه یک لیستی برای خبرگان تنظیم بشود؟
واعظی: خیر. ایشان که رد صلاحیت شدند.
فارس: قبل از رد صلاحیت؟
واعظی: خیر. البته قاعدتاً باید دوستانشان اقدام میکردند.
فارس: برآورد خودشان از میزان اقبال مردم هم همین نگاه بود؟
واعظی: در جلسهای که داشتیم تقریباً همه درباره نتیجه مشارکت پایین تهران هم نظر بودند. در نظرسنجی ها مشارکت پائین بود. اکثریت معتقد بودند که تأیید صلاحیت آقای دکتر روحانی باعث میشد که مشارکت در انتخابات های مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در استان تهران افزایش یابد.
فارس: یعنی عمدتاً ایشان فکر میکنند اگر مشارکت بالا باشد حتماً اقبال جدی وجود دارد.
واعظی: برای همه افراد کاملاً روشن است که اگر در عرصه ریاست جمهوری و شورای شهر و مجلس شورای اسلامی زمانی که مشارکت بالا باشد خیلی از این کسانی که به دلیل انتخابات کم رونق رأی حداقلی می آورند، دیگر نخواهند توانست که به فتح کرسی ها فکر کنند! یعنی در صورت مشارکت بالای مردم این گروه های تمامیت خواه اقلیت انتخاب نمی شوند.
فارس: شما نظرسنجی در این حوزه دیدید یا برآورد و تحلیل خودتان است؟
واعظی: خیر. در این فضای یخ زده نظرسنجیها به هیچ کدام از گروههای سیاسی اقبال نشان نمیدهند چون که آن مردم عادی که اکثریت جامعه ما را تشکیل میدهند دچار یأس و ناامیدی نسبت به آینده هستند؛ مخصوصاً جوان ترها. گرانی روی یک عدهای تأثیر گذاشته و سیاست خارجی و اتفاقات داخلی گروه دیگری را نا امید کرده است .نظر سنجی برای انتخابات مجلس هفته قبل از انتشار خبر فساد چای دبش و بعد از آن ، نزدیک به سه و نیم یا چهار و نیم درصد کاهش پیدا کرد؟. اینکه ما برای خودمان چه توجیه میکنیم هر کدام از اینها یک بحث است ، اما مهم این است که در فضای مجازی و در محافل مردمی نسبت به این رخدادهای سلبی چه می گویند. این مهم است ، چون ما که نمیتوانیم جای مردم تصمیم بگیریم. ما باید به گونهای رفتار کنیم که مردم رفتار ما را قبول کنند و خودشان ذهن اشان را تغییر بدهند.
فارس: آقای دکتر ضعف و قوت دولت آقای رئیسی را در چه میبینید؟
واعظی: من فکر میکنم آن تیمی که باید دولت را اداره کند که شامل رئیس جمهور معاون اول و رئیس دفتر است، تجربه دولتداری در گذشته را ندارند. هرچند نامبردگان شخصیت های خوبی هستند. میخواهم بگویم که در هماهنگی امور و اداره دولت ضعف وجود دارد.
من که سالهای طولانی معاون وزیر خارجه بودم، مدیرعامل شرکت مخابرات بودم، از اول انقلاب در دولت بودم ، وقتی رئیس دفتر رئیس جمهور شدم و همه مسئولیت هایی که در حال حاضر بر عهده معاون اجرایی است به عهده من بود، فهمیدم که هماهنگی میان رئیس جمهور و معاون اول و رئیس دفتر چقدر میتواند در اداره مطلوب دولت و ساماندهی مؤثر باشد.
در دولت هر کدام از این وزرا مسئولیت خودشان را دارند ولی ما با هم یک دولتیم و همه ما باید یک هدف را دنبال کنیم. با نقشهای مختلف مثل یک کارگردانی که به افراد نقش میدهد. هماهنگی در میان اعضای دولت در موفقیت و نیل به اهداف دولت بسیار تأثیر گذار می باشد.
