جنجال تازه در آمریکا؛ دونالد ترامپ مهره چین است!
درحالیکه چین آهسته و محتاطانه قدرت تجاریاش را به نفوذ ژئوپلیتیکی تبدیل میکند، سیاستهای تهاجمی و غیرقابلپیشبینیاش ترامپ، متحدان سنتی واشنگتن را به بازنگری اساسی در روابط و پیوند با بلوکهای نوین جهانی وادار کرده است.

چین با اتکا به توان تولیدی خود، به ابرقدرت تجاری جهان تبدیل شده است و رهبران در غرب و آسیا میپرسیدند که پکن تا چه اندازه و با چه سرعتی میتواند این قدرت تجاری را به نفوذ ژئوپلیتیکی تبدیل کند؛ این بخشی از گزارش نشریه فارین پالسیست.
این فرایند بسیار کندتر و محدودتر از آنچه انتظار میرفت پیش رفت. مشخص شد که الگوهایی که دههها پیش و در زمان سلطه استعمار شکل گرفتهاند، بهراحتی از بین نمیروند.
آمریکا هیچگاه به شیوه سنتی اروپاییها استعمارگری نکرده اما پس از جنگ جهانی دوم، بهعنوان یک غول اقتصادی بیرقیب در جهانی که به شدت تاثیر بریتانیا بود، به قانونگذار و مجری اصلی قوانین بینالمللی تبدیل شد که خودش بارها از این قوانین تخطی کرد.
این ویژگیها به واشنگتن کمک کرد تا حتی پس از اینکه صادرات خود را افزایش داد، در برابر رقابت مقاومت کند اما اکنون، آمریکا این مزایا را تضعیف کرده و حتی آنها را کنار گذاشته است.
سیاست حق با زور است
در چند هفته اخیر، رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ و دولتش با سرعتی بیسابقه مشغول بیارزش کردن منابع سنتی قدرت آمریکا بودهاند؛ آنها نشان دادهاند که آمریکا اکنون از جهانی حمایت میکند که در آن «حق با زور است» و قدرتمندان میتوانند خواست خود را بهسادگی به ضعیفان تحمیل کنند.
دولت ترامپ این رویکرد تهاجمی را نه فقط نسبت به دشمنان قدیمی مثل ایران نشان داده (که بههمراه اسرائیل به آن حمله کرد، آن هم درست بعد از آنکه صحبت از حل موضوع هستهای ایران از طریق دیپلماسی شده بود.) بلکه همین رفتار را در قبال کشورهای دوست و حتی متحدان نزدیک خود هم داشته است و این مسئله بیشتر از همهجا خود را بهوضوح در حوزه تجارت نشان داده است.
رویای ترامپ برای توافق با کشورها
در ماههای ابتدایی دور دوم ریاستجمهوری، ترامپ با شعار «۹۰ توافق در ۹۰ روز» وعده داد که بهسرعت با تعداد زیادی کشور توافقات تجاری امضا خواهد کرد اما از این وعدهها، تعداد بسیار کمی عملی شدهاند.
دولت او تنها با چهار کشور بریتانیا، چین، اندونزی و ویتنام توافقهایی اعلام کرده که یا چارچوبی ابتدایی داشتهاند یا جزئیات اندکی از آنها منتشر شده است.
پس از آنکه کشورهای کمی برای بستن سریع توافقات به واشنگتن هجوم آوردند، ترامپ رویکردی حتی خشنتر در پیش گرفت.
ترامپ، هفته گذشته، نامههایی برای رهبران بیش ۲۴ کشور فرستاد و بهصورت یکجانبه شرایط جدیدی برای ادامه روابط تجاری با آمریکا اعلام کرد.
زبان استفادهشده در این نامهها بسیار مشابه بود. در آنها تعرفههای بسیار بالا اعلام شده، از «امتیاز» فروش کالا به آمریکاییها سخن گفته شده و ادعا شده که واشنگتن برای مدت طولانی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. هر نامه با امضای بزرگ و اغراقآمیز ترامپ پایان یافته بود.
اما نامهای که به رئیسجمهور کرهجنوبی، لی جائه میونگ، فرستاده شده بود، از همه جالبتر بود: «اگر به هر دلیلی تصمیم بگیرید تعرفههای خود را افزایش دهید، هر عددی که انتخاب کنید به تعرفه ۲۵ درصدی ما افزوده خواهد شد.»
