گزارش تحلیلی و فنی نامه نیوز ؛
با مکانسیم ماشه از حالا به بعد دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اروپا مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کرد؛ اما این سازوکار چیست، چه مراحلی دارد و چرا مشروعیت حقوقی آن زیر سؤال است؟ گزارش تحلیل و فنی نامه نیوز را در ادامه خواهید خواند.

مصطفی صادقی / سردبیر: صبح پنجشنبه، فرانسه، آلمان و بریتانیا نامهای به شورای امنیت سازمان ملل فرستادند و اعلام کردند «مکانیسم ماشه» را برای بازگرداندن تحریمهای ایران فعال میکنند. خبری بسیار مهم که تقریبا در این چند روز اکثرا تحلیلگران انتظار وقوع آن را داشتند. برای کسانی که این خبر را خوانده اند چند سوال اساسی به وجود آمده است .
اول اینکه مکانیسم ماشه اساسا چیست و از حالا به بعد چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
دوم اینکه آیا واقعاً اروپا اختیار حقوقی دارد ماشهای را بکشد که سالهاست ضامنش شکسته است؟
سوم اینکه : ایران چه واکنشی نشان خواهد داد؟
برجامی که برجام نشد
برجام ۲۰۱۵ بر مبنای معاملهای ساده شکل گرفت: رفع تحریمها در برابر محدودیتهای هستهای. ایران تعهدات فنیاش را انجام داد: کاهش سطح غنیسازی، محدود کردن ذخایر اورانیوم و تغییر کاربری رآکتور اراک. اما طرف مقابل چه کرد؟
آمریکا در ۲۰۱۸ به طور یکجانبه از توافق خارج شد و همه تحریمها را برگرداند. اروپا نیز نه تنها نتوانست وعدهی رفع فشار اقتصادی را عملی کند، بلکه حتی سازوکار مالی «اینستکس» را هم به راه نینداخت. بنابراین تعهد اصلی غرب ـ یعنی عادیسازی روابط اقتصادی ـ هیچگاه اجرا نشد.
به زبان حقوق بینالملل، این یک نقض فاحش (Material Breach) بود که حق تعلیق تعهدات را برای ایران مشروع میکرد. پس امروز اگر اروپا ایران را به نقض متهم کند، در حقیقت آینهای مقابل خودش گرفته است.
مکانیسم ماشه چیست؟
مکانیسم ماشه (Snapback) در بندهای ۱۰ تا ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تعبیه شد. فلسفهاش این بود: اگر یکی از اعضای برجام مدعی «عدم پایبندی اساسی» ایران شود، میتواند به شورای امنیت اطلاع دهد.
با این اطلاع، یک دوره ۳۰ روزه آغاز میشود. در این مدت، شورای امنیت باید قطعنامهای برای ادامه تعلیق تحریمها تصویب کند. اما چون هر عضو دائم (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا) حق وتو دارد، تصویب چنین قطعنامهای تقریباً ناممکن است. نتیجه؟ پس از پایان ۳۰ روز، همه تحریمهای ششگانه سازمان ملل به طور خودکار بازمیگردند.
این همان ماشه است: یک ابزار «خودکار» که فقط یک بار کشیده میشود و دیگر نیازی به رأیگیری ندارد.
مراحل اجرایی مکانیسم ماشه
طبق متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، روند ماشه چنین است:
-
اعلام نقض: یک عضو برجام (این بار E3) مدعی «عدم پایبندی» ایران میشود.
-
کمیسیون مشترک (۱۵ روز): ابتدا باید اختلاف در سطح کارشناسان بررسی شود.
-
وزیران خارجه (۱۵ روز): اگر حل نشد، موضوع به سطح وزرا میرود.
-
ارجاع به شورای امنیت (۳۰ روز): اگر باز هم حل نشد، شکایت به شورای امنیت میرود.
-
شمارش معکوس ۳۰ روزه: اگر قطعنامهای برای تمدید رفع تحریمها تصویب نشود، تحریمها به صورت خودکار بازمیگردند.
یعنی از همین لحظه، اروپا شمارش معکوس ۳۰ روزه را آغاز کرده است.