تیم اقتصادی دولت، تیم یک دستی که بخواهد هدفی که در حال حاضر حل مشکلات اقتصادی است را به ثمر برساند، نیست.هر کدام در صحبتهایشان، در سیاستهایشان منفک از هم حرفهای خودشان را میزنند و وقتی کشور با تحریم و با مشکلات مواجه هست حتماً نیاز دارد که افراد متخصص و با تجربه بیشتر کمک کنند.
به طور مثال بنده همیشه به جوانگرایی اعتقاد داشتم. من چه در دورانی که وزارت خارجه بودم چه دوران مدیرعاملی مخابرات که طی سالهای 60 الی 65 بود و بعد از آن همواره با جوانان کار کردم. یعنی همواره معتقدم که انسان باید همزمان که کار میکند برای جایگزینی خودش هم نیرو تربیت بکند.در دولت دوازدهم ، آقای مهندس جهرمی که معاون وزارتخانه بود، به عنوان یک جوان وارد کابینه شد. در تیم فوتبال هم وقتی که میخواهند جوان گرایی کنند، آرام آرام جوانان لایق را در آن پُست هایی که مقداری حساسیتش کمتر است تزریق میکنند و تیم را تقویت می نمایند. اینکه ترکیب تیم اقتصادی در سالهای اولیه به واسطه تغییرات در سازمان برنامه وبودجه و بانک مرکزی دستخوش تغییر شد، مبین این است که خود دولت هم از همان اول فهمیده ولی متأسفانه جایگزینان هم از همان سنخ وتفکر هستند.
ما نمیدانیم تیم اقتصادی چه برنامه روشنی برای حل مشکلات اقتصادی دارد، هر کسی مصاحبه میکند یک حرفی میزند. بالاخره دولت باید یک برنامه روشن داشته باشد که وزارتخانههای غیر اقتصادی هم در خدمت آن برنامه قرار بگیرند.
کلاً بنده معتقدم ناهماهنگی هایی وجود دارد که منجر به ضعف در اجرا می شود. بزرگترین آفت این است که فکر میکنند خیلی موفقاند و اعتماد به نفس کاذب دارند. این یکی دیگر از اشکالات این دولت است. من در هرجایی که کار کردم خیلی دوست داشتم که ضعفها و گرفتاریها را بگوییم. به همکاران میگفتم اگر در مقابل انتقادات قرار نگیریم و فکر کنیم که چون از صبح تا شب کار می کنیم پس موفق هستیم اصلاح امور هیچ وقت صورت نخواهد گرفت و متعاقبا از حرکت به سمت تعالی باز می مانیم.
ما یک توفیقی که در دولت آقای روحانی به طور جمعی داشتیم این بود که از صدا و سیما گرفته تا رسانهها تا سایر نهادها و سازمان ها و اکثر ائمه جمعه ها مرتب به ما انتقاد میکردند و این خیلی خوب بود. بعضی دوستان ما هم مثل هم نبودند و عصبانی میشدند. میگفتم چرا عصبانی میشوید؟ بگذارید ما بفهمیم که مشکلاتمان کجاست و برایش راه حل پیدا کنیم. البته بسیاری از آنها دلسوزی نبود و غرض ورزی می کردند چون همه آنها در این دولت ساکت اند و یا حمایت می کنند.
ولی ضروری بود آن انتقاد هایی که مربوط به ضعفمان بود را اصلاح و مورد توجه قرار می دادیم. این که میگویند مؤمن باید آیینه مؤمن باشد همین است و ما این توفیق را داشتیم. ما در آن زمان هر شب اخبار بیست و سی را داشتیم که انگار صرفاً برای انتقاد کردن به دولت ما طراحی شده و برنامه می ساخت. الان 20:30 دارد مثل یک بخش خبری دیگر خبرهای معمولی میدهد و اصلاً کاری به مشکلات و نارسایی های فعلی ندارد. در صدا و سیما یک سری مجریانی داشتیم که اصلاً نه سیاسی بودند، نه کارشان سیاسی بود و نه حتی ادعای سیاسی بودن داشتند.