ترامپ بیخبر از واقعیتها
از دیدگاه ستوننویس فارین پالسی، هاوارد فرنچ، آنچه از همه عجیبتر بود، نه لحن زشت و تحکمآمیز ترامپ بود و نه نبود ظرافت در مکاتبه رسمی از سوی یک رئیسجمهور آمریکا بود چراکه هیچیک از این موارد کاملا جدید نیستند بلکه بیارتباط بودن محتوای نامه با واقعیتهای روابط تجاری میان ۲ کشور بود. سئول پیشتر یک توافقنامه تجارت آزاد با واشنگتن دارد و تقریبا هیچ تعرفهای بر کالاهای آمریکایی اعمال نمیکند.
بازنگری در روابط با آمریکا از سوی متحدانش
فرنچ میگوید، این نوع تصمیمگیریهای خودسرانه و بیبرنامه برای آینده آمریکا در جهانی که چین در آن بر تجارت بینالمللی تسلط دارد، اهمیت زیادی دارد؛ اگر ترامپ بتواند اینقدر بیفکر و بیملاحظه متحدان رسمی آمریکا مثل کرهجنوبی و ژاپن را تحت فشار بگذارد یا حتی کشورهای دیگری که روابط نزدیکی با واشنگتن دارند یا بهنوعی برای امنیتشان به آمریکا وابستهاند، وقت آن رسیده که یک سؤال مهم مطرح شود:
چقدر زمان میبرد تا این کشورها روابطشان با آمریکا را کماهمیت بشمارند و بهجای آن، بهسمت ایجاد شراکتهای اقتصادی جدید و شبکههای امنیتی مستقل بروند؟
پاسخ دقیق مشخص نیست اما در نهایت، متحدان آمریکا مسیر خودشان را برای حفظ منافع اقتصادی و امنیتی خود تغییر خواهند داد و اگر حتی متحدان قدیمی و نزدیک شروع به بازنگری اساسی در رابطهشان با واشنگتن کنند، آیا کشورهای دیگری که ارتباطشان با آمریکا سطحیتر است، خیلی عقبتر خواهند بود؟
برخی از پیامدهای اولیه اقدامات ترامپ، از همین حالا قابل مشاهدهاند؛ برای مثال میتوان به اروپا اشاره کرد؛ در هفتههای اخیر، بریتانیا و فرانسه اعلام کردهاند که در صورت حمله خارجی، هماهنگی نظامی در حوزه سلاحهای هستهای خواهند داشت.
همزمان، بریتانیا و آلمان هم روابط دفاعی خود را بهطور قابلتوجهی تقویت کردهاند. رهبران این کشورها بهطور علنی به یکجانبهگرایی و رفتار غیرقابلپیشبینی آمریکا اشاره نکردهاند اما بعید است که این تصمیمها بیتاثیر از عملکرد اخیر واشنگتن بوده باشد.
در واقع، دولت ترامپ از ماهها پیش چنین تغییراتی را پیشبینی میکرد و حتی اعلام کرده بود که هرگونه نزدیکی سیاسی یا اقتصادی میان کانادا و اتحادیه اروپا را رفتاری «خصمانه» در برابر آمریکا تلقی خواهد کرد.
اما با اینکه این پیشبینیها انجام شده بود، واشنگتن باز هم اقدامات دیگری را در پیش گرفت که خطر دلسرد کردن متحدان و از بین بردن تصویر دیرینهاش بهعنوان مدافع ارزشهای جهانی را بیشتر کرد.
بالا بردن یکجانبهی تعرفهها به سطحی که از اوایل قرن بیستم سابقه نداشته، ممکن است فقط اولین گام در مسیر یک سراشیبی خطرناک باشد.
تا اینجا، ژاپن و کرهجنوبی که ستونهای اصلی قدرت آمریکا در شرق آسیا هستند، آرام تر از اروپا عمل کردهاند و هنوز راهکارهایی جدی برای مقابله با رفتارهای غیرقابلپیشبینی و سلطهجویانه واشنگتن پیدا نکردهاند.
اما اگر ترامپ همین مسیر را ادامه دهد، ممکن است سیاستها و رفتارهای چین دیگر بهاندازه رفتارهای آمریکا نگرانکننده نباشند و اگر چنین وضعی ادامه پیدا کند، در نهایت واشنگتن برای چین کاری را انجام خواهد داد که خود چین نتوانست با قدرت تجاریاش بهتنهایی انجام دهد.
منبع: فارس
دیدگاه تان را بنویسید