تحریمهایی که بازمیگردند
اگر ماشه فعال شود، تحریمهای تعلیقشده سال ۲۰۱۵ دوباره اجرایی میشوند:
-
تحریمهای تسلیحاتی: ممنوعیت خرید و فروش سلاح.
-
محدودیتهای هستهای: منع همکاری در زمینه مواد و فناوری حساس.
-
تحریمهای بانکی و مالی: انسداد داراییها، ممنوعیت همکاری با بانک مرکزی و سیستم مالی ایران.
-
تحریمهای نفت و گاز: محدودیت صادرات نفت، ممنوعیت سرمایهگذاری در انرژی.
-
محدودیتهای مسافرتی: ممنوعیت سفر برای مقامات و انسداد داراییها در خارج.
این تحریمها، برخلاف تحریمهای یکجانبه آمریکا، برای همه اعضای سازمان ملل الزامآور خواهد بود.
ایرادات حقوقی اروپا
اما پرسش کلیدی این است: آیا اروپا حق دارد ماشه را فعال کند؟
-
اولاً، تنها «اعضای مشارکتکننده در برجام» چنین اختیاری دارند. آمریکا از برجام خارج شده و اروپا هم تعهدات خود را انجام نداده است. پس مشروعیت حقوقی این اقدام زیر سؤال است.
-
ثانیاً، بند ۳۶ برجام به ایران اجازه داده در صورت نقض تعهدات طرف مقابل، تعهدات خود را کاهش دهد. بنابراین اقدامات ایران «نقض» نیست، بلکه اقدام متقابل مشروع (Countermeasure) است.
-
ثالثاً، قاعدهی «استاپل» (Estoppel) میگوید طرفی که خود توافق را نقض کرده، نمیتواند به مفاد همان توافق علیه دیگری استناد کند.
به همین دلیل است که ایران میگوید ماشهای که اروپا میخواهد بکشد، از نظر حقوقی پوک و بیاثر است.
سیاست؛ انگیزه پنهان ماشه
اروپا میداند از نظر حقوقی پروندهاش سست است. اما چرا باز هم چنین اقدامی میکند؟ پاسخ در سیاست است. اروپا میخواهد نشان دهد هنوز در معادلات ژئوپلیتیک نقش دارد، به ویژه در میانه تحولات خاورمیانه. ماشه بیش از آنکه حقوقی باشد، ژست سیاسی است: نمایش قدرتی که واقعیت ندارد.
این همان چیزی است که در ادبیات علوم سیاسی «استاندارد دوگانه» نامیده میشود: یک بار به ایران فشار میآورند چون غنیسازی میکند، بار دیگر چون تعهداتش را کاهش داده؛ در حالی که هر دو واکنش مستقیم به بدعهدی غرب است.
ایران و حق مقاومت
ایران استدلال میکند که اقداماتش در چارچوب برجام بوده است. غنیسازی ۶۰ درصدی، محدودیت دسترسی آژانس یا توسعه سانتریفیوژها، همه واکنش به نقض تعهدات غرب بوده است. این همان «حق مقاومت» است که در متن برجام و در حقوق بینالملل پیشبینی شده.
بنابراین، اگر اروپا ماشه را بکشد، ایران میتواند مشروعیت بینالمللی برای مقاومت داشته باشد. آنچه اروپا به عنوان «بازگشت تحریمها» معرفی میکند، از نگاه ایران «اثبات بدعهدی غرب» است.
ماشه علیه مشروعیت اروپا
فعالسازی مکانیسم ماشه شاید در ظاهر ایران را هدف بگیرد، اما در واقعیت مشروعیت اروپا را زیر سؤال میبرد. چرا که همه میدانند برجام هیچگاه از سوی غرب اجرا نشد. ماشهای که اروپا امروز کشیده، بیش از آنکه تحریم علیه ایران باشد، یک شلیک به اعتبار دیپلماتیک خودش است.
برجام میتوانست الگویی برای حل بحرانهای جهانی باشد، اما با رفتار اروپا و آمریکا، به سندی از بیاعتمادی تبدیل شد. امروز ایران حق دارد بگوید: «توافقی که هرگز اجرا نشد، نمیتواند مبنای تنبیه باشد.» این گزاره، حتی اگر در شورای امنیت شنیده نشود، در حافظه تاریخی روابط بینالملل باقی خواهد ماند.
😁😁😁😁😁