به محض اینکه به دولت ما تیکه میانداختند و حرفهای بیربط میزدند به آنها بیشتر برنامه داده می شد و جالب است که پولش را هم از خودمان میگرفتند (خنده). میخواهم بگویم که از نیمه سال 1400 تاکنون تمام اینها تعطیل شده است. عمده رسانهها و همه بخش های صدا و سیما در حال تعریف و تمجید هستند و این حجم از معضلات معیشتی و اقتصادی را نمی بینند و منعکس نمیکنند. زمان ما اینطور نبود!. در زمان ما ، در خطبه های نماز جمعه سراسر کشور، ائمه جمعه بخش قابل توجهی انتقاد به دولت وارد می کردند. اما الان میگویند در این شرایط خاص اقدامی نکنید تا متحد باشیم فلذا حرفی نزنیم.
مگر شرایط ما خاص نبود؟ شرایط ما که بدتر بود. آن موقع میگفتند که چرا شما میگفتید تحریم روی اقتصاد ما اثر دارد تحریم اثری ندارد این از بی عرضگی دولت است. ما می گوییم همین حرف را الان هم بزنید. آیا الان میزنند؟ نمیزنند. روی این حساب به نظر میرسد دولتی که فکر کند خوب کار میکند و فکر میکند که موفق است و همه چیز را میاندازد گردن دشمن خارجی و علی رغم همه نارسایی ها مورد حمایت یکدست هم هست، نمیتواند مشکلات خودش را حل کند.
همینطور که شما الان ببینید اکثریت قولهایی که ایشان داده محقق نشده. ما که تعارف نداریم ، الان اگر من هم به عنوان یک مسئول دولت قبل بیاییم و بگویم اقداماتی مطلوبی شده، مردم نمیپذیرند چون میبینند و میفهمند که نشده. چندین برابر انتقادات غیر واقع و غیر وارد که آقای رئیسی در برهه انتخابات ریاست جمهوری به دولت آقای روحانی وارد کرد در حال حاضر گریبانگیر دولت خودش شد و هست. با یک تفاوت که انتقادات فعلی عینی و وارد است و دولت در مدیریت یک دست هم نارسایی دارد. فلذا این که میگویید دولت موفق هست یا نیست را من نمیدانم ولی به هر حال به نظر من حتماً در همین وقت باقی مانده باید در سیاست گذاری خرد و کلان تجدید نظر بکنند. اگر قطار نتواند در این ریلی که گذاشتند حرکت کند، حتماً باید مسیر را تغییر بدهیم، سیاستها را تغییر دهیم. پارادایم شیفت راه حل نهایی خواهد بود و ضرورت اجرایی شدن آن هر روز بیشتر از دیروز قابل لمس است.
نقطه قوت دولت آقای رئیسی ارتباط بیشتر با مردم است
فارس: یعنی نقطه قوتی هم نمیبینید؟
واعظی: چرا، نقطه قوت همین ارتباط بیشتری که با مردم هست، بیشتر هم خود آقای رئیسی و نه وزرا و سایر دولتمردان که مثل بقیه هستند. من فکر کنم که در دولت آقای روحانی وقتی وزیر ارتباطات بودم در طول یک سال حدود ۶۰ و خوردهای سفر داخلی رفته بودم برای پروژه ای. ولی در حال حاضر خود آقای رئیسی تحرک و ارتباطش با مردم خیلی خوب است.
اما این اقدامات فایده آنچنانی ندارد.چرا؟ چون مردم ترجیح میدهند که آدم در اتاقش بنشیند و مشکلاتشان را حل بکند تا اینکه بیایید و یک حرفی به آنها بزند ولی نتواند آن حرف را عملیاتی کند.مردم نتیجه می خواهند و رفاه. یعنی کار باکیفیت خودش تبلیغ است.
فارس: اگر دوباره برگردید به دولت و مسئولیت بگیرید چه کاری را انجام نمیدهید؟
واعظی: بگذارید مثالی بزنم. هر فردی که به دانشگاه میرود و پس از چهار سال که لیسانسش را اخذ می کند یا 6-7 سال بعد از آن دکترایش را میگیرد هرساله تغییر کرده و از نظر ذهنی و تجربه آن آدم بدو دوره کارشناسی نخواهد بود .فلذا طبیعی هست که تجربه بودن در دولت وسعت دید انسان را به شدت تغییر دهد، میتواند نوع مدیریت را بهترو تقویت بکند. بالاخره وقتی فرد در مسئولیت بالا قرار میگیرد همانطور که توفیق دارد، شکست هم دارد. این شکستها هر کدامش ناخودآگاه چه با اراده باشد و چه ارادی نباشد برای آدم یک درس است برای اینکه در آینده آن را تکرار نکند.
فارس: بالاخره کدام سیاست بوده که خیلی در ذهنتان هم مانده که گفتید کاش ما در دولت این کار را نمیکردیم.
واعظی: همیشه اهل مشورت بودم یعنی خیلی زیاد مشورت میکردم. هم با زیرمجموعه خودم و هم با متخصصانی که بیرون از وزارتخانه بودند. در ریاست جمهوری که بودم در خیلی از تصمیمات از افراد بیرون از دولت برای مشورت دعوت میکردم. در پاسخ به سؤال شما می بایست بگویم که هیچ مسئولی نمیتواند ادعا بکند که هر آنچه که عمل کرده درست بوده ، به این دلیل که در سطوح عالی وقتی نهایتاً تصمیمی از سوی فرد گرفته و ابلاغ می شود، مستقیماً با مردم ارتباط خواهد داشت و سریعاً با عکسالعمل کارش مواجه میشود و نظاره میکند و میبینید که اینها {مردم} قبول نکردند. من اعتقاد قاطع دارم که مسئولین به طور جد باید خودشان را خدمتگزار مردم بدانند. وقتی مردم یک سیاستی را از مسئول نمیپذیرند نتیجه این است که یا مسئول در سیاستگذاری ابعاد موضوع را خوب ندیده و یا خوب عمل نکرده یا اینکه تصمیمش در این شرایط زمانی از اول اشتباه بوده.
فارس: آقای دکتر چون در ریل مسائل داخلی کشور داریم صحبت میکنیم، سال آخر دولت است و به هر حال نزدیک انتخابات ریاست جمهوری است و قاعدتاً با آن فضایی که شما گفتید که نسبت به انتخابات و نگاه صندوق محوری که در حزب اعتدال و توسعه هست، دغدغه دارید؛ برای انتخابات ریاست جمهوری، شما کنشی در انتخابات ریاست جمهوری خواهید داشت، حالا چه شخص خودتان یا به طور کلی جریان اعتدال و توسعه؟
واعظی: به عنوان اینکه در قالب حزب فعال باشم بله اما اینکه قصد کاندیداتوری داشته باشم خیر. فکر میکنم که در این فضا کسی باید بیایید که توانایی حل مشکلات مردم و کشور را داشته باشد و کسی که یک سال مانده به انتخابات، نداند که مشکلات چقدر زیاد هست و از توانایی خودش خبر نداشته باشد به نظر من آمدنش در انتخابات عدم صداقت با مردم است؛ هم راجع به خودم می گویم هم راجع به سایرین.
اینکه هر کسی بیاید در انتخابات، سه سال از دوران انتخابات قبلی گذشته باشد و خودش هم قبلاً در جلسات سران قوا و شورای عالی امنیت ملی یا جلسات سایر شوراهای عالی حضور داشته و از مشکلات مطلع بوده و تازه فی الحال بعد از سه سال بگوید دولت قبل بد عمل کرده و مشکلات امروز مربوط به دولت قبل است و دستاوردها را بگوید دستاورد من است. این که اصلاً صداقت در رفتار نیست. حزب اعتدال و توسعه قطعاً نمیتواند نسبت به انتخابات ریاست جمهوری بی تفاوت باشد و حتماً یک کنشگری موثر البته با توجه به شرایط آن روزها خواهد داشت و به نوعی بستگی دارد به اینکه آیا خود حزب از اعضای خودش یا از خارج از اعضای خودش فرد مطلوبی را متقاعد بکند یا تفاهم بکند برای اینکه نامزد ریاست جمهوری بشود یا اینکه یک مجموعهای از شخصیتهای معتدل همراه با حزب با هم تفاهم بکنند و از کسی بخواهند که کاندیدا بشود. خب اگر یک همچین اتفاقی افتاد و این کاندیدها را هم شورای نگهبان تأیید کرد قطعاً حزب فعالیت خیلی پررنگی در انتخابات ریاست جمهوری خواهد داشت.
اگر همانند انتخابات ۱۴۰۰ باشد من فکر کنم که خیلی نباید ما نقش آنچنانی برای حزب قائل بشویم. ما در انتخابات ۱۴۰۰ گفتیم که از هیچ کدام از این نامزدها حمایت نمیکنیم ولی مردم را دعوت میکنیم به اینکه در انتخابات شرکت بکنند و به آن فردی که خودشان فکر میکنند اصلح است در صورت صلاحدید رأی بدهند.
به طور کلی اول باید بفهمیم که تصمیم چیست. ما در سال ۱۴۰۰ فهمیدیم تصمیم چیست. یعنی وقتی دیدیم ، دارند بدین شکل سلبی ردصلاحیت میکنند، در تمام محافل همه میگفتند که این بار بنا است که آقای رئیسی بشود رئیس جمهور. به نظر شما این اصولگرایانی که نشسته بودند رقیب آقای رئیسی بودند؟ خب معلوم بود که آن چیدمان چگونه درست شده است. آیا ۱۴۰۴ هم همین است؟ اگر این است که انتخابات نتیجهاش معلوم است و اصلاً زمین رقابت سالم نخواهد بود.
لاریجانی در شرایط عادی کاندیدای ریاست جمهوری نمیشود
فارس: با آن نکاتی که آقا فرمودند به نظرتان آقای لاریجانی مجدد کاندید میشوند؟ تحلیل شخصیتان چیست؟
واعظی: من فکر می کنم در شرایط عادی نمی آیند. مگر اینکه یک علامت درست دریافت کنند.
فارس: فکر میکنید اگر بیایند دوباره همان اتفاق تکرار میشود؟
واعظی: اگر سیاست در انتخابات سال آینده همانند سال 1400 باشد و تغییر نکند و رد صلاحیت شود چرا بیاید؟ اینکه بیخود راجع به دختر و پسر فردی صحبت کنند و بعدش هم معلوم بشود که هیچ کدام درست نیست امر نامستحسن و ناصوابی است. بالاخره آبرو چیزی نیست که شما بروید بخرید. آبرو دارایی مغتنمی است که شما از اول روزی که وارد سیاست و جامعه میشوید ذره ذره جمع میکنید.
مثل یک مینیاتوریست میماند که ۶ ماه یا یک سال طول میکشد که یک نقاشی مینیاتوری را خوب و مطلوب طراحی کند. حالا اگر بداند که یکی می آید و در یک دقیقه مرکب رویش می ریزد که اصلاً چرا بکشد و به طراحی بپردازد. به نظر من برای انتخابات اگر بخواهیم شرایط تغییر بکند ، اول باید امید مردم را بالا ببریم. قطعاً مردم ما اینطور نیستند که با هر کاری دولت بکند، یا مطلوب حاکمیت باشد مخالف باشند. این مردم همان مردمی هستند که در جریان حمله «وعده صادق» استقبال بسیار کردند. ببینید مردم نگرانی جنگ داشتند ولی با این حال استقبال کردند.
مردم افتخار میکنند که کشورشان در مقابل رژیم کودک کش صهیونیستی پر قدرت پاسخ داده است
به طور کلی باید بگویم؛ مردم یک دولت و یک حکومت مقتدر میخواهند، مردم اقتصاد قوی میخواهند، مردم افتخار میکنند که کشورشان در مقابل رژیم کودک کش صهیونیستی که به سفارتخانهشان تجاوز آشکار کرده، این گونه پر قدرت پاسخ کوبنده می دهد و در میان کشورهای عربی و در منطقه سردمدار مبارزه با نظام آپارتاید است. دیدم یک کسی گفته بود که اگر آقای روحانی و آقای ظریف بودند این اتفاق نمیافتاد. آقای حسن روحانی ساعت 10 صبح عملیات وعده صادق موضع گیری کرد. میخواهم بگویم شب این اتفاق افتاد و ایشان صبح موضع گیری کرده است، کسی که مجبورش نکرده. اعتقادی است که نه تنها ایشان بلکه مردم هم داشتند. شما هرجا میرفتید عامیانه میپرسیدند که جنگ میشود؟ میگفتم نه جنگ نمیشود. میگفتند خیلی خوب شد.
فارس: به نظرتان چرا جنگ نمیشد؟
واعظی: ببینید وقوع جنگ، ساز و کاری دارد، یعنی باید نشانه ها و زمینه های آن فراهم باشد. از هفت اکتبر تا روز عملیات غرور آفرین وعده صادق، اسرائیل دنبال این بود که از طریق حمله به مواضع حزب الله و فشارهایی که روی ما میآورد، ما را وارد جنگ بکند، نه اینکه خودش در مقابل ما قرار بگیرد بلکه آمریکا را در مقابل ما قرار بدهد، البته نه جنگ زمینی که وارد خاک ایران بشود، بلکه به صورت موشکی از راه دور مراکزی را در ایران بزنند و شخص نتانیاهو و تمام کابینهاش میگفتند فرصتی بهتر از این پیدا نمیشود. اگر هم اکنون ضربات راهبردی به ایران وارد کنیم دیگر فردا حماس و گروه های مقاومت هم موجودیت نخواهند داشت و خود به خود حذف می شوند.
روی این حساب اسرائیلی ها از روز ۷ اکتبر یعنی هفت ماه و نیم پیش دنبال این برنامه شرورانه بودند. خب به نظر من یکشنبهای که حماس به اسرائیل حمله کرد یک سری واکنش و مصاحبهها از سوی برخی تندروهای داخلی داشتیم که اگر آن روند ادامه پیدا میکرد، به سوی جنگ کشیده می شدیم ، ولی روز سهشنبه ، مقام معظم رهبری موضعگیری شفاف کردند و خیلی روشن فرمودند که این یک جنگ فلسطینی هست و ما به عنوان یک کشور اسلامی از مظلوم حمایت میکنیم، ما هیچ نقشی نداشتیم و حمایت معنوی میکنیم. لذا تندروهای داخل پیام را گرفتند که باید مراقب بود. پس اولین تصمیم را مقام معظم رهبری گرفتند که ایران طوری تدبیر ، موضع گیری و عمل بکند که این بهانه را دست دشمنان ندهند که یک اجماعی علیه ما به وجود بیایید. شما دیدید که ما بهترین موضعگیریها را نسبت به حمایت از حماس و جهاد اسلامی کردیم ولی هیچ بهانهای ندادیم.
ایران در عملیات وعده صادق بسیار خوب عمل کرد
ایران در جریان عملیات وعده صادق هم بسیار خوب عمل کرد یعنی به همسایگان و به دیگران اطلاع داده بود و قبلش رایزنی شده بود، حالا درست است که آنها آماده شده بودند اما مهم این نبود که آنها آماده باشند یا نباشند یا این که از گنبد آهنین چند موشک و پهباد رد شده باشد، مهم این هست که یک کشوری در مقابل تجاوز رژیم صهیونیستی عکسالعملی جدی نشان داده. خب این غرور ملی است. غرور ملی چیست؟ همه باید به این افتخار کنیم و مردم هم افتخار کردند. بگذریم که برخی با بد سلیقگی صحبتهایی کردند یا گشت ارشاد را در همان ایام به عنوان مهمترین موضوع داخلی مطرح شد و یافلان امام جمعه گفت که تا وقتی که مسئله اسرائیل هست ما باید به مسئله حجاب بپردازیم. اصلاً این دوتا را نباید به هم پیوند بدهیم، یعنی مسئله داخلی و خارجی را. در مسئله خارجی همه نیروها، همه نظام، همه مردم، همه ارگانها، همه احزاب، چپ، راست، اصلاح طلب، غیر اصلاحطلب همه باید یکی باشیم یعنی ما در مقابل خارج دو تا نظر نداریم، امنیت ملی و منافع ملی ما یکی است.
مسائل داخل مواردی است که خودمان حل میکنیم و نباید اینها را به مسائل خارجی گره بزنیم و نباید اجازه بدهیم که دشمنان خارجی از این شکاف ها استفاده بکنند برای اینکه ذهن مردم ما را از آن وعده صادق منحرف کنند که این کار را کردند و خیلی هم تلاش کردند ولی میخواهم بگویم عملیات وعده صادق یک اقدام مطلوب مشروع وبازدارنده ازسوی نیروهای مسلح کشور به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که عمدتاً مورد استقبال واقع شد.
هر چه وحدت ملی در یک کشور بیشتر شود قدرت آن کشور نیز بیشتر میشود
فارس: چون بحث وحدت را گفتید رهبری در این دو سه سخنرانی اخیر خیلی تأکید ویژهای بر مسئله وحدت و اتحاد ملی داشتند. این را هم یک تحلیلی بکنید که در چه مؤلفههایی این موضوع مطرح میشود؟
واعظی: بحث الزامات برای ایجاد وحدت خیلی نکته مهمی است. هر چه وحدت ملی و انسجام ملی در یک کشور بیشتر شود قدرت آن کشور نیز بیشتر میشود. یک دیپلمات وقتی به خارج میرود و مذاکره میکند چه ابزاری دارد؟ ابزار اصلی آن پشتوانه مردمی اش است. ابزارش این است که دولتش مورد حمایت مردم است. حالا فرق هم نمیکند که این دیپلمات متعلق به دولت آقای روحانی ، دولت آقای رئیسی، دولت آقای خاتمی یا دولت آقای احمدی نژاد باشد. مهم این هست که این دولت چقدر پشتوانه مردمی دارد. این هم فکر نکنیم که دیگران نمیفهمند. همین جوری که سفرای ما مرتب گزارش مینویسند و میگویند که این دولتی که الان بر سر کار آمده محبوبیتش چقدر است، قدرتش چقدر است ، تمام سفرای خارجی هم همین گزارش را برای دولتهای خودشان مینویسند و می دهند. آنها میدانند که با چه کسی مذاکره میکنند و چه میزان قدرت دارد.
روی این حساب مهم است که اگر میخواهیم وحدت و انسجام و قدرتمان را افزایش بدهیم، ضروری است به مردم برگردیم. نص قانون اساسی را ملاک عمل قرار دهیم. برگشتن به مردم الزاماتی دارد. مطالبات مردم از دولت یا از حاکمیت مشابه نیست. یک گروهی میخواهند معیشتشان بهتر بشود، یک گروه میخواهند آزادیهایشان بیشتر بشود و جوانان شغل می خواهند و ... خب به نظر من ما باید در حکمرانیمان یک تجدید نظر بکنیم و فکر میکنم که دولت فعلی با همه این مشکلاتی که دارد خیلی نمی تواند در این زمینه کار اساسی انجام دهد. حتی ما و سایرین خیلی علاقمند بودیم لمس کنیم که در سال منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری ، دولت اقداماتی ایجابی در راستای مشارکت افزایی انجام بدهد که فرمان که مقام معظم رهبری محقق بشود. اما ندیدیم؛ دولت اقدام مجدانه ای نکرد، صداوسیما هم خیلی به میدان نیامد. روی این حساب من فکر میکنم بدون فراهم نمودن الزامات و اقدام راهبردی مسئله ایجاد وحدت دشوار است.
ترکیب کلی مجلس آینده از نظر کلّی خیلی فرقی با مجلس فعلی ندارد
فارس: رجل سیاسی باید چه کاری بکند؟
واعظی: چون بخش قابل توجهی از مردم احساس ناامیدی میکنند و هم ناامید به آینده هستند و هم ناامید به تغییر، رجل سیاسی، سیاستمداران و شخصیتهای خارج از حاکمیت و دولت کار مهمی نمیتوانند بکنند، نهایتاً میتوانند سخنرانی کنند، حرف بزنند، موضع گیری کنند و روشنگر باشند. مهم این است که این مخاطب چقدر میپذیرد یعنی این مخاطب است که باید بپذیرد. به شخصه معتقدم که صرفاً مقام معظم رهبری توانایی تغییرات و اصلاحات اساسی درکشور را دارند و ایشان می توانند مدیریت بکنند تا اصلاحات لازم در سیاست ها از طری مجلس و دولت انجام شود.
بطوریکه مردم تغییرات را در زندگی خود لمس کنند. مثلاً ببنید ، با آمدن جناب آقای اژهای و موضعگیریهایی که میکند یک مقدار وضعیت قوه قضاییه نسبت به گذشته بهتر شده .وقتی با مردم صحبت میکنید یک مقدار به صحبتهای رئیس قوه قضاییه بیشتر توجه میکنند تا رئیس مجلس و رئیس دولت چون که مردم اینجور فکر میکنند که ایشان به دنبال اصلاحاتی در قوه قضاییه است. البته مردم گاهی اوقات کارشان به قوه قضاییه میافتد. ولی گذر همه مردم ایران روزانه بارها و بارها به قوه مجریه میافتد. از طریق خریدی که از فروشگاه نزدیک منزلشان میکنند، از طریق خدماتی که میخواهند مثلاً از فلان بیمارستان بگیرند. مردم روزانه در حال قضاوت هستند.
فارس: آقای دکتر ترکیب مجلس آینده را چگونه میبینید؟
واعظی: ترکیب کلی مجلس آینده از نظر کلّی خیلی فرقی با مجلس فعلی ندارد. اگر ریاستش هم مدنظرتان باشد الان در داخل خانواده یک اختلاف پیش آمده و حل می شود (خنده) یعنی نهایتاً فرقی به حال مردم نمیکند. این گروه های اصولگرا که در این انتخابات با نام های مختلف با هم رقابت کردند یکی اند و فرقی نکرده اند.
یعنی در مدل ایجاد تحول در کشور همه مثل هم فکر میکنند ولی برخی رأی آوردند که حرفهای تند میزنند و مردم یادشان هست که قبلاً بزرگانی بودند و با قدرت مجلس را اداره می کردند و مجلس قدرتمندی داشتیم. فلذا آیا مقبولیت مجلس فعلی مانند مجالس قدرتمند گذشته است؟ مگر الان این مجلس، مجلسی هست که همه اقشار مردم را نمایندگی بکند؟
زمانی رئیس مجلس مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده. ما اگر به دنبال مجلس قوی ، رئیس و هیئت رئیسه کارآمد هستیم ملاکمان باید شخصیت هایی باشند که قبلاً در اداره مجلس نقش مهمی داشته اند. نه اینکه چند نفری که ادعای ریاست دارند را با آنها مقایسه کنیم. متأسفانه نمایندههای مجلس فعلی که از یک جناح هم هستند در حال حاضر با هم مشکل دارند. الان گرفتاری ما این است که مجلسی انتخاب شده که بیاید مشکلات کشور را حل کند هنوز نیامده در حال درگیری با هم هستند.
منبع: فارس
دیدگاه تان را بنویسید